۱۴۰۲/۱۰/۲۵ ۱۱:۲۰ شناسه مطلب: 99077
پرسش:
امام هادی علیهالسلام با توجه به اینکه بیشتر مدت امامتش را در حصر بودند، در آن زمان توانستند نقشی را در تبلیغ و ترویج مکتب اهلبیت علیهم¬السلام و نشر آموزههای شیعی ایفا کنند؟
پاسخ:
امام هادی علیهالسلام در دوران امامت خویش (220 تا 254) با چند تن از خلفای عباسی همعصر بودند. گرچه اهلبیت و شیعیان در دوران خلافت عباسیان در تنگنا و فشار بودند، لکن در مقاطعی از این دوران، با کاهش نسبی فشارها و سختگیریها از جانب عباسیان مواجه بودند. علیرغم اینکه امام هادی علیهالسلام در سال 233 ق توسط متوکل عباسی به سامرا احضار شد و به مدت 14 سال در سامرا زیر سایه کنترل و نظارت عباسیان بود. (1) اما در بقیه ادوار، این فشار و خفقان کاهش پیدا کرد. بهعنوان مثال، حتی در دوران معتصم عباسی از سال 220 تا 233 ق شاهد مدارای بیشتر معتصم با علویان در مقایسه با دوران امام جواد علیهالسلام هستیم. (2) همچنین بعدازاینکه منتصر فرزند متوکل بر مسند خلافت نشست تا اندازه زیادی از شدت این فشارها کاسته شد و امام هادی علیهالسلام و شیعیان وی با فراغ بال بیشتری به فعالیتهای خویش پرداختند. وی دستور داد تا از خاندان ابوطالب دست برداشته و در تعقیب ایشان نباشند و فدک را به فرزندان حسنین علیهماالسلام برگردانند. (3) ضمن اینکه، حصر در سامرا به معنای زندانی شدن و عدم ارتباط با مردم نیست، بلکه به معنای محدودیت است، چهبسا ایشان با افراد مختلفی بدون اینکه برای دستگاه خلافت حساسیتبرانگیز بوده باشد، ملاقات و دیدار داشتند. لذا حضرت از طرق مختلف برای تبلیغ و ترویج اندیشه تشیع بهره میبردند:
1. سازمان وکالت: ازجمله روشهایی که ایشان برای تبلیغ تشیع و ارتباط با شیعیان استفاده میکردند، سازمان وکالت بود. این سازمان درواقع یک شبکه ارتباطی بسیار قوی و درعینحال پنهانی میان شیعیان و ائمه بود. افرادی که در این سازمان بهعنوان حلقه وصل میان حضرات معصومین و شیعیان ایفای نقش میکردند، عموماً از شیعیان برجسته، صاحب فضل و متعهد بودند که در بسیاری از سرزمینهای اسلامی حضورداشته و تا زمانی که وظایف خویش را بهدرستی انجام میدادند، موردعنایت اهلبیت بودند. این افراد که از آنان با عنوان «وکلا» یاد می¬شود، وظیفه پاسخ به شبهات شیعیان، جمعآوری وجوهات و نیز رساندن نامه¬ها و دغدغه¬ها و مشکلات مردم به امام را داشتند. (4) بدین ترتیب، امام هادی علیهالسلام بهواسطه این شبکه مخفی، جامعه شیعه را هدایت و رهبری میکردند. مقابله با خطر غلات، راهنمایی شیعیان در پاسخ به مسائل کلامی آن عصر ازجمله مسئله خلق قرآن، شبهه تشبیه یا تجسیم و نیز معرفی و شناساندن جایگاه امام و اهلبیت و ایجاد پیوند میان امام و مردم و همچنین جا انداختن مفهوم ظلمستیزی و معرفی مصادیق ظلم در قالب دعا و زیارت، همگی ازجمله اقداماتی بود که ایشان از طریق سازمان وکالت به شیعیان خویش آموزش میدادند. (5)
2. مناظرات علمی: گاهی امام هادی علیهالسلام معارف شیعی را در قالب مناظرات علمی با بزرگان مکاتب دیگر تبیین می¬کردند. در تاریخ، دو مناظره از حضرت هادی علیهالسلام به یادگار مانده است. مناظره اول، مربوط به گفتگوی حضرت با ابو یوسف یعقوب بن اسحاق معروف به ابن سِکّیت معلم فرزندان متوکل درباره معجزات حضرات موسی و عیسی و رسول گرامی اسلام بود که ابن سِکّیت پس از دریافت پاسخ سؤالات خویش چنین گفت: «سوگند به خداوند مانند تو هرگز ندیدهام و جواب راستین چنین است». (6)
مناظره دوم حضرت با قاضیالقضات سامرّا یعنی یحیی بن اکثم بود. این مناظره که بهصورت مکتوب در موضوعات کلامی و تاریخی انجام شد، موسی مبرقع برادر امام هادی علیه¬السلام بهعنوان واسطه پرسشها و پاسخها را به طرفین انتقال میداد. گرچه متوکل عباسی با ترتیب دادن این مناظره قصد داشت تا جایگاه علمی حضرت را بسنجد و در صورت عدم ناتوانی ایشان در پاسخ به سؤالات، از قداست و منزلت حضرت در نظر شیعیان و محبّان بکاهد، اما حضرت ضمن ارائه پاسخهای بسیار دقیق و محکم، نهتنها توطئه خلیفه را خنثی نمود، بلکه بابی از معارف اهلبیت علیهمالسلام را به روی شیعیان باز کرد. (7)
با این اوصاف، میتوان اینچنین جمعبندی کرد که گرچه حضرت هادی علیهالسلام در برههای از زمان در دوران امامت خویش در عصر خلفای عباسی تحت نظارت شدید قرار داشتند، اما این جوّ خفقان و سختگیری همیشگی و مستمر نبوده و در مقاطعی بسط ید داشتهاند. ضمن اینکه در همان ایام حضور ایشان در سامرا، ایشان از طریق سازمان وکالت به طوری مخفیانه و تشکیلاتی و نیز مناظرات علمی در حضور و بااطلاع متوکل عباسی به تبیین و ترویج مکتب شیعه میپرداختند.
واژگان کلیدی:
امام هادی علیه¬السلام، سازمان وکالت، مناظرات امام هادی علیهالسلام.
منابع برای مطاله بیشتر:
-کتاب «سازمان وکالت»، اثر محمدرضا جباری.
-کتاب «حیات فکری و سیاسی امامان شیعه»، نوشته رسول جعفریان.
-کتاب «سیره پیشوایان، نوشته مهدی پیشوایی.
پینوشتها:
1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1388 ق، ج 1، ص 501.
2. علت این چرخش سیاست از سوی معتصم، میتواند مشغولیت مهمتر برای وی یعنی سامان دادن به وضعیت ترکان باشد (که وی قبلاً آنها را از ماوراءالنهر به بغداد آورده بود تا از آنان برای امور کشورداری استفاده کند، اما چیزی نگذشت که مجبور شد تا برای اصلاح رفتارهای هنجارشکنانه آنها و خاموش کردن اعتراضات مردم، از تسط آنان بکاهد). دینوری، اخبار الطوال، ص 443-444؛ مسعودی، مروج الذهب، ج 2، ص 466؛ سیوطی، تاریخ الخلفا، ص 259. جاسم حسین میگوید: «این تغییر رویکرد، ناشی از بهبود اوضاع اقتصادی و کاهش یافتن قیامها از سوی علویان بوده است.» جاسم، محمدحسین، تاریخ سیاسى غیبت امام دوازدهم، مترجم: سید محمدتقى آیتاللهى، سوم، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۵ ش، ص 81.
3. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۷۴، ج ۲، ص ۵۴۲.
4. جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، قم، نشر انصاریان، چاپ هشتم، 1384 ش، ص 513.
5. برای اطلاع بیشتر از اقدامات و نقش سازمان وکالت در عصر ائمه علیهمالسلام ر.ک. به کتاب «سازمان وکالت» نوشته محمدرضا جباری.
6. کلینی، محمد بن یعقوب،الکافی، تحقیق علیاکبر غفاری و محمد آخوندى، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج 1، ص 24.
7. کلینی، همان، ج 7، ص 159؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی اهل اللجاج، بیروت، لبنان، مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۵۴.