۱۳۸۹/۰۵/۲۴ ۱۹:۲۱ شناسه مطلب: 16622
با سلام من خیلی درباره ی عواقب خودارضایی شنیدم خودمم بعضی از اونارو تجربه کردم و دارمشون ولی سوالی که همیشه برام مطرح بوده اینه که بدن انسان از کجا میفهمه که مشغول خودارضاییه؟؟ منظورم اینه که خودارضایی با ایجاد رابطه جنسی چه تفاوتی داره که ضرر داره ولی رابطه جنسی ضرر نداره؟؟؟ ممنون
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباط و اعتمادتان نسبت به اين مركز؛
فعاليت جنسي و رفتار جنسي انسان تنها مشتمل بر فعاليت دستگاه هاي بدني نيست بلكه بخش قابل توجهي از اين فعاليت رواني است. هنگامي كه فرد به خودارضايي ميپردازد، خودش مي داند كه ارضاي واقعي نيست بنابراين بازخوردها(فيدبك ها) منفي هستند؛ بر خلاف هنگامي كه بازخورد مثبت بوده و فرد به رضايت دروني ميرسد. بنابراين بدن انسان نيست كه مي فهمد . بدن اصلاً ابزار فهم نيست، بلكه روان انسان است كه درگير است و ميفهمد و راضي نيست.
با توجه به ارتباط روح و بدن ، با عمل زناشويي با همسر يا ارضا شدن توسط همسر نوعي ارتباط عاطفي ايجاد مي شود . نيازهاي رواني انسان بر آورده مي شود . موجب الفت و محبت بيش تر بين زوجين مي گردد. و سبب بقاي نسل انسان مي گردد. به همين خاطر از نظر روان شناسان انجام عمل جنسي بين مرد و زني که همسر قانوني هستند ، توصيه شده ، روايات زيادي نيز در مستحب بودن اين عمل وارد شده است، بر همين اساس تفاوت هايي بين ارضاي جنسي از طريق همسر و بين خودارضايي وجود دارد كه برخي عبارتند از :
1- استمنا آميزش با خود است. تحريك كننده و تحريك پذير يك نفر است. همين طور ايجاد كننده شرائط اوج لذت (گرم شدن، تصور لذت و...) توسط خود ارضا شونده فراهم مي شود. در اين جا تمام وجود فرد (در عين يكپارچگي) بايد دو پاره شود: يكي ارضا شونده و ديگري تحريك كننده. دو پاره شدن آسيب هايي در پي دارد، از جمله اختلال در سيستم توجه و تمرکز و در مراتب بالاتر به نوعي توهم منجر خواهد شد.
2-آن گاه که بدن انسان تامين كننده نياز جنسي او گردد، چون بدن هميشه در همراهي اوست، كم كم او را در يك حالت تحريك جنسي دائم قرار مي دهد ،چون از خودش لذت مي برد. اين فاصله رواني وي را به سمت حالت تحريك دايمي سوق مي دهد. تحريك پذيري سريع, زود و دايم جدا از اثرات مخرب اجتماعي , اثرات جسمي زيان باري به دنبال خواهد داشت.
3- چون در استمنا ارضاي جنسي فقط از طريق انزال مني بدون هيچ گونه ارضاي عاطفي، ديداري، شنيداري، لمسي و... حاصل مي شود، ارضا به شدت ناقص، ناکام کننده مي باشد و موجب پديدايي اضطراب.
4- همچنين وجود برخي حدود و قوانين الهي كه در همه اديان وجود دارد، موجب ايجاد احساس گناه در فرد مي گردد كه اثر منفي بر روان مي گذارد.
5- در نهايت از آن جا كه افراد مبتلا به خودارضايي خودشان را افرادي ناتوان ميدانند، وجود احساس ناتواني در كنترل ارضا منجر به خود-سرزنشي در آنان مي گردد.