۱۳۹۸/۰۷/۳۰ ۲۰:۰۹ شناسه مطلب: 97935
آيا فرزندي که در محيط و خانواده بد رشد کرده و محيط روي آن تأثير زيادي گذاشته نسبت به فرزندي که در محيط خوبي رشد کرده منافات با عدالت خداوند ندارد؟
به نام خدا و با سلام و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني و آرزوي توفيق روزافزون.
براي پاسخ به پرسش مذکور، توجه شمارا به اين نکات جلب میکنیم:
1. هر انساني در موقعيت خاصي متولد میشود. برخي در خانواده و محيط خوبي رشد میکنند و برخي در خانواده و محيط بد؛ برخي باهوش هستند و برخي داراي استعداد کمتر؛ برخي داراي خصايص اخلاقي خوب هستند و ديرتر عصبي میشوند و از کودکي مهرباناند اما برخي اینطور نيستند و زود عصباني و نامهربان میشوند. همه اين تفاوتها ميان انسانها وجود دارد.
2؛ اما اين تفاوتها هیچگاه اختيار انسان را از بين نمیبرند. انسان مقهور طبيعت و محيط پيراموني خودش نيست. انسان واجد چنان قدرتي است که میتواند متناسب با خواست و اراده خودش، عليه محيط بشورد و با آن مقابله کند و آن را تغيير دهد و مسيري که خودش میخواهد را طي کند. حتماً دیدهاید کساني را که معتادند و در محيط آلوده و بدي زندگي میکنند اما ناگهان مسير زندگي خود را تغيير داده و خودشان براي درمان به مراکز درماني مراجعه میکنند و بعد از بهبودي به همان محيط بازمیگردند و به اصلاح و درمان ساير بيماران اقدام میکنند. همچنين حتماً دیدهاید کساني را که دين خودشان را تغيير میدهند؛ يعني بعد از بلوغ فکري به اين پرسش میپردازند که آيا لازم است بر دين خانوادگي خودم باقي بمانم يا نه. برخي با تأمل و تفکر به اين نتيجه میرسند که بهتر است به دين خانوادگي خودم پايبند بمانم و برخي همتغییر دين میدهند. درهرصورت، امکان تغيير دين در تمامي آنها مشهود است و همگي به اين امکان توجه دارند. کوتاهسخن اینکه انسان مختار است و مقهور عوامل طبيعي و محيطي نيست.
3. بااینحال، نمیتوان انکار کرد که محيط پيراموني بر زندگي و انتخاب ما نقش مهمي ايفاء میکنند. آري، عوامل محيطي و طبيعي، انتخابهای ما را متعين نمیسازند اما بااینحال، در برجسته کردن برخي از گزینهها و دمدستیتر کردن و راحتتر انتخاب کردنشان مؤثرند. مثلاً کسي که در خانواده بد زندگي میکند، اقدام به بدي برايش در دسترس تر است نسبت به کسي که در خانواده خوب زندگي میکند و همواره تحت مراقبت و تربيت درست است. البته فرد اخير نيز فاقد اختيار نيست و حتماً ملاحظه کردهاید که گاهي همين فرزندان نيز در معرض خطر و آسيب اجتماعي هستند و به بيراهه کشيده میشوند.
درهرصورت هم کسي که در خانواده خوب زندگي میکند در معرض خطر است و هم کسي که در خانواده بد زندگي میکند در معرض خوبي است. محيط خانوادگي يک گزينه را دمدستیتر میکنند اما هیچوقت آدمي را مجبور نمیسازند و هميشه امکان تغيير وجود دارد. شخصي که از کودکي با شراب و شرابفروشی آشنا شده، يا در محيطي پرتنش يا غيرديني تربيت میشود ولي اینها بههیچوجه وي را در اينکه يک شرابفروش شود، يا زندگي خود را به جهنم بکشد و يا اينکه با تفنگ به جان مردم افتاده و ايشان را از بين ببرد، مجبور نمیکند. شايد مطالعه داستان زندگي پرفسور حسابي (بنیانگذار فيزيک دانشگاهي در ايران) بتواند کمي نگاه شمارا به اين مسئله عوض کند. (1)
4. مطلب بعدي اینکه حتي اگر بپذيريم که عوامل محيطي گاهي اختيار آدمي را مخدوش میسازند و يا در دمدستیتر کردن گزینهها مؤثرند، بازهم عدالت خداوند مخدوش نمیشود چراکه قاعدهای قرآني دراینبین وجود دارد که خداوند حساب اعمال و تکاليف هر کس را به نسبت توان و وسعت وجودي که دارد، لحاظ میکند. ازاینرو قرآن کريم میفرماید: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ (2) [ترجمه]: خداوند هیچکس را، جز بهاندازه تواناییاش، تكليف نمىكند. (انسان)، هر كار (نيكى) را انجام دهد، براى خود انجام داده و هر كار (بدى) كند، به زيان خود کرده است.» يا در جاي ديگر میفرماید: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ ما آتاها (3) [ترجمه]: هیچکس را جز به مقدار توانايى كه به او داده تكليف نمىكند».
بهعبارتدیگر هيچ نعمتي در اين دنيا بهرایگان در اختيار کسي قرار نگرفته و به همان نسبتي که متنعّم است، مسئول نيز هست. در مورد سؤال شما هم امر، همين است، بهعنوانمثال کسي که در خانواده بد متولد میشود و از شيوه درست زندگي بیخبر است، به جهت اين نقص، بهطور يقين کمتر از کسي که در يک خانواده خوب به دنيا آمده است، مسئوليت داشته و بايد پاسخگو باشد.
نتيجه اين سخن آن است که خداوند اگر سرمایهای معنوي به کسي داده هیچگاه تنها به سودي که فرد در روز قيامت با خود همراه میآورد، نمینگرد. بلکه نسبت سود را با سرمايه مورد حساب قرار میدهد. ازاینرو آنچه براي انسان مهم است تلاش است، چه کسي که داراي سرمايه معنوي بالاست و چه کسي که داراي سرمايه معنوي اندک است. ازاینرو قرآن کريم میفرماید: «وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى(4) [ترجمه]: و اينكه براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نيست.»
آري، تنها خداوند است که به توانايي و علم و احوال دروني و سرمايه وجودي اشخاص آگاهي دارد و از هرکسی متناسب با موقعيتي که در آن قرارگرفته است انتظار دارد و به هیچکسی ظلم نمیکند. به ديگر سخن، اگرچه در اين دنيا همگي در معرض امتحان الهي هستيم؛ اما اینطور نيست که خداوند از همگي امتحان مشترک و همساني بگيرد بلکه از هرکسی امتحان خاصي میگیرد و از هرکسی متناسب با موقعيتي که دارد، انتظار خاصي هم دارد و در سراي آخرت، بر همين اساس او را قضاوت کرد و تمامي محدودیتها و تواناییهای او در انجام وظايف ديني را در نظر خواهد گرفت و درنتیجه به هیچکسی ظلم نخواهد کرد: «أَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلاَّمٍ لِلْعَبيدِ»(5)
پینوشتها:
1. براي مطالعه بيشتر، رک: حسابي، ايرج، کتاب استاد عشق.
2. بقره، آيه 286.
3. طلاق، آيه 7.
4. نجم، آيه 39.
5. حج، آيه 10.