مسائل آموزشگاهي و مدرسه

فوايد و مضرات جدا كردن كلاس ها و دانشگاهها و تك جنسيتي شدن چيست؟
از زماني كه نظام آموزشي مختلط در نظام هاي آموزشي كشورهاي جهان مطرح شد، بسياري از دانشمندان و صاحب نظران در علوم گوناگون ...

فوايد و مضرات جدا كردن كلاس ها و دانشگاهها و تك جنسيتي شدن چيست؟

برادر عزيز؛ از زماني كه نظام آموزشي مختلط در نظام هاي آموزشي كشورهاي جهان مطرح شد، بسياري از دانشمندان و صاحب نظران در علوم گوناگون، به خصوص علوم تربيتي و علوم اجتماعي، درباره آن به بحث و بررسي هاي گسترده اي پرداخته اند. عده اي از آنها از آن حمايت كرده و آن را شيوه مطلوبي براي تحصيل كودكان، اعم از دختر و پسر، دانسته اند. در مقابل عده بيشتري از آنان ضمن مخالفت با آن، به بيان مضرات و آثار سوء آن پرداخته و آن را يك نظام آموزشي مضر و غير مطلوب دانسته اند. در هر صورت قبل از هر گونه پيش داوري در اين باره، ابتدا برخي از اين نظريات موافق و مخالف نقل مي شود و در نهايت قضاوت به عهده خواننده محترم گذاشته مي شود.

نظر موافقان:

1. تعليم و تربيت مختلط از نوع غيرمختلط آن اقتصادي تر است.

2. غالبا گفته مي شود جو اخلاقي موسسات آموزشي مختلط بهتر از موسسات غيرمختلط است و به تعبير دكتر هريس، در مدارسي كه داراي فضاي باز جنسي است و در آن، دختر و پسر با هم اند، هيچ مشكل جنسي و گرايش هاي جنسي به طرف مقابل وجود ندارد، ولي در مدارس مجزا و  غير مختلط افراد با تمايلات و گرايش هاي جنسي رشد مي كنند.

3. تعليم و تربيت مختلط با عدالت و انصاف سازگارتر است و سبب مي شود همه دانش آموزان اعم از دختر و پسر دركنار هم از همه فرصت هاي تحصيلي و امكانات آموزشي استفاده كنند.

4. تجربه تحصيل و آموزش دختران و پسران جوان در مدارس مختلط براي كارهاي گروهي آنها در آينده مفيدتر است.

5. مردان و زناني كه در موسسات آموزشي با فضاي باز و بدون قيد و بند جنسيتي تحصيل و كار مي كنند براي كارهاي مشترك در آينده در ساختن جهاني بهتر، آمادگي بيشتري خواهند داشت.

نظر مخالفان:

بيشتر دانشمندان و صاحب نظران علوم تربيتي و علوم اجتماعي با تعليم و تربيت به شيوه مختلط به مخالفت پرداخته و آن را مخالف علايق و خصوصيات و نيازهاي جنسي هر يك از دو جنس و نيز مخالف علايق و ويژگي هاي فرهنگي در جوامع گوناگون دانسته اند.

1. بيشترين مخالفت ها به تفاوت هاي زيستي و رواني دو جنس زن و مرد و در نتيجه تفاوت آنان در نيازهاي آموزشي اشاره دارد. به نظر بعضي از محققان نيازهاي آموزشي آنها به دليل تفاوت هاي موجود، آن قدر متفاوت است كه آموزش يكسان براي هر دو جنس ناممكن مي نمايد و برنامه ريزي آموزشي واحد براي هر دو گروه بسيار مشكل و به سختي قابل اجرا است.چنين برنامه هايي با ويژگي ها و نيازهاي هيچ يك از دو جنس موافق نيست و مطابق با پايين ترين استانداردهاي علمي در جهان است.

2. به دليل تفاوت هاي موجود، به خصوص اختلاف دختران و پسران در زمينه بلوغ، رقابت ها در مدارس مختلط نابرابر مي گردد و اين موضوع معمولا عامل دلسردي پسران و افت تحصيلي آنان و گاه ناراحتي هاي روحي آنها مي شود.

3. تعليم و تربيت مختلط مانع رشد بيشتر توانايي هاي ويژه و نامحسوس زنانه در دختران جوان و توانايي هاي ويژه و نامحسوس مردانه در پسران جوان مي شود.

4. هر يك از دانش آموزان دختر و پسر در صورتي مي توانند با كيفيت بهتر و مطلوب تري به تحصيل ادامه دهند كه با هم جنس هاي خود در يك كلاس تحصيل كنند و حتي داراي كارمندان اداري هم جنس خود باشند. به گفته آستين (Astin)، وقتي هم دانشجويان و هم اعضاي هيئت علمي يك آموزشكده عمدتا از يك جنس باشند، تحصيل دانشجويان در آن موسسه آموزشي تاثيرات مثبت بسياري در پي خواهد داشت. در تحقيقات ديگري نيز ثابت شده است كه مهم ترين عامل تبيين الگوهاي شغلي موفق براي زنان، تحصيل آنها در موسسات آموزشي زنانه است، نه مختلط.

5. تحصيل دانش آموزان دختر و پسر در موسسات آموزشي مختلط سلامت جسمي و روحي آنان، به ويژه دختران را به مخاطره مي اندازد.

6. دلبستگي ها و جذابيت هاي هر يك از دو جنس زن و مرد براي ديگري به خصوص در دوران جواني و نوجواني (كه البته طبيعي است) در آموزشگاه هاي مختلط، افزون بر افت تحصيلي، ناكامي ها و بي بندوباري هاي اجتماعي و اخلاقي را به دنبال دارد كه مديران اين نوع موسسات را با مشكلات بسياري مواجه مي كند.

7. اختلاط هاي اجباري بين دختران و پسران جوان، به ويژه در مدارس متوسطه، آنان  را به ازدواج هاي زودرس و بدون توجه به مسائل لازم و ضروري آن مي كشاند. البته لازم به گفتن نيست كه منشا بسياري از طلاق ها و جدايي ها و در نتيجه فسادها و بي بندو باري هاي اخلاقي زنان و مردان بيوه و مجرد، همين ازدواج هاست.

8. تعليم و تربيت مختلط با حفظ دقيق تمام تفاوت هاي اجتماعي، عقلاني و فيزيكي دو دجنس و در نظر گرفتن همه نيازهاي زيستي و رواني و تحصيلي و همچنين گرايش هاي تحصيلي و شغلي آنان ناممكن است. به عبارت ديگر، ملاحظه اين تفاوت ها و نيازها و گرايش ها و سپس برنامه ريزي بر اساس آنها و آن گاه اجراي آنها بر اساس اين موارد، تنها در تعليم و تربيت غير مختلط ميسر است، نه مختلط.

اين 8 مورد تنها گوشه اي از توجيهات و دليل هاي كساني است كه با تحصيل زنان و مردان و دختران و پسران در مدارس مختلط و دركنار هم مخالف اند و با توجه به همين مسائل است كه هنوز هم بسياري از انديشه وران در عرصه تعليم و تربيت و صاحب نظران در علوم انساني با آن به مقابله برمي خيزند و هر روز اين مخالفت ها ابعاد گسترده تري مي يابد.

دلم رو درس نمیره، لطفا منو راهنمایی کنید
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم: ...

دختری هستم ۱۶ سال دارم من هر كاری میكنم بتونم درس بخونم نمی تونم دلم رو درس نمیره مامانم هم از این وضع من خیلیناراحت لطفا منو راهنمای كنید؟

در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نكات زیر تقدیم می داریم:

1. گاهی وقت ها ممكن است این حالت شما نشان از برخی آشفتگی های روانی شما باشد به این صورت كه گاهی بي انگيزه گي و بي حوصله گي  بیانگر افسردگی می تواند باشد و یا این كه ممكن است شما هنوز معنی و مفهم زندگی و هدف آن را به درستی نمی شناسید و برای زندگی و تحصیلتان هدفی مشخص ننموده اید و یا این كه شخصیت تنبل و اهمالكاری دارید كه تن به مشقت و سختی نمی دهید و دائماً در پی راحتی و آسایش بدون زحمت هستید و یا این كه از اختلالات یادگیری رنج می برید و برخی احتمالات دیگر كه برای تشخیص صحیح لازم است حضوراً به یك روانشناس با تجربه مراجعه كنید و یا با سامانه «09640» تماس بگیرید و با مشاوران این مركز گفتگو كنید تا علت و یا عوامل این حالت شما شناسایی گردد.

2. نگران وضعیت تحصیلی فرزندان بودن، برای والدین امری طبیعی است. هر پدر و مادری دوست دارد فرزندش در امر تحصیل موفق باشد؛ زیرا آن را نشانه­ای از رشد و پیشرفت فرزند خود می داند. پیشرفت تحصیلی فرزندان، نه تنها خود یك موفقیت است، بلكه نشان دهنده تلاش، انگیزه و پشتكار فرزند است؛ عزت نفس و اعتماد به نفس او را افزایش می دهد، نیاز روانی او به محبت را برطرف می كند، احساس مسؤولیت پذیری را در او ایجاد می كند و تضمین كننده آینده روشن اوست. از این جهت، والدین همیشه دوست دارند، فرزندانشان در امر تحصیل كوشا باشند.

3. شما برای این كه این نگرانی مادرتان را بر طرف كنید و در امر تحصیل و درس خواندن به موفقیت­هایی برسید، ابتدا باید بدانید كه زندگي و سرمايه عمر براي انسان نعمتي بي بديل و فرصتي بي نظير است كه اگر بی جهت از دست برود هرگز قابل بازگشت نيست. ما بايد براي ثانيه هاي عمرمان حساس باشيم و آن را رايگان از دست ندهيم. بخش هايي از اين سرمايه ارزشمند و خدادادي، مثل نوجواني و جوانی، اهميت بيشتري دارد. زيرا آمادگي و فراغت انسان براي بهره برداري مناسب و سودمند بيش از مواقع ديگر است.

4. اگر ميل به رشد و بالندگي داريد اگر می خواهید در زندگی موفقیت­هایی داشته باشید و قله­های پیشرفت و ترقی را یكی پس از دیگری بپیمایید و پيش همه عزيز و سر بلند گردید، بايد درس بخوانيد و كسب معلومات نماييد، علم آموزی مقدمه كمال و پیشرفت است تا درس نخوانید و باسواد نگردید نمی توانید جایگاهی در اجتماع داشته باشید.

5. موفقيت در تحصیل و درس خواندن و علمآموزي مستلزم داشتن يك برنامه و طرح خوب براي آن و شناخت مهارت مطالعه بهتر و برتر و بكارگیری آن است، كه بايد با توجه به شرايط هر فرد طراحی شود، اما از آنجا كه ما از شرایط شما بی اطلاعیم، تنها چند پيشنهاد مطرح می كنیم كه اميدواريم براي شما سودمند باشد:

1- خود و زمانتان را مديريت كنيد و براي كارهاي­تان برنامه زماني طراحي كنيد. به منظور داشتن يك برنامه منظم، لازم است جدولي تهيه نماييد و ساعات شبانه روز و ايام هفته را (به ترتيب در ستون افقي و عمودي) يادداشت كرده و براي هر ساعتي در هر روز از ايام هفته، كار و برنامه مناسب را در آن يادداشت نماييد. ساعات درس، كلاس، مطالعه، استراحت، نظافت و... را دقيقاً در جدول بنويسيد و خود را موظف كنيد طبق جدول تهيه شده كه متناسب با توانايي‏هاي خودتان است عمل نماييد.

2- به برنامه خود تنوع بدهيد و به گونهاي برنامه ريزي كنيد كه درسخواندن براي شما از هر كار ديگر لذت بخش تر باشد.

3- هرگز به مغز خود پيام منفي ندهيد؛ «نميتواننم»، «مستعد نيستم»، «من براي اين چيزها ساخته نشدهام» و جملاتي مانند آن، ويروسهاي ويرانگري هستند كه مانع پيشرفت شما ميگردند.

4- بر اساس آموزههاي ديني، علم آموزي عبادتي بزرگ و پر ارج است، بر اين اساس مطالعه و تلاش علمي، شما را به خداوند نزديك تر ميسازد.

5- براي رسيدن به قلههاي سبز موفقيت نيازمند دوستان و همراهاني كوشا و موفق هستيد؛ از اين رو در گزينش آنان بسيار دقت كنيد. نشاط علمي خود را با ميانهروي و درست كار كردن براي سالهاي طولاني با خود همراه كنيد.

6- به نيازهاي جسمي و عاطفيتان توجه كنيد و براي آنها برنامه داشته باشيد.

7- هر از گاهی با گسترش دامنه مطالعات غير درسي خود، سطح آگاهي تان را افزايش داده و از آموخته هاي جديد لذت ببريد.

8- به جاي حفظ كردن، بكوشيد به عمق مطلب وارد شده و زواياي بيشتري از آن را كشف كنيد.

9- پرسشهاي خود را بيپاسخ نگذاريد.

10- ورزش و تحرك، نياز اساسي دوره نوجواني است و خستگي ناشي از فعاليتهاي درسي را از دوش شما بر مي دارد و خستگي پنهان شما را برطرف مي سازد.

11- اوقات فراغت را به اندازه اوقات تحصیل خود جدي بگيريد. اين امر به شما كمك ميكند مرتب وبا اراده فعاليت كنيد.

12- گاهی وقت­ها لازم است عواملی كه باعث عدم تمركز شما در موقع درس خواندن می شود را شناسایی كنید و آنها را از بین ببرید تا ضریب یادگیری شما افزایش بیابد و از درس خواندن خود لذت ببرید.

13- سر و صداي محيط، شلوغ بودن اتاق و ميز مطالعه از عوامل بيروني اختلال تمركز ميباشند. سعي كنيد حتيالامكان در محيط آرام و ساكت مطالعه نموده و ميز و محل مطالعه خود را تميز و مرتب كنيد. كتابخانه محله ميتواند بهترين و مناسبترين مكان براي مطالعه شما باشد.

14- به هنگام مطالعه و درس خواندن، خود را آموزش دهيد كه نسبت به محركهاي بيروني بي تفاوت باشيد.

15- يادتان باشد درست مطالعه كردن بهتر از زياد مطالعه كردن است و نتايج خوب، حاصل تلاش خردمندانه شماست.

فواید و مضرات جدا کردن کلاس ها و دانشگاهها و تک جنسیتی شدن چیست؟

برادر عزيز؛ از زماني كه نظام آموزشي مختلط در نظام هاي آموزشي كشورهاي جهان مطرح شد، بسياري از دانشمندان و صاحب نظران در علوم گوناگون، به خصوص علوم تربيتي و علوم اجتماعي، درباره آن به بحث و بررسي هاي گسترده اي پرداخته اند. عده اي از آنها از آن حمايت كرده و آن را شيوه مطلوبي براي تحصيل كودكان، اعم از دختر و پسر، دانسته اند. در مقابل عده بيشتري از آنان ضمن مخالفت با آن، به بيان مضرات و آثار سوء آن پرداخته و آن را يك نظام آموزشي مضر و غير مطلوب دانسته اند. در هر صورت قبل از هر گونه پيش داوري در اين باره، ابتدا برخي از اين نظريات موافق و مخالف نقل مي شود و در نهايت قضاوت به عهده خواننده محترم گذاشته مي شود.
نظر موافقان:
1. تعليم و تربيت مختلط از نوع غيرمختلط آن اقتصادي تر است.
2. غالبا گفته مي شود جو اخلاقي موسسات آموزشي مختلط بهتر از موسسات غيرمختلط است و به تعبير دكتر هريس، در مدارسي كه داراي فضاي باز جنسي است و در آن، دختر و پسر با هم اند، هيچ مشكل جنسي و گرايش هاي جنسي به طرف مقابل وجود ندارد، ولي در مدارس مجزا و غير مختلط افراد با تمايلات و گرايش هاي جنسي رشد مي كنند.
3. تعليم و تربيت مختلط با عدالت و انصاف سازگارتر است و سبب مي شود همه دانش آموزان اعم از دختر و پسر دركنار هم از همه فرصت هاي تحصيلي و امكانات آموزشي استفاده كنند.
4. تجربه تحصيل و آموزش دختران و پسران جوان در مدارس مختلط براي كارهاي گروهي آنها در آينده مفيدتر است.
5. مردان و زناني كه در موسسات آموزشي با فضاي باز و بدون قيد و بند جنسيتي تحصيل و كار مي كنند براي كارهاي مشترك در آينده در ساختن جهاني بهتر، آمادگي بيشتري خواهند داشت.
نظر مخالفان:
بيشتر دانشمندان و صاحب نظران علوم تربيتي و علوم اجتماعي با تعليم و تربيت به شيوه مختلط به مخالفت پرداخته و آن را مخالف علايق و خصوصيات و نيازهاي جنسي هر يك از دو جنس و نيز مخالف علايق و ويژگي هاي فرهنگي در جوامع گوناگون دانسته اند.
1. بيشترين مخالفت ها به تفاوت هاي زيستي و رواني دو جنس زن و مرد و در نتيجه تفاوت آنان در نيازهاي آموزشي اشاره دارد. به نظر بعضي از محققان نيازهاي آموزشي آنها به دليل تفاوت هاي موجود، آن قدر متفاوت است كه آموزش يكسان براي هر دو جنس ناممكن مي نمايد و برنامه ريزي آموزشي واحد براي هر دو گروه بسيار مشكل و به سختي قابل اجرا است.چنين برنامه هايي با ويژگي ها و نيازهاي هيچ يك از دو جنس موافق نيست و مطابق با پايين ترين استانداردهاي علمي در جهان است.
2. به دليل تفاوت هاي موجود، به خصوص اختلاف دختران و پسران در زمينه بلوغ، رقابت ها در مدارس مختلط نابرابر مي گردد و اين موضوع معمولا عامل دلسردي پسران و افت تحصيلي آنان و گاه ناراحتي هاي روحي آنها مي شود.
3. تعليم و تربيت مختلط مانع رشد بيشتر توانايي هاي ويژه و نامحسوس زنانه در دختران جوان و توانايي هاي ويژه و نامحسوس مردانه در پسران جوان مي شود.
4. هر يك از دانش آموزان دختر و پسر در صورتي مي توانند با كيفيت بهتر و مطلوب تري به تحصيل ادامه دهند كه با هم جنس هاي خود در يك كلاس تحصيل كنند و حتي داراي كارمندان اداري هم جنس خود باشند. به گفته آستين (Astin)، وقتي هم دانشجويان و هم اعضاي هيئت علمي يك آموزشكده عمدتا از يك جنس باشند، تحصيل دانشجويان در آن موسسه آموزشي تاثيرات مثبت بسياري در پي خواهد داشت. در تحقيقات ديگري نيز ثابت شده است كه مهم ترين عامل تبيين الگوهاي شغلي موفق براي زنان، تحصيل آنها در موسسات آموزشي زنانه است، نه مختلط.
5. تحصيل دانش آموزان دختر و پسر در موسسات آموزشي مختلط سلامت جسمي و روحي آنان، به ويژه دختران را به مخاطره مي اندازد.
6. دلبستگي ها و جذابيت هاي هر يك از دو جنس زن و مرد براي ديگري به خصوص در دوران جواني و نوجواني (كه البته طبيعي است) در آموزشگاه هاي مختلط، افزون بر افت تحصيلي، ناكامي ها و بي بندوباري هاي اجتماعي و اخلاقي را به دنبال دارد كه مديران اين نوع موسسات را با مشكلات بسياري مواجه مي كند.
7. اختلاط هاي اجباري بين دختران و پسران جوان، به ويژه در مدارس متوسطه، آنان را به ازدواج هاي زودرس و بدون توجه به مسائل لازم و ضروري آن مي كشاند. البته لازم به گفتن نيست كه منشا بسياري از طلاق ها و جدايي ها و در نتيجه فسادها و بي بندو باري هاي اخلاقي زنان و مردان بيوه و مجرد، همين ازدواج هاست.
8. تعليم و تربيت مختلط با حفظ دقيق تمام تفاوت هاي اجتماعي، عقلاني و فيزيكي دو دجنس و در نظر گرفتن همه نيازهاي زيستي و رواني و تحصيلي و همچنين گرايش هاي تحصيلي و شغلي آنان ناممكن است. به عبارت ديگر، ملاحظه اين تفاوت ها و نيازها و گرايش ها و سپس برنامه ريزي بر اساس آنها و آن گاه اجراي آنها بر اساس اين موارد، تنها در تعليم و تربيت غير مختلط ميسر است، نه مختلط.
اين 8 مورد تنها گوشه اي از توجيهات و دليل هاي كساني است كه با تحصيل زنان و مردان و دختران و پسران در مدارس مختلط و دركنار هم مخالف اند و با توجه به همين مسائل است كه هنوز هم بسياري از انديشه وران در عرصه تعليم و تربيت و صاحب نظران در علوم انساني با آن به مقابله برمي خيزند و هر روز اين مخالفت ها ابعاد گسترده تري مي يابد.
موفق باشید.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.