۱۳۹۶/۰۲/۰۲ ۱۲:۳۱ شناسه مطلب: 95614
زندگي بر محور چهار چرخ( ايمان و اعتقاد – عمل صالح – قدرت اراده و انتخاب – و شوق و اميد ) مي گردد. (1) اگر يكي از چرخ ها خراب يا پنچر شود ماشين زندگي متوقف مي شود. و زندگي مفهوم حقيقي خود را از دست مي دهد. پس هر گز اجازه ندهيد و نگذاريد حتي سنگين ترين و سهمگين ترين سختي ها و مشكلات به هيچكدام از چرخ هاي چهارگانه زندگي لطمه اي وارد كند.
قلب تان مركز ايمان به خدا و عشق به اوليا و ائمه اطهار(ع) است. كسي كه چنين قلبي دارد شأن و شخصيتش فراتر از آن است كه سختي ها بتواند بذر تلخ نا اميدي را در سر زمين زيباي دِلش بروياند.
عزيز گرامي! اين تنها شما نيستيد كه در زندگي و در دوران جواني با رنج و مشكلات دست و پنجه نرم مي كنيد، همه خوبان و پاكان دنيا كم و بيش، هر يك به گونه اي با سختي ها و مشكلات و گرفتاري هاي جسمي ، مالي، خانوادگي ، و... به صورت فردي و يا جمعي مواجه مي شوند.
طلايي قيمتش بيشتر است كه عيار خالص آن بيشتر باشد، و عيار خالصي طلا هنگامي بيشتر مي شود كه در كوره آتش، بيشتر حرارت را تحمل كرده باشد. كساني كه در كوره دنيا، آتش و حرارت رنج و مشكلات بيشتري را تحمل كرده اند، ارزش و بهاي بيشتري پيدا كرده اند. راز اين كه چرا انسان هاي فاسد و مفسد، و هرزه و لابالي كمتر با سختي و مشكلات مواجه مي شوند، اين است كه خداوند آنان را به خاطر كثرت طغيان گري و معصيت دوست شان ندارد ، از اين رو نظر لطف و رحمت خويش را از آنان برداشته و آنان را در دامان شيطان رها كرده است، اما مؤمنان پاك را چون دوست دارد، آنان را با انواع وسايل امتحان مي كند، و با رنج و مشكلات مواجه مي سازد، تا گوهرهاي وجودشان شكوفا شود.
نگاهي به زندگي انبيا و اولياي الهي نشان مي دهد كه زندگي اين گلهاي سر سبد آفرينش نيز با انواع ناملايمات، درد ها و بيماري ها، رنجها و مشكلات، تهمت ها و نسبت هاي نا روا قرين بود. شيرين ترين دوران جواني حضرت موسي (ع) به در بدري و كوچ از اين شهر و آبادي به آن آبادي و سرانجام نوكري و چوپاني گذشت. داستان بيماري طاقت فرساي حضرت ايوب پيامبر (ع) را شنيده اي؟! آيا مي داني كه سر يحياي پيامبر (ع) را چگونه از تنش جدا كردند ؟ و ارّه اي بر فرق پدرش حضرت زكريا گذاشتند، و با اره بدن مباركش را از فرق سر دو نيمه كردند؟ آيا از بي خانماني و خانه به دوشي و گرفتاري ها و رنج هاي حضرت عيسي (ع) و سر انجام مي خواستند او به دار (صليب) بكشند، با خبر هستي؟ مگر از ظلم و ستم ها، و رنج و مشكلاتي كه اميرالمؤمنين (ع) و فاطمه دختر پيامبر(س) تحمل كردند، اطلاع نداري؟ مگر از مصيبت ها و رنج هاي امام حسن(ع) و امام حسين (ع) و اهل بيت او ، و از زندان ها و مشكلاتي كه ساير ائمه اطهار (ع) تحمل كردند، اطلاع نداري؟ و آيا مي داني رنج و مصيبت هاي گُل سر سبد خلقت خدا يعني پيامبر اسلام(ص) به تنهايي از همه انبيا بيشتر بود؟ چنان كه خود فرمود: ما أوذي نبي مثل ما أوذيت(1) هيچ پيغمبري همانند من اذيت نشد. آن اذيتها كه شد وارد بمن كس نداند جز خداي ذو المنن
مي دانيد چرا ؟
هر كه در اين درگه مقرب تر است جام بلا بيشترش مي دهند.
چون همان گونه كه يك دانه وقتي در دل خاك قرار مي گيرد، براي اين كه به درخت تنومند و با ثمر تبديل شود،بايد مدت ها رنج و سختي ،گرما و سرما را تحمل نمايد، حيات طيبه انسان نيز در مزرعه دنيا از يك سو با ايمان و عمل صالح به دست مي آيد چنان كه آيه 97 سوره نحل اين حقيقت را باگو مي كند، و از سويي ديگر با تحمل سختي ها و رنج ها و بلاها است كه بستر براي به دست آوردن حيات طيبه، و نيل به مقام قرب الهي، و زمينه براي ملاقات معنوي خدا، فراهم مي شود. چنان كه قرآن كريم مي فرمايد: يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلي رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ(2) اي انسان! تو با تلاش و تحمل رنج و مشقت به سوي پروردگارت مي روي، و او را ملاقات مي كني. خوشا به حال كساني كه تا پايان آزمون هاي رنج و مشقت هاي دنيا، نه تنها بر ايمان و اعتقادات خود ثابت قدم، استوار و صبور باقي ماندند، بلكه رنج و مشقت ها هر چي بيشتر شد، آنان آبديده تر، مقاوم تر، و اميدوارتر گشتند. داستان رنج هاي پيوسته حضرت ابراهيم (ع) را خوانده اي؟ كه از هنگام تولد نه تنها از داشتن پدر محروم بود، بلكه مادرش نيز از ترس اهريمنان نمرودي بچه شيخوارش را در دامان كوه و در غاري گذاشته بود، گاهي جهت شير دادن مخفيانه نزد او مي رفت، او هر چي بزرگتر مي شد، رنج و مشقت هايش نيز همراهش بزرگتر مي شدند، تا جايي كه خداوند از امتحانات سختي كه ابراهيم پشت سر گذاشت، به بلا و ابتلا تعبير مي كند.(3)
و آيا مي داني كه تا زماني كه ابراهيم (ع) از آن آزمون هاي بلا خيز موفق بيرون نيامده بود، حيات طيبه امامت را خداوند به او عرضه نكرد؟ (4)
به هر حال مشكلات و سختي ها يي كه متوجه مؤمنان مي شود، مي تواند معلول عوامل مختلفي باشد كه در ذيل به برخي از آن ها اشاره مي كنيم.
1- گاهي لطف و رحمت هاي الهي به بندگان خوب و شايسته با لباس سختي و مشكلات، ظاهر مي شود. همان گونه كه بچه با همه عشق و علاقه اي كه به بازي دارد والدين دلسوزش صلاح و خير بچه را در مدرسه رفتن و تحمل برخي سختي ها و مشكلات مي بيند و او را به مدرسه مي فرستد.
2- گاهي سختي و مشكلات عرصه آزمون الهي است تا انسان در كوره آزمايشات ماهيت و ميزان ايمان و صبر و استقامت خويش را را ارزيابي كند و از اين راه ضعف و عيب هاي خويش را متوجه شود و در صدد رفع آن بر آيد. چنان كه مي فرمايد: شما را به ترس و گرسنگي و بينوايي و بيماري و نقصان در مال و جان و ثمرات مي آزماييم و صابران را بشارت ده". (5)
3- گاهي ميدان مشكلات و سختي ها، باشگاه سازندگي روح انسان و ميدان تقويت اراده و قدرت تصميم گيري و انتخابگري است. همانگونه كه طلاي خالص نياز به درجه حرارت بيشتر دارد. هر چه آتش داغ تر و درجه حرارت بيشتر باشد عيار خالصي آن بالاتر مي رود هر چه انسان در پيشگاه خدا محبوب تر و مقرب تر باشد سختي و مشكلاتش نيز زياد تر است.
4- گاهي سختي ها مقدمه براي جلو گيري از خطرات بزرگتري است كه انسان از آن آگاهي ندارد.
5- گاهي نيز مشكلات عامل ترفيع مقام و منزلت در نزد خدا است.
مهم چگونگي برخورد و رويارويي ما با مشكلات است.
از دعا و پي گيري درماني نا اميد نشويد، ان شاءالله خداوند شفاي عاجل عنايتتان كند.
پي نوشت ها:
1. محدث اربلي، كشف الغمه، ناشر: بني هاشمي، ص 537.
2. انفطار (82)، آيه 6.
3. بقره (2)، آيه 124.
4. همان.
5. همان، آيه 155.