۱۴۰۳/۰۶/۰۷ ۱۲:۵۸ شناسه مطلب: 99520
پرسش:
آیا اینهمه گریه و عزاداری برای امام حسین علیهالسلام، افراط نیست؟ پس تکلیف شادی و نشاط چه میشود؟
پاسخ:
توسل به اهلبیت مخصوصاً گریه و عزاداری برای امام حسین علیهمالسلام، از مواردی است که سفارشهای زیاد در مورد آن در منابع دینی آمده است. از سویی که شبهات و حملات زیادی در ایام عزاداری نسبت به گریه و عزاداری وارد میشود که یکی از آنها درخواست تبیین نسبت بین شادی و گریه و توسل است.
برای روشن شدن این موضوع توجه به نکات زیر لازم است:
1. در ابتدا باید بهصراحت بگوییم که اسلام موافق شادی است. قرآن در این ارتباط میفرماید: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُون» «ای پیامبر! به مؤمنان بگو که به دلیل قرار گرفتن در دایره فضل و رحمت پروردگار شاد باشند و چنین توفیقی از هر آنچه تاکنون به دست آورده اند بهتر است». (1) شادیهای حلال بسیاری وجود دارند که اسلام نه تنها با آنها به مبارزه برنخاسته، بلکه در بسیاری موارد، آنها را مورد تأیید خویش نیز قرار داده است.
روایتی از امام صادق علیهالسلام بر این نکته تأکید دارد که شادیهای حلال دنیایی میتواند کمکی برای رسیدن به شادیهای معنوی باشد. ایشان به نقل از اندرزهای حکیمانه آل داوود میفرماید: یک مسلمان اندیشمند سزاوار است که در حال انجام یکی از این سه کار مشاهده شود: یا در حال فعالیت اقتصادی و تأمین معاش بوده، یا برای آخرت خویش توشه برداشته و یا به شادیهایی که حرام نیستند بپردازد و نیز هر مسلمان سزاوار است که بخشی از فرصتهای خود را با پروردگار خویش خلوت کند و بخشی دیگر را با دوستانی بگذراند که او را به یاد آخرتش بیندازند و باقیمانده فرصت خویش را نیز به شادیهای حلال بپردازد که این شادیها کمکی برای او در انجام دو فعالیت قبلی خواهند بود. (2)
2. بله برخی شادیها جایز نیست، ولی باید دانست تنها شادیهایی از دیدگاه اسلام غیرمجازند که آثار سوء فردی و اجتماعی را به دنبال داشته باشند. شادیهای برگرفته از انواع ارتباطات جنسی نابودکننده بنیاد خانواده و اجتماع، شادیهای ناشی از فقدان بخشهایی از سیستم هوشیاری بدن به دلیل مصرف مشروبات الکلی و مواد مخدر، شادی ناشی از اذیت و آزار دیگران در روابط اجتماعی (رانندگی نامناسب، تجاوز به حریم خصوصی دیگران، تخریب اموال عمومی و ...)، شادی ناشی از اسراف و تبذیر و استفاده نادرست از نعمتهای خدادادی، شادی ناشی از تکبر و فخرفروشی به دیگران از بابت ثروت یا مقام اجتماعی، شادی فرار از جهاد و شادی منافقانه ناشی از شکست ظاهری افراد با ایمان و ... ازجمله مواردی هستند که مورد تأیید اسلام نبوده و بسیاری از آنها از سوی دیگر جوامع بشری نیز امری ناپسند به شمار میآیند.
اگر کمی واقعنگر باشیم بهراحتی درخواهیم یافت که تنها شادیهای غیراخلاقی از طرف اسلام ممنوع شده و انواع شادیهای معنوی و طبیعی نه تنها رواست، بلکه در بسیاری موارد لازم و واجب است و آنجا که سخن از بازخواست انسانها به دلیل شاد بودن است، جایی است که این شادی به ناحق باشد: «ذلِکُمْ بِما کُنْتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِما کُنْتُمْ تَمْرَحُون» «گرفتاری شما به کیفر الهی بدان دلیل است که شما به ناحق در زمین به شادی و گردنکشی میپرداختید». (3) بنابراین اسلام موافق شادی و نشاط است. آنچه موجب شبهه و حمله گشته، فاصله گرفتن آنان از اسلام و برداشتهای نادرست از دین بوده است.
3. در مورد گریه و اثرات آن روایات بسیاری وارد شده که بخشش گناهان یا بهشتی شدن با گریه بر امام حسین علیهالسلام و همراهی اهلبیت علیهم اسلام یکی از این اثرات است؛ که امام رضا علیهالسلام فرمود: «هرکسی مصیبت ما را یاد کند و برای ظلمهایی که به ما شده گریه کند، در روز قیامت با ما و در درجه ما خواهد بود». (4) امام باقر علیهالسلام میفرماید: «هر مؤمنی که برای کشته شدن حسین اشک بریزد تا بر گونهاش جاری شود، خداوند او را در غرفههای بهشتی جای میدهد که مدتی طولانی در آنها ساکن باشد»(5) امام صادق علیهالسلام فرمود: «هرکس که نزد او از حسین علیهالسلام یاد شود و به اندازه بال مگسی از چشمانش اشک جاری شود، ثواب او بر عهده خدای عزوجل است و خدای متعال به کمتر از بهشت برای او راضی نمیشود». (6) از این روایات که ثوابهای عظیمی برای زیارت امام حسین علیهالسلام گفته شده بسیار زیاد است که در کتب مزار و زیارتها آمده است.
4. اما بهطور کلی گریه را ازنظر انگیزه و دلیل، میتوان به پنج نوع تقسیم نمود:
الف) گریهای که انگیزه عقیدتی دارد؛ انسان مؤمن بر این باور است که همواره در محضر خدا قرار دارد و تمام اعمال و رفتار او ضبط شده و روز قیامت خوبیها و زشتیهای کردار و رفتار او نمایان میگردد. توجه به گذشته تاریک و گناهآلود، مسلمان معتقد را به گریه وامیدارد تا آثار شوم گناه را از دل بزداید و خود را متحول سازد. انسانهای کمال یافته و معصومان نیز از خوف و خشیّت الهی همواره اشک خوف میریختند. این گریه نشانه ایمان کامل است. امام سجاد علیهالسلام فرمود: محبوبترین قطره در پیشگاه خداوند متعال، قطره اشکی است که مخلصانه در تاریکی شب و از ترس خدا ریخته شود. (7)
ب) گریهای که از علاقه طبیعی انسان به خود سرچشمه میگیرد و خاستگاه آن عواطف و احساسات است؛ خداوند متعال در وجود بشر قلب را نهاده که در رویارویی با حوادث و مصائب جانسوز دگرگون میشود،تکان میخورد، میسوزد و اشک را از چشمان سرازیر میکند. انسان در زیانهای مالی و جانی و از دست دادن عزیزانی که به آنها انس و الفت پیدا کرده است، اندوهگین شده و دچار ناراحتیهای روحی و روانی میشود. امّا گریه و گریستن، عقدههای درونی را برطرف کرده و به انسان آرامش میبخشد؛ از اینرو در علم اخلاق از این ویژگی قلب و رقت و نرمی آن تمجید شده است چرا که نشانه قلب زنده آن است که از عواطف و احساسات سازندهای سرشار باشد.
ج) گریهای که از فضیلت طلبی و کمال خواهی سرچشمه میگیرد؛ انسان در فقدان معلم، استاد و مربی اخلاق و بلکه بالاتر، در ارتحال پیامبر صلیالله علیه و آله یا امام علیه السلام اشک میریزد و عزاداری میکند. انگیزه این نوع گریه آن است که با مرگ پیشوای خود احساس میکند از راه کمال و رشد بازمانده و مرشد و راهنمای بزرگی را از دست داده که بدون او دستیابی به کمالات بالاتر برایش دشوار است. پس از وفات رسول خدا صلیالله علیه و آله خلیفه اول و دوم به زیارت ام ایمن آمدند. پس از حضور آنان ام ایمن گریه کرد، خلیفه دوم گفت: چرا گریه میکنی؟ برای رسول خدا که در پیشگاه خداوند قرار دارد گریه معنا ندارد! ام ایمن پاسخ داد: گریه من برای از دست دادن پیامبر نیست. بلکه گریه من به خاطر آن است که دست ما از اخبار آسمان و وحی کوتاه شده است. (8) از اینرو این نوع گریه از نوع اول ارزش بالاتری دارد. در این نوع گریه، در واقع گریه کننده بر خود میگوید.
د) اندوه و گریه بر مظلوم؛ نوع دیگر گریه، گریه بر مظلوم است به خاطر ظلم و ستمی که بر او وارد شده مانند گریه رسول خدا صلیالله علیه و آله برای عموی خود حضرت حمزه و همچنین گریه برای علی علیه السلام و حسین بن علی علیه السلام پیش از شهادت آنان و مثل گریه و عزاداری مسلمانان در شهادتهای ائمه دین که بهصورت مظلومانه به شهادت رسیدن.
ه) گریه و عزاداری سیاسی؛ امام خمینی (ره) میفرماید: «زنده نگهداشتن عاشورا یک مسئله بسیار مهم سیاسی ـ عبادی است. عزاداری کردن برای شهیدی که همهچیز را در راه اسلام داده، یک مسئله سیاسی است، یک مسئلهای است که در پیشبرد انقلاب اثر بسزا دارد. ما از این اجتماعات استفاده میکنیم. ما از آن الله اکبرها، ملت ما از آن الله اکبرها استفاده کرد، آن الله اکبرها را باید حفظ بکنیم، باید به این مظاهر، شعایر و اموری که در اسلام به آن سفارش شده فکر کنید که اینها یک مسئله سطحی نبوده است که میخواستند جمع بشوند و گریه کنند،خیر. ما ملت گریه سیاسی هستیم. ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان میدهیم و سدهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است خرد میکنیم». (9)
از این دید، گریه زبان گویای فردی است که مورد تجاوز و ستم قرار گرفته باشد. در زمانی که با جباران به وسیله نیروی نظامی نمیتوان مقابله کرد و حتی نمیگذارند سخنی گفته شود؛ تنها سلاح گریه است که نفرت و خشم را نشان میدهد و با این گریه است که اظهار تنفر و بیزاری از ستم و ستمگری آشکار میشود. این گریهای است که مردم را نسبت به ستمگران بیدار میکند. شاهد این شیوه را در زندگی امام زینالعابدین علیه السلام میتوان دید. آن حضرت بیست سال در حال ماتم و گریه بود و این حزن و گریه امام تأثیر فراوانی در بیداری مردم داشت؛ چرا که با زبان رفتار از عظمت قیام عاشورا و شدت ظلمی که بر اهلبیت پیامبر صلیالله علیه و آله رفته بود حکایت میکرد و از تبلیغات دروغین نیز پرده برمیداشت.
5. علاوه بر مطالب فوق برای گریه بر اهلبیت علیهمالسلام نکاتی وجود دارد که مىتوان در امور ذیل، آنها را خلاصه کرد: قرآن و روایات، دوستى خاندان رسول اکرم صلیالله علیه و آله و اهلبیت علیه السلام را بر مسلمانان واجب کرده است (10) روشن است که دوستى لوازمى دارد و محب صادق، کسى است که شرط دوستى را- چنان که باید و شاید- به جا آورد. یکى از مهمترین لوازم دوستى، هم دردى و هم دلى با دوستان در مواقع سوگ یا شادى آنان است (11) از اینرو در احادیث، بر برپایى جشن و سرور در ایام شادى اهلبیت علیه السلام و ابراز حزن و اندوه در مواقع سوگ آنان، تأکید فراوان شده است. از سوی دیگر از آنجا که در فرهنگ شیعى، گریه باید از سر معرفت و شناخت باشد هم دردى با آن عزیزان، در واقع یادآورى فضایل، مناقب و آرمانهاى آنان بوده و بدین شکل، آدمى را به سمت الگو گیری و الگوپذیرى از آنان سوق مىدهد. فردى که با معرفت برای امام حسین گریه مىکند شعور و شور، شناخت و عاطفه را درهم مىآمیزد و در پرتو آن، انگیزهاى قوى در او پدیدار گشته و هنگام خروج از مراسم عزادارى، مانند محبى مىشود که فعّال و شتابان، به دنبال پیاده کردن اوصاف محبوب در وجود خویشتن است.
از سوی دیگر گریه بر اهلبیت علیه السلام در واقع با یک واسطه زمینه را براى حفظ آرمانهاى آنان و پیاده کردن اهداف آنها فراهم مىسازد. کسى نمىتواند منکر این حقیقت شود که نسل جدید در سنین کودکى، در مجالس عزادارى با فرهنگ اهلبیت علیه السلام آشنا مىشوند. بهراستی عزادارى و مجالس تعزیه، یکى از عناصر و عوامل برجستهاى است تا آموزههاى نظرى و عملى امامان راستین، به نسلهاى آینده منتقل شود. مراسم عزادارى و گریه، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه براى تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایى آنان با گفتار و کردار اهلبیت علیه السلام است.
نتیجه:
اسلام موافق شادی و نشاط است و در قرآن و روایات بر این موضوع تأکید شده است. البته شادیهایی که حلال باشد و مفسدهای نداشته باشد؛ اما از سویی که دیگر گریه و عزاداری و توسل به اهلبیت علیهمالسلام نیز تاکیدات زیادی دارد. گریه اقسامی دارد. گریه عقیدتی، گریه احساسی، گریه کمال خواهی، گریه بر مظلوم، گریه سیاسی. گریه و عزاداری برای امام حسین علیه السلام گریه بر مظلوم و گریه سیاسی است. از سویی دیگر نشانه محبت به اهلبیت است و از سوی دیگر نقش الگوسازی دارد. مراسم عزادارى و گریه، به دلیل قالب و محتوا، بهترین راه براى تعلیم و تربیت نسل جدید و آشنایى آنان با گفتار و کردار اهلبیت علیه السلام است.
منابع برای مطالعه بیشتر:
- فلسفه اشک اثر سید عبدالله حسینی.
- گریه بر امام حسین علیه السلام و آثار شگفت آن، اثر سید محسن مهدوی.
- معجزه اشک، اثر حمزه کریمخانی.
پینوشتها:
1. سوره یونس، 58.
2. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، دارالکتب الإسلامیه، تهران، 1365 هـ ش، ج 5، ص
7، ح 1.
3. سوره غافر، 75.
4. مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجرى قمرى، ج 44، ص 278.
5. همان، ص 285.
6. همان، ص 288.
7. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، نشر دارالکتب، چاپ 1، ج 90، ص 329.
8. بیهقی، دلائل النبوه، نشر طاووس، چاپ 1، ج 7، ص 266.
9. امام خمینی، روحالله، صحیفه نور، تهران، مرکز نشر آثار حضرت امام، چاپ 1، ج 13، ص 154.
10. شورى (42)، آیه 23؛ هود (11)، آیه 29.
11. محمد محمدی ری شهری، المحبه فى الکتاب والسنه، قم، دارالحدیث، بیتا، ص 170- 169 و 181- 281.