خداوند ما را امتحان می کند تا کامل شویم. درسته؟ اما این امتحانش که به مرگ منجر می شود و اصلاً کمالی در آن نیست!
پاسخ اجمالی:
ابتلا به بیماری ناشی از عوامل مختلف است که یکی از آنها امتحان است. درواقع، بیماری و شروری که برای آدمی رخ میدهد، یا زمینه امتحان و تعالی روحی است و یا کفاره گناهان و یا علت مرگ و پایان اجل آدمی و غیره. ازاینرو اگر بیمار فوراً بمیرد و فرصت امتحان نیابد، روشن میشود که اساساً بیماری برایش امتحان نبود؛ و درنتیجه، ایرادی بهحکم خدا وارد نیست. بگذریم از اینکه گاهی بیمار فوراً نمیمیرد و همین فاصله زمانی برایش امتحان است و یا حتی اگر بمیرد، اگرچه برای او مایه امتحان نبود، اما بهواسطه ترس و غمی که در دیگران ایجاد میشود، آزمونی برای دیگران است.
پاسخ تفصیلی:
مقدمه:
انسان در طول زندگی، به مشکلات و بیماریهای متنوعی مبتلا میشود که بنا بر متون دینی، برخی از آنها بهمنظور امتحان و تعالی انسانها است. ازاینرو، اگر مشکل و بیماری به مرگ بینجامد، اساساً آدمی نابود میشود و به همین جهت، شاید این اشکال به ذهن بیاید که این امتحان حکیمانه نبوده است و برخلاف هدفی بوده که داشته است. در ادامه، با ارائه نکاتی، به این اشکال پاسخ میدهیم:
نکته اول:
با توجه به آیات و روایات متعدد، بسیار مشکل است برای رنج و زحمتهایی که برای برخی از اهل ایمان به وجود میآید، علت و سبب خاصی ذکر نمود، زیرا وقتی به این متون مراجعه میشود برای اینگونه امور، علل و عوامل مختلف ذکرشده است که یکی از آنها امتحان است؛ علل و دلایل دیگری هم برایش ذکرشده، ازجمله تطهیر گناهان و ارتقای درجات و غیره. به این روایات توجه بفرمایید:
روایتشده که رنج و مشکلات برای مؤمنان، «کفاره گناهان» است. در همین راستا، امام باقر (علیهالسلام) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ إِذَا کانَ مِنْ أَمْرِهِ أَنْ یکرِمَ عَبْداً وَ لَهُ ذَنْبٌ ابْتَلَاهُ بِالسُّقْمِ فَإِنْ لَمْ یفْعَلْ ذَلِک لَهُ ابْتَلَاهُ بِالْحَاجَةِ فَإِنْ لَمْ یفْعَلْ بِهِ ذَلِک شَدَّدَ عَلَیهِ الْمَوْتَ لِیکافِیهُ بِذَلِک الذَّنْب؛ چون خدای عزوجل بخواهد بنده گناهکارش را گرامی بدارد و گناهانش را پاک نماید، او را بیمار میسازد؛ و اگر چنین نکند، او را محتاج میسازد؛ و اگر چنین نکند، مرگ را بر او سخت میکند تا از این طریق، گناهش پاک شوند». (1)
رسول خدا (صلیالله علیه و آله و سلم) از خداوند نقل میفرماید: «مِنْ عَبْدٍ أُرِیدُ أَنْ أُدْخِلَهُ الْجَنَّةَ إِلَّا ابْتَلَیتُهُ فِی جَسَدِهِ فَإِنْ کانَ ذَلِک کفَّارَةً لِذُنُوبِهِ وَ إِلَّا شَدَّدْتُ عَلَیهِ عِنْدَ مَوْتِهِ حَتَّى یأْتِینِی وَ لَا ذَنْبَ لَهُ ثُمَّ أُدْخِلُهُ الْجَنَّةَ؛ بندهاى نباشد که من بخواهم او را به بهشت ببرم جز آنکه او را به بلائی در تنش دچار کنم، پس اگر آن کفاره گناهانش شد (که پاک شود) وگرنه هنگام مرگش بر او سختگیرم تا نزد من آید و گناهى بر او نباشد سپس او را به بهشت برم». (2)
امیر مؤمنان (علیهالسلام) فرمود: «لَیسَ مِنِ الْتِوَاءِ عِرْقٍ وَ لَا نَکبَةِ حَجَرٍ وَ لَا عَثْرَةِ قَدَمٍ وَ لَا خَدْشِ عُودٍ إِلَّا بِذَنْبٍ وَ لَمَا یعْفُو اللَّهُ أَکثَرُ فَمَنْ عَجَّلَ اللَّهُ عُقُوبَةَ ذَنْبِهِ فِی الدُّنْیا فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَجَلُّ وَ أَکرَمُ وَ أَعْظَمُ مِنْ أَنْ یعُودَ فِی عُقُوبَتِهِ فِی الْآخِرَةِ؛ هیچ پیچ خوردن رگى نیست و نه برخورد به سنگى و نه لغزش گامى و نه خراش دادن چوبى، جز به خاطر گناهى و هرآینه آنچه را که خداوند درگذرد بیشتر است، پس هر که را خداوند در دنیا به کیفر گناهش شتاب کرد پس آن خداى عزوجل والاتر و کریمتر و بزرگوارتر از آن است که دوباره در آخرت او را کیفر کند». (3)
در روایتی دیگر آمده: «إِنَّ فِی الْجَنَّةِ مَنْزِلَةً لَا یبْلُغُهَا عَبْدٌ إِلَّا بِالابْتِلَاءِ فِی جَسَدِهِ؛ در بهشت مقامى است که هیچ بندهاى به آن نرسد، جز با بلائى که (در دنیا) به بدنش رسد». (4)
آنگونه که ملاحظه میفرمایید، در همه این روایات فلسفهها و اسرار متعدد و مختلفی برای گرفتاریهای مؤمن بیانشده است و اینطور نیست که لزوماً هر مشکلی به سبب امتحان باشد.
نکته دوم:
اما این فرض که ابتلا به ویروس کرونا (که نهایتاً به مرگ برخی از بیماران میانجامد)، برای گروهی از مردم مایه امتحان باشد، ایرادی ندارد. مگر غیرازاین است که خداوند مرگ و زندگی را زمینه امتحان قرار داده است؟!(5) اینکه شخصی به بیماری خاصی منتهی شود که میداند احتمالاً بمیرد، خودش یک امتحان بزرگ است: آیا او صبر پیشه میکند و یا بهواسطه سختی و رنج، کفر میگوید و ناسپاسی میکند؟
نکته سوم:
بله اگر کسی پس از بیماری فوراً بمیرد و فرصت نداشته باشد واکنشی نشان دهد، این بیماری برایش امتحان نیست بلکه علت سررسید اجل او است؛ یعنی میفهمیم که از ابتدا قرار نبوده او با این بیماری امتحان شود، بلکه این بیماری زمینه مرگ او و انتقالش از دنیا به سرای دیگر بوده است.
اما در همین فرض نیز این بیماری برای دیگرانی که هنوز مبتلا نشدهاند، نیز نوعی امتحان است چراکه ترس از بیماری خطرناک و مرگآور، خودش نوعی امتحان است؛ چنانکه خداوند در سوره بقره، امتحان از طریق ابتلا به ترس را نیز یکی از امتحانات خویش معرفی کرده است (6). برخی از مردم بهواسطه ترس، کارهای ناپسند انجام میدهند و مثلاً احتکار میکنند و یا بهجای قرنطینه شدن در خانه، از منطقه خطر گریخته و به شهرهای امنتر سفر میروند و مردم شهرهای دیگر را به مخاطره میاندازند؛ اما گروهی صبوری پیشه کرده و از انجام کارهای پرخطر و آسیبزا دوری میجویند. اینها همگی امتحان است نه برای فرد بیمار بلکه برای کسانی که از این بیماری خطرناک ترسیدهاند.
نتیجه:
با استفاده از متون دینی، برای بیماری مؤمنان علل مختلفی -ازجمله امتحان و کفار و غیره- قابلذکر است؛ اما ما با استفاده از علم محدودی که داریم، نمیتوانیم دقیقاً مشخص کنیم که این بلا و بیماری، به خاطر امتحان بوده و یا کفاره گناه و یا صرفاً زمینه انتقال از این دنیا به سرای دیگر؛ اما حتی اگر هم این بیماری بهمنظور امتحان باشد و به مرگ بینجامد، بازهم لطمهای به حکمت الهی وارد نمیسازد.
پینوشتها:
- کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ترجمه سید جواد مصطفوی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ج 4، ص 180.
- همان، ص 182.
- همان، ص 181.
- همان، ج 3، ص 354.
- ملک، آیه 2.
- بقره، آیه 155.
کلمات کلیدی
بیماری، امتحان، مرگ، کفاره گناه.