در دوران دانشجویی همیشه سعی میكردم از رابطه احساسی با خانم ها دوری كنم و در حد دوستانه برخورد كنم میزان ارتباطاتم به حدی كم بود كه یكی از همكلاسی ها را ابتدای ترم 2 شناختم. و برای انجام كارهای دانشجویی با هم ارتباط داشتیم تا اینكه به اختلاف برخوردیم و حسابی از خجالت هم درآمدیم. ترم 3 هم با هم ارتباطی نداشتیم اواسط ترم آخر كه به دنبال همسر بودم بعد از كلی فكر متوجه شدم كه به لحاظ فكری و ایده آل های زندگی با هم اشتراك بالایی داریم فاصله سنی ما تنها 6 روز است پیشنهاد ازدواج دادم و در كمال ناباوری قبول كرد كه برای آشنایی بیشتر مدتی با هم ارتباط برقرار كنیم و بعد از گذشت یك ماه به این نتیجه رسیدیم كه برای زندگی آینده مشكلی نداریم در اولین حضورم در خانه آنها كه در شهری با فاصله 300 كیلومتری از ما هستند متوجه شدم كه از لحاظ نوع زندگی و سطح مالی بالاتر از ماهستند. در ضمن متوجه شدم كه در عین اعتقاد به مسائل مذهبی در مراسم های فامیلی دچار خود كم بینی است و نمیتواند حجاب داشته باشد. البته به گفته خودش سعی بر برطرف كردن این مشكل دارد. با توجه به اشتراكات فراوان و احساسی كه پس از گذشت 6 ماه ایجاد شده و قول هایی كه برای چشم پوشی از نیازها برای زندگی مشترك به من داده این ازدواج را چطور ارزیابی میكنید؟ درست است یا نادریست؟
از آنجا كه شما در عنوان پرسش، اصل درستی یا نادرستی ازدواج دانشجویی را مطرح كرده اید و در ادامه موضوع جزئی و عینی مربوط به خودتان را بیان داشته اید، در فرایند پاسخگویی به هر دو مطلب اشاره می كنیم.
به طور كلی، اگر دختر و پسر ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج را به درستی بشناسند و سعی كنند در انتخاب همسر و همسر گزینی خصوصاً در ملاك ها و معیارهای اساسی ازدواج بیشترین سنخیت، تناسب و همخوانی را با یكدیگر داشته باشد، میزان موفقیت ازدواج شان بیشتر خواهد بود چرا كه موفقیت و شادكامی ازدواج در میزان تناسب و مطابقت دختر و پسر در معیارها و ملاك های ازدواج است كه هر چه این تناسب و كفویت بیشتر باشد، سلامت ازدواج از تضمین بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توان به آینده ازدواج و موفقیت و پایداری آن امیدوار گشت. حالا دیگر فرقی نمی كند كه دو دانشجو و یا سایر اقشار جامعه با هم ازدواج كنند؛ مهم آن است كه دختر و پسر بر اساس بیشترین سنخیت و تناسبی كه باهم دارند با یكدیگرازدواج كنند.
در ادامه به برخی از مزایا و معایب ازدواج دانشجویی اشاره می كنیم تا به درستی و یا نادرستی آن پی ببرید:
مزایای ازدواج دانشجویی عبارتند از:
1. از آنجا كه دانشجویان در یك اجتماع كوچك به نام دانشگاه بیشتر و بهتر با یكدیگر آشنا میشوند، از شخصیت و منش و رفتار یكدیگر بهتر شناخت پیدا می كنند.
2. هم رشته بودن، تحصیلات همسان، همانندی های شخصیتی، تفاوت سنی پائین و شناخت ناشی از دوران تحصیل در ازدواج های دانشجویی بیشتر است و این در تفاهم آتی آنها می تواند مؤثر باشد.
3. به نظر می رسد با توجه به اشتراكات مختلف و تمایلات دختر و پسر دانشجو، امكان كاستن از بسیاری از توقعات مادی و شروع زندگی با حداقل ها امكان پذیرتر و میسر خواهد بود.
4. از آنجا كه دانشجویان از اقشار تحصیل كرده جامعه هستند، در حل تعارضات زندگی، تربیت فرزند و سایر مسائل زندگی، می توانند موفق تر عمل كنند.
5. با توجه به این كه همسرگزینی به انتخاب پدر و مادر و یا دیگران و تحمیل آنها نیست. بلكه انتخاب خود دختر و پسر در ازدواج های دانشجویی نقش ویژه ای دارد از این روی، چون دختر و پسر، خود رأساً اقدام به انتخاب كرده و سختی هایی را برای رسیدن به آن متحمل می شوند در نتیجه، تلاش بیش تری را برای حفظ، دوام، تداوم و استحكام هر چه بیش تر زندگی مشترك به كار خواهند بست.
معایب ازدواج دانشجویی عبارتنداز:
1. از آنجا كه دانشجويان در یك محيط رسمي با هم برخورد ميكنند و در اين برخوردهاي رسمي، آنها ممكن است نتوانند به درك صحيحي از شخصيت طرف مقابل برسند و ممكن است در این زمینه دچار اشتباه گردند و همسر مناسب خود را انتخاب نكنند.
2. با توجه به این كه در محیط دانشگاه معمولاً دختر و پسر به صورت مختلط حضور پیدا می كنند، حال برای آن دسته از افرادی كه به یك باره با این وضعیت روبرو می شوند و عادت به تفكیك جنسیتی داشته اند، امكان تحت تأثير روابط عاطفي قرار گرفتن در اين مكان ها بسيار بالاست.
3. در صورت ازدواج دانشجویان با دانشجویانی از شهر یا استان های مختلف و بروز برخی تفاوت های فرهنگی، اختلافات غیر قابل پیش بینی در این نوع ازدواج ها به وجود می آورد. از مزیت های همشهری بودن این است كه می تواند تفاوت فرهنگی و تفاوت در نوع گویش و آداب و رسوم را به حداقل برساند و برخی اصطكاك ها و سوء برداشت های از این جهت را كاهش دهد و گاهی شناخت پیدا كردن از دو طرف و خانواده ها را تسهیل گرداند و همین طور در هزینه های زندگی مثل هزینه های رفت و آمد صرفه جویی به عمل آورد.
با توجه به این توضیحات و تفاوت هایی كه با دختر مورد نظر دارید، تشخیص سلامت ازدواج شما و درستی یا نادرستی آن نیاز به بررسی عالمانه و كارشناسانه دارد. بدین منظور توصیه می شود حضوراً از یك مشاور و روانشناس در زمینه ازدواج كمك بگیرید تا با بررسی روانشناختی و اجرای برخی آزمون های روان سنجی، سلامت ازدواج تان را بررسی كند و میزان تناسب شما را برای ازدواج مشخص نماید تا اگر مشكل خاصی وجود نداشت و تفاوت ها قابل اغماض بود، برای ازدواج اقدام كنید. البته با نگاه اجمالی به شرایط و معیارهای ازدواج شما می توان گفت: از آنجا كه شما لا اقل در زمینه باورها و پایبندی به اصول اعتقادی، خانوادگی، اقتصادی، سنی، فرهنگی، جغرافیایی با دختر مورد نظر تناسب كافی را ندارید؛ تفاوت های در این زمینه ها به نوبه خود می تواند برای ازدواج شما مشكل ایجاد كند بنابراین، درستی ازدواج تان از منظر ما با تردیدهایی روبروست و ازدواج تان بدون بررسی عالمانه و دقیق، قابل پیشنهاد و توصیه نمی باشد. ضمن این كه ارتباط شش ماه شما می تواند باعث ایجاد نوعی وابستگی و غلبه احساسات و عواطف بر تعقل و خردورزی گردیده باشد و هر گونه تصمیم گیری درباره ازدواج تان را با مشكل روبرو سازد پس بهتر است تا از سلامت ازدواج تان آگاه نگردیده اید و تأیید كارشناسان را جلب نكرده اید از هر گونه اقدامی خودداری كنید و ارتباطات را به حداقل ممكن برسانید تا دچار ازدواج های احساسی و بی ضابطه و یا آسیب های روابط دختر و پسر قبل از ازدواج نگردید.