بنده پسر دانش آموزی 16ساله هستم ومشكل من حساسیت زیاد خانواده ام بر روی كار های من است آن ها كار های مرا به دقت زیر نظر دارند به طوری كه تاخیر های 15 یا 30 دقیقه ای مرا مورد سوال قرار میدهند برای مثال مادرم كارهای مرا زیر نظر دارد وقتی از قسمتی از خانه به قسمتی دیگر برای انجام كار هایم میروم آن هارا نیز مورد سوال قرارمی دهد یا این كه نمیگذارد به كتابخانه برای مطالعه یا قرض كتاب بروم و با تلاش زیادی میتوانم اجازه اش را بگیرم یا وقتی با پدرم در مسجد هستیم بعد از نماز جماعت نمیگذارد با دوستانم كمی حرف بزنم یا نگاهی به كتابخانه آنجا بیاندازم و او همیشه پای صحبت های من و دوستانم مینشیند من یك خواهر و یك برادر حدود 8-10 سال بزرگتر از خودم دارم كه آن هانیز همینطور ممثلا خواهرم پیام های گوشی مرا كه ازطرف دوستانم زده می شوند را كه 90 در صد در مورد مناسبت ها است را میخواند و به مادرم گزارش می دهد برادرم نیز وقتی به تنهایی در اتاقی از خانه هستم سریع داخل میشود تا ببیند من چه كاری انجام میدهم و وقتی میبیند كه من كار معمولی خودم را انجام میدهد می آید وسایل من را تجسس میكند برای مثال كتاب های داخل كتابخانه ام را بررسی میكند و بعد از نگاه كردن به گوشی ام اطلاعات تك تك دوستانم را از من می خواهد از نحوه آشنایی تا روابطی كه حالا داریم از من میپرسد و من احساس میكنم تجسس بیش از حد برادرم وخواهرم باعث حساسیت بیش از حد والدینم میشوند من خودم فكر میكنم در میان اعضای خانواده پایبنی زیادی نسبت به اعتقاداتم یعنی اسلام را دارم و با اینكه خودم زیاد از كار های این ها نا راحت نمیشوم و میدانم خدایم از همه بزرگتر است اما میخواهم بدانم چه كاری در مقابل كار های خانواده ام می توانم انجام دهم كه بهترین سود را داشته باشد و كمی از نا آرامی های روانی ام را بهتر كند خودتان می دانید كه در این سن برای نوجوانان كار های شخصی و خصوصی پیش می آید كه خودشان باید با به دست آوردن اطلاعات كافی آن ها را بر طرف بكنند و من استرس دارم كه آن ها از این اتفاقات نیز با خبر بشوند البته من میدانم كه در این سن والدین باید توجه بیشتری ا یه فرزندانشان و كار هایش داشته باشند اما احساس میكنم دید بد خواهر و برادرم به من باعث ایجاد شك و تردید بیش تر والدینم شده است من خودم را انسانی مومن میدانم و سعی میكنم كار های خوبی انجام دهم و به همین دلیل فكر نمیكنم گناهان زیادی داشته باشم كه اینقدر مرا زیر نظر دارنددر این چند روز اخیر نیز گوشی ام را به من نمیدهند و من كمتر میتوانم از آن استفاده بكنم من یك دوست مذهبی تفریبا 3-4 سال بزرگتر از خودم نیز دارم كه طلبه است و والدینم و برادر و خواهرم میگویند با او دوستی نكن او دوست مناسبی برای تو نیست اما من او را از لحاظ معیار های اسلام 90 در صد وبالاتر مناسب دوستی می دانم و او ویِِژگی های یك دوست خوب را دارد اما حالا نمیدانم آیا اطاعت از سخنان پدر و مادر در این امر یعنی جدایی با دوستم لازم است یا نه؟ لطفا مرا راهنمایی و مشاوره كنید تا بتوانم از دغدغه های فكری از دست دادن دوستی خوب و كار های والدینم آرامش بیابم؟ وقتی از والدینم میپرسم كه چرا این كار هارا میكنید آن ها ازمن ناراحت میشوند و مثل این كه من گناهی بد را مرتكب شده ام . لطفا راهنمایی كنید؟با تشكر
به احتمال زياد اين شرايط شما تا دو سه سال ديگر به مراتب بهتر خواهد شد و سخت گیری های كنونی احتمالا تحت تاثير استرس ايشان نسبت به بلوغ جنسي شماست پسران در سنين بلوغ معمولا به انواع و و اقسام كژكاری ها دست مي يازند و اين به نوبه خود دست مايه ای براي كنترل منطقی یا غير منطقي شما گشته است.
با توجه به اين كه همه اعضاي خانواده شما در گير اين تجسس مي باشند شما نمي توانيد به راحتی يارگيري كنيد و با واسطه قرار دادن وی فضاي تنفس بیشتر براي خود فراهم كنيد.
شايد يكي از كم آسيب ترين راه ها همانا سازگاري استراتژيك شما با ايشان است نبايد به هيچ وجه به جاي سازگاري به تقابل روي اوريد چرا كه شرايط را به مراتب بدتر مي كند. بهتر است به جاي حساسيت زايي حساسيت زدايي كنيد. و با تحريم ها داوطلبانه و خودخواسته از برخي حساسيت هاي ايشان بكاهيد به عنوان مثال در حد امكان در اتاق خود را نبنيديد و حتي در برخي موارد به تمجيد و تحسين اين تجسس هاي كلافه كننده بپردازيد ( و آن را به احساس مسؤولیت آنان ربط دهید). معمولاً انسان ها رفتار هاي متضاد دارند. چه بسا تمجيد اين رفتار والدين و خواهر و برادر اثري معكوس و كاهنده در حساسيت ايشان داشته باشد.
شايد بگوييد اين راه كارها ناشدني است. ولي بايد دانست شيوه ازمون و خطا يكي از موثر ترين روش ها براي كشف راه كار موثر مي باشد.
در برخي موارد دست كشيدن از تقابل و تعارض به خلح سلاح طرف مقابل مي انجامد.
نكته بعدي اين كه شما مي توانيد از ظرفيت معلمان و مربيان و مشاوران مدرسه حداكثر استفاده را بنماييد و از ايشان بخواهيد كه در جلسه ماهانه اوليا و مربيان به مشكل افراد مشابه شما در قالب يك سخنراني عمومي بپردازند. در صورتی كه والدین شما در این جلسات شركت نمی كنند از مربيان و مشاوران مدرسه بخواهید تحت عناوین دیگر (نه اشاره مستقیم به گلایه شما) مثل عدم طراوت و نشاط در مدرسه دلایل آن را از والدین شما جویا شوند.
قطعا يك مشاور مدرسه مي تواند با دلايل منطقي و علمي به تصحيح افكار و رفتار سيب زاي والدين شما بپردازد. همچنين مي توانيد والدين خود را با بخش مشاوره مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني با شماره 09640 آشنا نماييد. مشاورين اين مركز همگي دانش اموخته حوزه و كارشناس ارشد و دكتراي روانشناسي مي باشند.
تهيه و در دسترس والدین قرار دادن برخي كتب مانند كتاب جوان مرحوم محمد تقي فلسفی يا ساير كتب روانشناسي كه به نحوي به آنچه كه والدين بايد درباره فرزندان جوان خود بدانند مي پردازد مي تواند تا حدی راه گشا باشد.
در هر صورت بايد بدانيد اين برهه سخت و نفس گير عمر درازي ندارد و شما در آينده نزديك خواه نا خواه از زير اين فشار خلاصي خواهيد يافت بايد تا آن روز به جاي چالش فكري عاطفي و رواني با این موضوع آن را تا حد امكان بپذيريد. انسان هاي موفق همواره از دل تهديدها به شكار فرصت ها مي روند و به جاي غصه خوردن به آفرينش قصه هاي موفقيت مي پردازند.
نيك بپذيريد كه این گونه حساسيت ها منشا بسياری از خيرات در شما بوده است و در آينده قدردان اين لحظات سخت و دشوار خواهيد بود. پاكي و ترك محرمات به هر طريقي كه صورت پذيرد ارزشمند است و اين توفيق اجباري كم از توفيق اختياري ندارد.