هر چند در روايات و كلام بزرگان ما، سفارشات زيادي شده و وعده هاي خوبي نيز در احترام گذاشتن آمده، (1) منتهي اولا روايات دليل نمي شود در هر حالي به آن ها احترام بگذاريم. چه بسا احترام بي موقع، موجب غرور شود و يا درگناه، گستاخ و باجرأت تر نمايد.
پيامبر(ص) فرمود : نيكان سادات را براي خدا احسان كنيد و بدان شان را به خاطر من. (2)
وظيفه ما اين است كه از گناه و عمل بد آن ها تبري بجوئيم، نه از خود آن ها. اين نحوه برخورد بايد در هر امر به معروف و نهي ازمنكر لحاظ شود.
اين گونه روايات سند موثق و درستي ندارند و نمي توان به آن ها اعتماد كرد .
سادات از نظر قوانين عمومي، با ديگران هيچ تفاوتي ندارند. نمي توانند به خاطر انتساب شان به پيامبر اسلام(ص) كوچك ترين تخلفي بنمايند .(3)
قرابت و نزديكي بدون عمل صالح فايده اي ندارد ،همچنان كه در مورد ابي لهب عموي پيامبر(ص) قرآن مي فرمايد: «تبت يدي ابي لهب و تب» اما در مورد سلمان مي گويند: سلمان محمدي، با اين كه هيچ قرابت و نسبت ظاهري به پيامبر ندارد .
خداي متعال در قرآن در باره انسان هاي خوب مي فرمايد : ان اكرمكم عند الله اتقيكم؛(4) همانا گرامي ترين شما نزد پروردگار باتقواترين شماست. پس آنچه احترام مي آورد، تقواي الهي است، نه سيادت .
پي نوشت ها:
1و2 . شهيد دستغيب، گناهان كبيره ، انتشارات اسلامي ، 1376 ج1 ، ص 156 و ج2 ، ص 61.
3. پرسش ها و پاسخ هاي مذهبي ، ناصر مكارم شيرازي و جعفر سبحاني ،انتشارات نسل جوان، 1383، ص 166 و 167.
4. حجرات (49) آيه، 13.