قبول خلافت از طرف حضرت علی (ع) در چه شرایطی بود؟
قضیه از این قرار بوده است که مردم بعد از قتل عثمان خلیفه سوم، پیشنهاد خلافت را به حضرت (ع) کردند، حضرت معتقد بود که دیر شده است، سیره و عدالت رسول خدا( ص) به دست فراموشی سپرده شده است و غارتگران بیت المال از طرف خلیفه ی قبلی سر کار است. بعدها سیر حوادث تحلیل اولیه حضرت (ع) را ثابت کرد.
در خطبه 92 نهج البلاغه نسخه ی صبحی صالح آمده است: مرا رها کنید و به سراغ دیگری بروید، ما به استقبال یک وضع مبهمی پیش می رویم، قلبها آن را قبول نمی کند، فضا تیره و تاریک شده است و من اگر برای شما مشاور باشم بهتر از آن است که برای شما امیر باشم. لذا به طلحه و زبیر حواله می داد و آنها هم در رودربایستی قبول نمی کردند. اما حضرت (ع) در وجه قبول خلافت در خطبه شقشقیه فرمود: لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا يُقارُّوا على كِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ ، لأَلقَيتُ حَبلَها على غاربِهِا . اگر نبود حضور آن جمعيت و تمام شدن حجّت با وجود يار و ياور و اگر نبود كه خداوند از دانايان پيمان گرفته است كه بر سيرى ستمگر و گرسنگى ستمديده رضايت ندهند ، هر آينه مهار شتر خلافت را بر شانه اش مى انداختم و قبول نمی کردم.
این امر در تاریخ طبری و کامل ابن اثیر و در کتاب فتوح ابن اعصم از کتابهای تاریخی قرن سوم، هم آماده است ولی این کتاب اخیر به اندازه ی کتاب های دیگر قرن سوم مثل؛ الامامه و السیاسه ابن قطیبه دینوری و الاخبار الطوال ابوحنیفه ی ابن دینوری اعتبار ندارد.
۱۳۹۶/۰۱/۲۳ ۲۳:۳۳
شناسه مطلب: 95531
حجت الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی