در دانشنامه امام علي مقاله اي وجود دارد كه مي گويد كار ديوان نويسي از ابتكارات خليفه دوم مسلمانان بوده و البته از حضرت علي عليه السلام هم مشورت گرفته. يكي از كارهاي ديوان نويسي ثبت تمام آمار مهاجران و انصار و رده بندي و امتياز بندي آنان است ايا اين رده بندي مورد تأييد حضرت علي عليه السلام بوده . وقتي حضرت علي عليه السلام حكومت را به دست گرفتند آيا آن ديوان را تغيير دادند يا بر همان اساس حركت كردند؟
ابتدا خلاصه عرض کنم، آن رده بندی مورد موافقت علی(ع)از روز اول نبوده است، اصل تاسیس دفتر و دیوان و ثبت دریافتی ها و پرداختی ها کار مثبتی بوده ،که یا از ایرانیها یا رومیها اقتباس کرده است. وقتی مقرری با تبعیض از جانب خلیفه مقرر شد، آن رده بندی تبعیض آمیز را امام علی(ع)قبول نداشت و حضرت آن را به هم زد و بیت المال را بین مسلمانان بالسویه تقسیم می کرد.
قضیه از این قرار بود که در زمان خلیفهی دوم، دولت اسلامی توسعه پیدا کرد و سرزمینهای مختلفی فتح شد و غنایم و خراج فراوانی به دست آمد که احتیاج به حساب و کتاب داشت، در حالیکه در زمان پیامبر و خلافت کوتاه خیلفهی اول، آن مقدار اموال کمی که می رسید بالسویه تقسیم می شد.
بنا به نقلی یکی از مسلمانان نقل کرد که من در شام دیده ام که رومیان چنین دفتر و دیوانی داشته اند، و بعضی نقل کرده اند که هرمز، سردار ایرانی که در آن زمان مسلمان شده بود و در مدینه به سر می برده، او به خلیفه پیشنهاد کرده که دولت ایران دفتر و دیوان داشت و ثبت می شد که چه کسانی حقوق و مقرری گرفته اند و خوب است شما هم این کار را انجام دهید، ایشان هم این کار را کرد، منتهی نوع تقسیم را تبعیض آمیز در نظر گرفت و هفت نوع امتیاز و درجه بندی اعمال کرد. مسلمانان قریش بر غیر مسلمانان رتبهی بالاتری داشتند و بیشتر می گرفتند، از قریشیان کسانی که زودتر هجرت کرده بودند بیشتر دریافت می کردند و مسلمانان عرب از عجم بیشتر دریافت می کردند. حتی بین همسران رسول خدا تبعیض و رتبه بندی بود. مثلا تصریح می کنند که مقرری عایشه و حفصه و ام حبیبه ، هر یک دوازده هزار درهم بوده، در حالیکه جویدیه و صفیه، پنج هزار درهم مقرری داشته اند.
بنابر این مسلمانان را به هفت رده تقسیم کرد و برای عده ای امتیاز قائل شد و این مفسده را به بار آورد، چون نوع امتیازات با قریش منطبق بود، مثلا چون قریش عرب بودند پس از عجم ها بیشتر می گرفتند، نوع مهاجران و جلو هجرت کنندگان همه از قریش بودند و در کل نوع امتیاز با قریش منطبق بود.
قریش از زمان جاهلیت یک سر و گردن از بقیه خودشان را برتر می دانستند و مخلوقات خاصی بودند. در این دوره هم خودشان را تافتهی جدا بافته می دانستند و این امتیازات مهر تاییدی بر آن افکار جاهلی شد، لذا خودشان را از سایرین برتر می دانستند.
تاریخ طبری و دیگران می نویسند که این اخبار به خلیفه رسید و وی گله کرد که شنیدم دسته بندی می کنید و فلانی را از فلان گروه می دانید، و طبقاتی شده است. من اگر این طور مقرری را پرداخت می کنم به خاطر مدارای با شماست، و اگر عمرم کفاف دهد برمی گردانم به زمان رسول خدا ولی قبل از اینکه فرصت برگشت داشته باشد، کشته شد.
این روال در زمان دوازده سالهی خلیفهی دوم هم ادامه داشت. و به صورت هنجار درآمد و نهادینه شد. یکی از چیزهایی که امیرالمومنین علی(ع) با آن مخالفت کرد و شدیدا در مقابلش ایستاد همین تبعیض بود. در کتاب روضهی کافی(یعنی جلد هشتم کافی)، که جلد اول آن توحید و نبوت و امامت و معاد است که اصول کافی است و هشت جلد آن مربوط به فروع است که صلات و حج و ... است. و جلد هشتم که روضه است، در صفحهی 58 بیانی از امیرالمومنین علی(ع) نقل می کند، که از اسناد مهم آن زمان است، متاسفانه این بیان مغفول مانده است و کمتر به آن توجه شده است، که در این بیان حضرت، حدود 27 مورد بدعت، خلاف سنت رسول خدا می شمارد، و می فرماید که خلفای قبلی عمدا این کارها را کردند و اگر من این کارها را لغو کنم، حتی سپاه من از اطرافم پراکنده می شود و نمی ماند جز اهلبیتم. یعنی دواوین عطا به زمان رسول خدا را برگردانم و سهم مقرری ها را بالسویه تقسیم کنم این، جا نمی افتد. لذا به منشی اش دستور داد که حساب موجودی بیت المال را بگیرد و به مسلمانان خبر داد که همه بیایند سهمشان را بگیرند. یعقوبی مورخ معروف می نویسند که بزرگان قریش آمدند تا ببینند که امام علی(ع)چطور تقسیم می کند و دیدند به همه سه درهم تعلق می گیرد، اعم از ارباب و غلام، که آنها به حالت اعتراض مسجد را ترک کردند.
اصل دیوان حفظ شد، لکن آن تبعیض ها را علی(ع)قبول نداشت و خودشان تقسیمات را بالسویه برگرداند و در کل دورانشان بالسویه تقسیم کردند و یکی از مشکلات حکومت حضرت که بنده در کتاب «تاریخ اسلام از سقیفه تا کربلا» برشمرده ام، همین تقسیم بیت المال بالسویه است، یکی بهایی بود که حضرت به موالین می داد و عجم ها را احترام می کرد و می فرمود که در اسلام بین عرب و عجم تفاوتی نیست و این برای قریش گوارا نبود. لذا آنها شکایت می کردند به حضرت و حضرت در جواب آنها می فرمود که بروید تجارت کنید، هرچند حضرت حقوق و مقرری شان را بالسویه می پرداخت.
۱۳۹۵/۰۹/۲۱ ۱۹:۱۲
شناسه مطلب: 95160
حجت الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی