حجت الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی

چند نفر از یاران امام حسین(ع) در مسیر کربلا به ایشان پیوستند؟
تعدادی از یاران حضرت در راه بین مکه و کوفه به قافله و اردوی امام حسین(ع) پیوستند و همه شان جزء شهدای کربلا بودند. به عنوان نمونه؛ یکی زهیر بن قین است که آن سال با قافله اش که خانواده و همراهان بوده است، که در سال 60 به مکه آمده بوده است و در مسیر برگشت بود. نمی خواست که وارد این کشمکش شود، و امام بعد از حج که به سمت کوفه و عراق حرکت می کرد، ایشان هم در همان مسیر حرکت می کرد ولی سعی می کرد که با هم یک جا فرود نیاید. تا آن که در منزلی به نام « زرود» که زهیر بن قین فرود آمده بود، امام حسین(ع) پیکی فرستاد و زهیر را دعوت کرد، و از آنجا به حضرت پیوستند و در روز عاشورا زهیر بن قین پرچمدار جناح راست حضرت بود، که در روز عاشورا به شهادت رسید.
غیر از زهیر بن قین، دو نفر از قبیله ی بنی اسد بودند که به نام های؛ عبدالله بن سلیم و مضیره بن مشمعل بودند که در منزل زرود یا در منزل سفاح، دو نفری به اردوی امام حسین(ع) پیوستند. علاوه بر اینها شخصی به نام ؛ مجمع بن عبدالله عائذی با چهار نفر به اردوی حضرت پیوستند. مجمع در راه کوفه به محضر امام حسین(ع) رسید. حضرت از دیدگاه اهل کوفه از ایشان پرسید، که جواب جامعه شناسانه شبیه فرزدق شاعر داد. گفت: آقا دلهای مردم با شماست، لکن جیب ها(جوالها) و خورجین های اشراف را با زر و سیم پر کرده است. آنها با شما مخالفت می کنند. ایشان یکی از شهدای با افتخار روز عاشورا بوده است.
شخص دیگری که سرگذشت عجیبی دارد، از یک جهت عبرت انگیز است، ضحاک بن عبدالله مشرقی است، مشرق قبیله یمنی بوده است که در راه به امام حسین(ع) پیوست و زنده ماند. خودش تعریف می کند، در راه به محضر حضرت رسیدم و به همکاری دعوت شدم و من قبول کردم ولی همراهانم قبول نکرد. من قبول کردم که من شما را یاری می کنم تا زمانی که یاری من به حال شما نفعی داشته باشد. روز عاشورا اسبم را در یکی از خیمه ها بستم و در جنگ شرکت کردم، و تا زمانی که من و حسین بن علی(ع) ماندند، عرض کردم آقا جان آن شرط و شروط من یادتان هست؟ حضرت فرمود: بله یادم هست. و حضرت موافقت کرد که بروم، اسبم را سوار کردم و به دریای لشکر زدم و صفوف را شکافتم. متوجه شدم که گروهی مرا تعقیب می کنند، تا اینکه احساس کردم که آنها به من نزدیک شده است، برگشتم و دیدم که عده ای از تعقیب کنندگان از قبیله ی من است و آنها ضمانت کردند و مرا نجات دادند.
این از کم توفیقی ایشان بوده است که تا آخرین لحظه با حضرت بوده است، ولی از فیض شهادت محروم شده است.
جدا شده ها از کاروان امام حسین(ع)، عمدتا بعد از رسیدن خبر شهادت مسلم بن عقیل بوده است، آنهم وقتی که اوضاع کوفه دگر گون شده است. مسعودی در مروج الذهب می گوید که 500 نفر بوده است.
اینکه امام حسین(ع) شب عاشورا فرمودند که از تاریکی شب استفاده کنید و این مردم به غیر از من به کسی دیگر کار ندارد، این مسئله صحت ندارد. ما در کتاب مقتل جامع سیدالشهداء اثبات کردیم که کسانی که با حضرت تا شب عاشورا ماندند، غیر از ضحاک کسی دیگری از حضرت جدا نشده است.

کد امنیتی
سوال امنیتی
لطفا پاسخ سوال را بنویسید.