قبل از ظهور اسلام اوضاع اقتصادی مثل ضرب سکه توسط کدام قبیله اداره می شد؟
اولا؛ هر قبیله برای خودش به نوعی استقلال داشت، و این طور نبود که یک قبیله قانون و مقرراتی داشته باشد و سرایت به بقیه ی قبایل کند. بین آنها حکومت مرکزی وجود نداشت، و هر قبیله کشور مستقلی بود.
ثانیا؛ آنها وضع اقتصادی درستی نداشتند و با فقر و فلاکت زندگی می کردند. بادیه نشینانشان دامداری ساده و ابتدایی داشتند.
شهری هاشان تجارت و داد و ستد داشتند، و سوداگران مدینه خرده پا بودند، نزدیک های اسلام مکه به نوعی مرکزیت داشت، و تجار عمده و راه بازرگانی بین یمن در جنوب و بین غزه و شام در شمال باز شد. همانی که رحلت الشتاء و الصیف، سالی دو سفر بازرگانی می کردند، که در آن سالها وضع اقتصادی مردم مکه بهتر شد.
در این تجارت از سکه ی رومیها و دولت روم استفاده می کردند، و دو نوع سکه داشتند؛ یکی از طلا بود که دینار می گفتند، و دیگری از نقره بود که درهم می گفتند. و هر دینار معادل ده درهم بود. حتی در عصر رسول خدا(ص) از همین درهم و دینار استفاده می کردند. بعدها مسلمانان سکه ی مستقلی ضرب کردند.
۱۳۹۵/۰۹/۱۹ ۱۰:۴۵
شناسه مطلب: 95068
حجت الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی