چرا برخی از ائمه(ع) با وجود آمادگی کثیری از مردم هرچند ضعیف الایمان، بر حاکمان جور زمان نتاختند و استحکام ایمانی مردم را به بعد از در اختیار گرفتن حکومت وانگذاشتند؟
انقلاب هایی در زمان برخی ائمه(ع) از طرف سادات حسینی و حسنی اتفاق افتاد که مجموع مطالعات نشان می دهد که شرایط پیروزی این انقلاب ها در آن زمان فراهم نبود و ائمه امکانات و نیروها و شرایط را می سنجیدند و دست به انقلاب بی ثمر و بی نتیجه نمی زدند.
شاید محتمل ترین زمانی که می توان گفت که حکومت در دسترس امام(ع) بود، زمان امام صادق(ع) بود که ابوسلمه خلال بازوی اقتصادی بنی عباس و ابومسلم خراسانی بازوی نظامی بنی عباس در همان اوایل حرکت خود بصورت جداگانه حکومت را به امام صادق(ع) پیشنهاد کردند که امام(ع) با قاطعیت آنرا رد کرد و به ابومسلم نوشت که نه تو از شیعیان من هستی و نه زمانه زمانه من هست یعنی شرایط برای پیروزی فراهم نیست.
نکته ای که باید اینجا یادآور شوم و آنرا عینا در انقلاب اسلامی خودمان دیدیم این است که حفظ و تداوم حکومت اسلامی بسیار مشکل تر از تشکیل آن است و ائمه به این نکته توجه ویژه ای داشتند و تا شرایط و امکانات و مقدمات فراهم نمی شد دست به چنین اقدامی نمی زدند. این است که بعد از شهادت امام حسین(ع) سیاست اجتماعی و سیاسی ائمه(ع) تبدیل شد به سیاست فرهنگی و تربیت نیروهای انسانی تا در مواقع لزوم بتوان از این نیروهای مؤمن و مکتبی و وفادار بهره برداری کرد.
۱۳۹۵/۰۹/۱۸ ۲۱:۲۰
شناسه مطلب: 95037
حجت الاسلام والمسلمین مهدی پیشوایی