سلام علیکم
با توجه به توضیحات و مکتوبات علامه طهرانی ره در جلد 18 کتاب امام شناسی صص 206 تا 236
حکم امام گفتن به غیر معصوم ( مثلا آیت الله خمینی ره یا رهبر فعلی انقلاب) چیست؟
بدعت محسوب میشود؟
با افرادی که امام میگویند ( آگاهانه یا نا آگاهانه ) چه رفتاری داشته باشیم؟
ممنون

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد گفت: انتخاب القاب براي شخصيت‌ها در راستاي جايگاه و مقام آنان مي‌باشد. واژه امام- كه به معناي پيشوا، رهبر و راهبر- مي‌باشد يكي از اين واژه‌هااست كه استفاده ازآن جايگاه يك شخص را نشان مي دهد. اين لقب و واژه گرچه معناي عام دارد كه به امام جماعت و يا امام جمعه نيز اطلاق مي‌شود، ولي گاهي به معناي خاص اطلاق مي‌گردد؛ بدين معنا كه اگر كسي را زياد احترام كنند، از اين واژه بهره مي گيرند.
امام"(به كسر) و امام"(به فتح) هم ريشه‏اند. "اَمام"(به فتح) به معناي جلو و رو به رو و "اِمام"(به كسر) به معناي پيشوا و جلودار، آن كه از او پيروي مي شود (خواه انسان باشد يا كتاب يا چيز ديگر) اين شخص يا چيز پيروي شده ممكن است حق باشد يا باطل..
عرب‏ها به ريسماني كه بَنّاها به ديوار مي كشند تا ديوار راست بنا گردد، "اِمام" مي گويند.
قرآن خود را اِمام معرفي مي كند.(1)
نيز به پيشوايان هدايت و عصمت (2) و ديگر پيشوايان(حق يا باطل) امام اطلاق مي كند.
در عرف اسلامي به كسي كه در نماز جماعت جلودار است و ديگران از او در نماز خواندن پيروي مي كنند، امام جماعت مي گويند. نيز به پيشوا و عالِم مذهبي، امام گفته مي شود، مانند امام فخر رازي، امام ابوحامد محمد غزالي، امام بخاري و... .
به پيشواي سياسي نيز امام گفته مي شود، مانند امام موسي صدر(رهبر شيعيان لبنان). بر آيت اللَّه خميني چون پيشواي مذهبي، سياسي و رهبر انقلاب اسلامي ايران است امام اطلاق مي شود.
طبق همين معنا اطلاق امام به آيت اللَّه خامنه‏اي روا است.
اگر در عرف ما ايرانيان متداول نيست كه به ايشان امام خطاب كنيم، امّا در عرف عرب زبانان اين اطلاق شايع است. عرب‏ها به آيت اللَّه خامنه‏اي، امام خامنه‏اي مي گويند.
افزون بر اين‏ها در فرهنگ شيعه و در اصطلاح خاص علم كلام،واژه امام و امامت از يك بار معنايي ويژه‏اي بهره‏مند است. در اين فرهنگ امام آن انسان برگزيده‏اي است كه از سوي خداوند بزرگ رهبري امت را در دست دارد و از ملكه عصمت بهره‏مند است. امام بدين معنا بعد از پيامبر(ص) در دوازده تن منحصر است. اطلاق كلمه امام به رهبر كبير انقلاب آيت اللَّه خميني بدين معنا نيست كه ايراد گرفته شود مگر ما از دوازده امام بيشتر داريم كه به آيت اللَّه خميني امام گفته مي شود. اين ايراد در واقع خلط بين اين چند معنا است.
چون در فرهنگ شيعه امامت از بار معنايي خاص بهره‏مند است و با اطلاق كلمه امام، امام معصوم در ذهن تداعي مي كند، بدين جهت براي ما شيعيان ايران سنگين و نا مأنوس بود كه كلمه امام را به آيت اللَّه خميني اطلاق نماييم. بدين جهت در آغاز مي گفتند: نائب الامام خميني؛ يعني آيت اللَّه خميني عنوان نايبِ عام امام مهدي(عج) را دارد، چون كه فقيهان با شرايط خاص در دوره غيبت كبري نايبان امام مهدي(عج) مي باشند.
در جريان مبارزات اسلامي ملت ايران برخي از شخصيت‏هاي مذهبي اعلان كردند كه به آيت اللَّه خميني امام (به معناي رهبر و پيشوا) گفته شود و كم كم اين عنوان برايشان از مقبوليت اجتماعي بهره‏مند شد.
در نتيجه منظور كساني كه به اين بزرگواران امام اطلاق مي كنند روشن است و ممانعت از اين عمل نياز نيست و اين معنا ربطي به امامت مصطلح در نگاه متكلمين ندارد.
پي‌نوشت‌ها:
1. يس (36) آيه 12.
2. انبيا (21) آيه 73.
موفق باشید.