من پسری را خیلی وقته دوست دارم ولی مادرم مخالفت میکنه گناه من چیه؟ بدن من به رابطه جنسی نیاز داره اون پسر برای فرار از گناه خانومی را صیغه کرده ولی با این حال من هنوز دوسش دارم ازش خواستم که دوباره وبا اصرار بیشتری برای خواستگاری بیاد ولی اون از اون جاییکه وضع مالیه خوبی نداره این کارو نمیکنه من چیکار باید بکنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی جا داشت مطالبی را درباره علت مخالفت مادرتان با خواستگارتان بیان می کردید تا ما دقیق تر در جریان کار شما قرار می گرفتیم و متوجه می شدیم که آیا دلایل مخالف مادرتان منطقی است یا نه؟
از این که می فرمایید: «من پسری را خیلی وقته دوست دارم» معلوم می گردد که ارتباطی عاطفی و دوستانه ای بین شما و پسر مورد نظر شگل گرفته است. این گونه ارتباطات دوستانه گذشته از آسیب های فراوانی که از منظر دین و مبانی روانشناختی در آن نهفته است، مشکلاتی را فرا روی شما قرار می دهد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
جاذبه طبيعي و زيستي دختر و پسر، به ويژه در سنين جواني، باعث می شودکه بار عاطفی و احساسی این گونه ارتباطات دوستانه غلبه پیدا کند و بر انتخاب همسر و ازدواج آنان در آینده تأثیر منفی بگذارد در حالی که در امر ازدواج علاوه بر احساسات و عواطف، تعقل و خردورزی حرف اول را می زند و نباید از این مهم غافل گردید. گاهی اوقات دختر و پسر آن قدر در احساسات و عواطف غوطه ور می گردند كه به کلی عقل، منطق و شرع را تحت الشعاع قرار می دهند و در نتیجه نمی توانند واقعيت ها را خوب ببينند و به نحو صحيح تصميم بگيرند. شاید یکی از دلایل مخالفت مادرتان با ازدواج تان، وجود یک مانع جدی بر سر راه ازدواج تان است که مشکلات مالی خواستگارتان نیز مزید بر علت گشته است اما چون شما در یک رابطه به شدت عاطفی قرار گرفته اید، از دیدن حقایق و واقعیت های زندگی غافل مانده اید. از طرف دیگر، ارتباطات دوستانه دختر و پسر قبل از ازدواج، سخت فروزاننده تمایلات جنسی و شهوت آنان است. اگر در خود احساس نیاز جنسی می کنید و این نیاز در شما تشدید شده است می توان ارتباطات دوستانه را یکی از عوامل آن شمرد.
به هر حال، این را بدانید که اگر چه ازدواج، بستر مناسبی برای ارضای تمایلات جنسی و برخی از نیازهای انسان و رسیدن به برخی آمال و آرزوهاست اما اگر این مهم از مسیر مشخص و معین خود دنبال نشود و یا معیارها و ملاک های ازدواج در آنها مد نظر قرار نگیرد و صرفاً برای ارضای تمایلات غریزی صورت بگیرد، نوعی از چاله در آمدن و به چاه افتادن تلقی می گردد و نه تنها از مشکلات انسان نمی کاهد بلکه بر آن می افزاید و مشکلات لاینحل و پیچیده ای را فرا روی فرد قرار می دهد. این ها را به این جهت گفتیم که اگر تمایل به ازدواج دارید، با توجه به همه جوانب و محتاطانه گام بردارید و قبل از هر چیز موافقت خانواده و مادرتان را جلب کنید و در زیر چتر حمایتی آنان قرار بگیرید تا به یاری خداوند ازدواج موفق و پایداری را داشته باشید تا در آینده مشکلات کمتری داشته باشید و نیازهای تان به بهترین شیوه ارضا شود.
کاری که شما می توانید بکنید این است که با مادرتان صمیمانه صحبت کنید اصل نیاز و احساسات خود را با او در میان بگذارید، بدانید که او به خاطر دلسوزی و خیرخواهی شما با ازدواج تان مخالفت می کند، شاید مادرتان به شواهد و دلایل متقنی دست یافته است از او بخواهید اگر دلایل کافی برای مخالفت دارد آن را با شما در میان بگذارد. اما اگر دلایل مادرتان غیر منطقی است در این صورت، از وساطت افراد دیگر استفاده کنید. اگر در نهایت نتیجه ای نگرفتید، عاقلانهترین و منطقیترین راه این است که پسر مورد نظر را علی رغم علاقه ای که به او دارید فراموش کنید و به گزینه های بهتر بیندیشید تا در زندگی آینده مشکلات کم تری داشته باشید.
این را بدانید، اگر خواستگارتان از همه لحاظ مناسب باشد ولی فعلاً تمکن مالی ندارد و نمی تواند بار مالی زندگی مشترک را تحمل کند و نیازهای مادی شما را برآورده سازد، طبیعتاً در موقعیت کنونی گزینه مناسبی برای ازدواج نمی باشد مگر این که مدتی صبر پیشه کنید و یا در صورت موافقت خانواده ها به عقد هم در بیایید و مدتی تا فراهم شدن شرایط لازم، عروسی رسمی را به تأخیر بیندازید.
برای راهنمایی بیشتر می توانید حضوراً به مشاور ازدواج با تجربه ای مراجعه کنید تا ضمن جلب موافقت مادرتان از سلامت خواستگارتان و تناسب معیارهای ازدواج تان بهتر آگاه گردید تا تصمیم نهایی را اتخاذ کنید.