باسلام وعرض ادب من ازسال دوم یاسوم راهنمایی تابه حال تقریبا از بازیگرای جوان یا شخصیتهایی که خیلی خوش تیپ هستندخیلی خوشم می آید الان من سال اول دانشگاه هستم وهنوز این خصلتی که باهر دید ازبعضی پسرا خوشم می اید یامن است وفقط معطوف به بازیگرانیست وجدیدا شامل همه میشود ومن میترسم ازینکه این خصلت با من بماند وبرای زندگی آینده ام مشکلساز شود من مجردم ولی نمیدانم بااین خصلت اگر روزی برایم خواستگار بیاید چه طورمیتوانم منطقی تصمیم بگیرم لطفا مرا راهنمایی کنید
برای حل مشکلتان، قبل از هر چیز لازم است که اعتقاد راسخی بر آسیب زا بودن اینگونه عشق و علائق بظاهر مقدس داشته باشید. بنظر می رسد بهترین توصیه ای که می توان کرد این است که در مورد فرایند عاشق شدنتان و مؤلفههای آن بیشتر دقت بکنید، و به یک واکاوی دقیق و همه جانبه اقدام نمایید. برای راهنمایی شما جهت حل مشکل، در ذیل به مجموعه ای از علل اشاره می شود.
1. یکی از عواملی که بسیار در فرایند عاشق شدن انسانها مؤثر است، عامل افسردگی است؛ که شامل اموری همچون فقدان معنا برای زندگی، فقدان انرژی، کسالت و سرخوردگی از افراد خانواده و دوستان و... والبته فقدان عشق واقعی به حضرت حق میباشد. تجربیات نشان میدهد که بسیاری از عشقها از افسردگی فرد نشأت میگیرد. در این زمینه مراجعه به یک روانشناس بالینی زن بهترین راهکار برای درمان افسردگی است.
2. افرادی که از عزت نفس بالایی برخوردارند و البته ارزشمندیشان درونی است، نه بیرونی، معمولاً برای هر گونه دل بستگی (از جمله عاشق شدن) فرایند نسبتاً طولانی را طی میکنند و تا به تمام جوانب موضوعِ دلبستگی، اشراف نسبتاً کاملی پیدا نکنند، به راحتی خود را به اموری که ابهامش دهها برابر جنبههای آشکارش میباشد، دلبسته نمیشوند.
3. مسلّماً هیچ فردی صرفاً از طریق دیدن بازیگران سینما و یا حتی مطالعه زندگی نامه آنها نمیتواند به یک صدم هویت و شخصیت واقعی او پی ببرد و اگر فردی خدای ناکرده بخواهد با این فرد (که نود ونه درصد شخصیتش در هالهای از ابهام قرار دارد) روابطی تا مرز ازدواج پیش ببرد، مسلّماً عاقبتی بهتر از افراد عاشقپیشه شکست خورده نخواهد داشت.
4. افراد با ضریب هوشی بالا و به ویژه افرادی که از هوش هیجانی سرشاری برخوردارند، همیشه معترفند که شناختشان حتى نسبت به نزدیکترین افراد پیرامونشان از جمله پدر و مادر با گذر زمان در حال تغییر و تحوّل است، چه رسد به شناختشان نسبت به افرادی که آشناییشان به چند روزیا چند ماه نمی رسد.
در مجموع با توجه برداشتی که از نامه شما داشتم، به نظرم میآید که (الحمد لله) از همه مؤلفه بالا بهرهمند هستید. حال با توجه به تدین، تقوا و عزت نفس و ضریب هوشی بالایی که دارید، حتى اگر این کار شما صد در صد حلال و مباح باشد، ادامه این روند به همین سبک شاید به نفع شما نباشد، چه بسیار افرادی که مرتکب حرامی نمیشوند، ولی ناخواسته و گام به گام بدون هیچ قصد سویی، زندگی آینده خود را به مخاطراتی که هیچ گاه، وقوعش را در زندگی خویش تصور نمیکردند انداختهاند.
در پایان بدون هیچ گونه توصیه یا نصیحتی شما را به تفکر بیشتر در توصیه خود فرا میخوانم. مسلّماً مهم نسیت که شما در ادامه چه مسیری را انتخاب میکنید، ولی شاید بهتر باشد آن راهی را که انتخاب میکنید، به درستی شناخته باشید.