سلام عليكم. چيزي كه مي خوام ازتون بپرسم، از روحاني مشاور دانشگاهمون پرسيدم. مي خوام از شما هم بپرسم تا مطمئن بشم. ببينيد حاجي! گنده گويي نباشه من چشم هيزي ندارم(ان شاءالله) و تا اونجا كه بشه هيچ جور نگاهي به دختر مردم نمي كنم. حتا نگاهي كه بي انگيزه لذت باشه. ولي اصلا دل آرومي ندارم. خيلي دلم مي خواد با دخترا دوست باشم. اونم نه هرجور دختري. دختري كه مذهبي باشه! چادري باشه! اونم نه يكي نه دوتا. شايد ده تا بيست تا هم نتونه تشنگي منو از ميون ورداره! اصلا چشمم به يه دختر چادري بيفته سست ميشم. روانم ميريزه بهم. وحشتناك تر اينكه كلاسمون پر از دختره. و همشون چادري و مذهبي ان. سر كلاس كه مي شينم ديگه قاطي ميكنم. شده جوري روانم بهم بريزه كه از كلاس برم بيرون يه آبي بروي خودم بزنم، يه استغفاري كنم و برگردم. ولي انصاف نيس اينجوري. خيلي عطش دارم حاجي! خواستم جلوي خودم رو بگيرم ولي... حاج آقا بني هاشمي گفت: راهش اينه كه تا بيست سالگي با يه پسر كاردرست يه دوستي صميمي پيدا كنم (تا نزنم به جاده خاكي) بيست سالم كه شد برم عقد كنم. ولي عقد توي بيس سالگي... خودتون ميدونين چي مي خوام بگم ديگه. ميخوام از حرف اون روحاني مطمئن بشم. شما چه راهكاري پيشنهاد ميكنين. سخن ايشون رو تاييد مي كنين؟ نيازمنديم به دعا. خيلي سپاس.

به نام خدا
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملي پاسخگويي به سوالات ديني
در پاسخ به سؤال شما مطالبی را در قالب نکات زیر تقدیم می داریم:
1. میلی که در خودتان نسبت به دوستی با برخی دختران نامحارم و جنس مخالف احساس می کنید در واقع از ویژگی های دوران نوجوانی و جوانی است. علاقه به جنس مخالف ريشه در ميل و كشش غريزي دارد، خداوند این میل و علاقه را براي برآوردن هدف خاصي در وجود انسان نهاده و او را براي برآوردن اين غريزه از راه درست كه ازدواج باشد، راهنمايي كرد تا نسل انسان گسترش يافته و نوع بشر حفظ شود، نيز دختر و پسر در سايه ازدواج به آرامش دست يابد و عنصر آزمايش قرار گيرند. در حقیقت، يکي از نيازهاي طبيعي انسان وقتي که به سن بلوغ و جواني مي رسد، رابطه با جنس مخالف و ازدواج با آنهاست. اصل وجود اين نياز و احساس طبيعي، در وجود همه انسان ها نهاده شده تا دختر و پسر انگيزه لازم براي تشکيل زندگي مشترک را داشته باشند. شدت اين انگيزه به حدي است که آن ها را از خانواده خود جدا مي کند و آماده مي کند تا با وجود همه مشکلات و سختي ها، در کنار هم قرار گیرند و سبب آرامش روح و روان يکديگر گردند. البته این کشش و علاقه با ازدواج تعدیل می شود و در مسیر اصلی خود که ابراز علاقه به همسر و فرزندان و محارم است قرار می گیرد. بنابراین اگر میل و علاقه ای به جنس مخالف دارید و دوست دارید با آنان دوست گردید تا حدودی طبیعی است و نشانگر سلامت جسمی و جنسی شماست که شما را برای ازدواج و تشکیل زندگی آماده می گرداند، اما از آنجا که این میل طبیعی در شما، مقداری از مسیر درست و طبیعی خود منحرف شده است و صرفاً به سوی دوستی با جنس مخالف سوق پیدا کرده است، غیر طبیعی می باشد که در واقع در مسیر بسیار خطرناکی قرار گرفته که می بایست تا دیر نشده و کاری دست تان نداده با اتخاذ برخی راهکارها خودتان را از این حالت برهانید.
2. این که شما علاقه به دوستی با جنس مخالف و آن هم نه هر دختری بلکه دختری که چادری و مذهبی باشد دارید، به خاطر این است که این گونه دختران با روحیات و خصایص و ویژگی های شخصیتی شما سازگاری بیشتری دارند، به احتمال زیاد و همان گونه که از نوشته شما استنباط می گردد، شما جوانی مذهبی و متدینی هستید که به چارچوب های شرعی و ضوابط دینی باور و اعتقاد دارید و به آن ها پایبند هستید. بنابراین طبیعی است که تنها به دخترانی علاقه داشته باشید که طرز فکر و نوع باور و شیوه رفتارشان با باورهای شما همخوانی و همسانی داشته باشد. همانند مثل معروف: «کبوتر با کبوتر، باز با باز؛ کند همجنس با همجنس پرواز».
3. همان گونه که گفته شد، این میل و علاقه به دوستی با جنس مخالف، اقتضای دوره جوانی است و با ازدواج تعدیل می شود و در مسیر طبیعی و درست خود قرار می گیرد. به همین خاطر سخنان آن روحانی، از نظر ما تا به این مقدار مورد تأیید است، اما ما بر خلاف ایشان، بر این باوریم که صبر کردن شما تا بیست سالگی موضوعیت ندارد چرا که ازدواج بیش از آن که بستگی به سن خاصی داشته باشد، منوط به آمادگی و فراهم بودن شرایط آن دارد، به همین خاطر هر گاه شرایط برای جوانی فراهم باشد و جوان آمادگی لازم برای قبول مسئولیت خانوادگی و اداره زندگی مشترک را داشته باشد، می تواند ازدواج کند حالا فرقی نمی کند که در بیست سالگی این آمادگی و شرایط را کسب کند و یا کمتر از بیست سالگی و یا بیشتر آن. مهم این است جوان شرایط لازم و کافی برای ازدواج را داشته باشد و سپس اقدام به ازدواج نماید، البته برای جوانانی که نیاز شدید به ازدواج دارد. ولی به خاطر ادامه تحصیل و مشکلات ناشی از آن، نمی توانند زندگی مشترک را اداره کند، توصیه می شود به خواستگاری دختری مناسب بروند و با توافق خانواده ها دختر مورد نظر را به عقد خود در بیاورند و چند سالی را تا پایان تحصیلات و جور شدن بقیه شرایط صبر کنند و مراسم عروسی رسمی را به تأخیر بیندازند تا گناهی متوجه آنان نگردد.
4. با این اوصاف، از آنجا که سن و سال شما حکایت از آن دارد که هنوز شرایط و آمادگی برای ازدواج را ندارد و حتی با شیوه عقد کردن و به تأخیر انداختن مراسم عروسی هم نتوانید به این زودی میل خود را ارضا کنید، چاره ای ندارید که میل به دوستی و رابطه با جنس مخالف را به مسیر درست دیگری هدایت کنید که یکی از راه های آن، انتخاب دوستان خوب و مناسبی از جنس موافق و گسترش دایره دوستی با آنان و انجام برخی فعالیت های گروهی و تفریحات سالم و مفید است که می توانید آن را در قالب فعالیت های ورزش، علمی و تفریحی محقق سازید، حتی می توانید در محافل و مراسم های مذهبی حضور فعال داشته باشید و گاهی به مسافرت های دسته جمعی و کوتاه مدت سیاحتی، تفریحی، علمی بروید. در کنار آن می توانید به درس و ادامه تحصیل اهمیت بیشتری بدهید و برای تمام اوقات شبانه روزی خود برنامه ریزی داشته باشید و آن را کاملاً پر کنید تا دیگر فرصتی برای فکر کردن به جنس مخالف و دوستی با آنان نداشته باشید.
5. علاوه بر آن می توانید با کمک گرفتن از یک روانشناس باتجربه، فنون تن آرمیدگی و تنفس صحیح و تقویت اعتماد به نفس را یاد بگیرید تا در کلاس و در حضور دختران مذهبی راحت باشید و خود را از تنش های روانی و عضلانی بیشتر برهانید.