با عرض سلام، قسمت شده برم زیارت عتبات عالیات عراق، می خواستم این سفرم رو با شناخت و معرفت کامل انجام بدم و استفاده حداکثری رو از این سفرم ببرم، می خوام تأثیرات مثبتی که در جهت رسیدن به کمال انسانی مرا کمک می کند کسب کنم. کلا همه چیز منظورم هست مثلا نحوه صحیح دعا کردن، شفاعت خواستن از ائمه، اعمال هر کدام از مکان های مقدس، بایدها و نبایدهای هر مکان مقدس و کلا همه چیز اگر مقاله هایی دارید برایم ارسال کنید و یا توضیح بدهید. پیشاپیش از زحمات شما سپاسگزارم
پاسخ:
خوشا به حال شما كه عازم بارگاه ملكوتي حضرت ابا عبدالله الحسین (علیه السلام) هستيد. رعایت چند نکته در سفری پر بار از جهت معنوی مفید و مؤثر است که در ذیل تقدیم می کنیم.
امیدواریم از بركات زيارت امام حسين (عليهالسلام) بهرهمند شويد و ما را نیز دعا بفرمایید:
1- در آیینه روایات برای زیارت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) و زیارت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) و ائمه (علیهم السلام) فضایل و ثواب اخروی و پاداش و کرامت های دنیوی زیادی ذکر شده که محاسبه آن از توان هر کسی جز خدا خارج است. امّا پاداش های هر کسی به اندازه میزان خود شناسی و معرفتی است که نسبت به معصومی که مزورش است، دارد. از این رو در بسیاری از روایات، عبارت «عَارِفاً بِحَقِّهِ » یا « بِحَقِّهِا» را مشاهده می کنیم.
مثلا در روایتی آمده است: «مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ ع عَارِفاً بِحَقِّهِ كَتَبَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي أَعْلَى عِلِّيِّينَ؛ (1) هر کسی نزد قبر ابی عبدالله علیه السلام حاضر شود و قبر آن حضرت را با معرفت زیارت کند، خداوند نام و مقام و منزلت این زائر را در اعلی علیین ثبت می کند».
بنابراین اولین توصیه و ضرورت در زیارت ائمه این است که هر زائری باید نسبت به مزور - یعنی کسی که زیارت می شود، معرفت و شناخت پیدا کند.
پس زایر باید توجه داشته باشد کجا می رود، در چه مکان هایی قدم می گذارد، مزور او چه کسانی هستند؟ از چه مقام و منزلتی در نظام آفرینش و در پیشگاه خداوند برخوردارند؟ خود کیست؟ برای چی می رود؟ قصد و نیتش چیست؟ زیارتش از چه میزان خلوص برخوردار است؟ چه نیازی به زیارت این ارواح طیبه دارد؟ زیرا پاداش زیارت هر کسی به میزان شناخت و معرفت و اخلاص او بستگی دارد.
پس با اعتقاد به اين كه امام حسين (ع) امام و حجت خداست به زيارت ايشان برويد يعني امام را به عنوان امام و واسطه فيض حضرت حق و اين كه زنده هستند و ما را ميبينند و كلام ما را ميشنوند و جواب سلام ما را ميدهند زيارت كنيد.
2- مردم معمولاً در محضر امام (ع) گوینده هستند تا شنونده. سعی می کنند نیازها، مشکلات مادی یا معنوی خویش، و بستگان را بیان کنند، گرچه خوب است، ولی بهترآن است که زائر پیش از آن که به قصد زیارت حرکت کند، ساعاتی ذهن و دلش را از دنیا و آن چه از نمودهای آن است، فارغ گرداند. با نشستن در مجالس علمای اهل دل یا مطالعه نمودن درآداب زیارت مثل کتاب مفاتیح و تفکردرباره مقام امام، نیز توجه نمودن به برخی کرامات و معجزات شان و دل سپردن به سخنان سراسر نورانی و نصایح دلسوزان شان، بر معرفت خویش بیفزاید. روح و ذهن خویش را از غبار گناه و زنگار مادیّت صیقل دهد.طوری خالصانه به امام (ع) سلام دهد که احساس کند امام جواب او را می دهد.
3- وقتی با ذوق و شوق زیارت امام (ع) و به محضر مقدسش حرکت کردی ،چنان باش و زیارت کن که اگر آنان زنده بودند، در محضرشان چنان سلام میگفتی و زیارت میکردی . طرز معاشرت و رفتار و گفتارت با دوستان، و سایر زوار نزد امام (ع) آن گونه بود.
اگر حضرت امام زمان (عج) افتخار زیارتش را نصیب کند و اذن حضورش را به شما دهد، با چه حال درونی، به شوق زیارتش حرکت می کنی و برای جلب رضایت قلب مبارکش نزد حضرت چه می کردی؟ برای زیارت حرم امامان (ع) نیز آن گونه باش که "عین اللَّه الناظرة؛ چشمان نظاره گر" ظاهر و باطن زوار خویش هستند.
4- وقتی به شهری که شهادتگاه امام (ع) است رسیدی، به کاری مشغول نشو، جز این که مجدداً غسل زیارت کنی، لباس نظیف بپوش، آن گاه با ذکر خدا و گفتن صد مرتبه ( الله اکبر و صد مرتبه لااله الا الله و صد بار صلوات) توجه قلبی به مقام و منزلت امام،مشغول ساز.
5- اخلاص در زيارت:
يكياز فضايل اخلاقي كه در هر عمل روي آن تأكيد زياد شده است، اخلاصاست. زيارت امام حسين (ع) هم به عنوان اين كه يكي از بهترين اعمال است، در روايات زيادي آمده كه اين عمل با اخلاص صورت بگيرد.اين همه ثواب در زيارت آن حضرت نيست، مگر براي كسي كه زيارت آن حضرت بيايد و هيچ غرض و هدف ديگري نداشته باشد و براي خودنمايي و ...نباشد. فقط خالصاً لوجه الله باشد. با حالت خشوع و خضوع باشد، با حالتي باشد كه در آن حال كه انسان مشغول زيارت است، يك سجده خاشعانه بزند و بعد برود در وادي درد دل كردن با امام. با يك حالت مخصوص،
آنگونه كه مرحوم علامه اميني زيارت ميكرد كه ميگويد زماني كه ايشان در حرم اميرالمؤمنين (ع) مشغول زيارت بود، هيچ چيز را احساس نميكرد و هيچ سخني را نميشنيد.
امام صادق (ع) ميفرمايد: وقتي روز قيامت ميشود، منادي ندا ميكند كه زوار حسين بن علي كجا هستند؟ عدهاي از مردم به پا ميخيزند كه از شمارشآنها ديگران غير از خدا عاجزند، به آنها گفته ميشود هدف شما از زيارت امام حسين (ع) چه بود؟ ميگويند: به خاطر محبت پيامبر و علي و فاطمه و رحمت خدا. به آنها گفته ميشود اينها پيامبر و علي و فاطمه و حسن و حسين هستند، پس به آنها ملحق شويد. شما در درجه آنها با آنها هستيد. به آنها گفته ميشود برويد زير پرچم رسول خدا قرار بگيريد. آنها ميآيند در سايه آن پرچم قرار ميگيرند در حالي كه در دست علياست. اين در حالي است كه خدا به وجود اين زائرين به حاملين عرش خود و ملائكه مقربين خود مباهات ميكند و بهآنها ميگويد: آيا نميبيند زوار قبر حسين (ع) را در حاليكهبا اشتياق به زيارتش آمده بودند. (2)
براي وقوف و اطلاع بيشتراز آداب زيارت امام حسين (ع) رجوع كنيد به كتاب مفاتيح الجنان شيخ عباس قمي در بخش آداب زيارت امام حسين (ع) و در اين جا به طور مختصر و فهرستوار آداب زيارت را متذكر ميشوم:
سه روز روزه گرفتن قبل از اين كه از خانه خارج شود، آن حضرت را محزون و غمناك و ژوليده مو و غبار آلوده و گرسنه و تشنه زيارت كند. چون امام با اين حالات به شهادت رسيدهاند، تواضع و خشوع و فروتني و راه رفتن مانند عبد ذليل و تكبر نداشتن سواره نسبت به پيادهها. كمك كردن و اهتمام كردن به حاجات زائراني كه در بين راه وامانده و خسته شدهاند و كمك به زائران ناتوان. مصابت نيكو با رفيقان- كم سخن گفتن مگر در خير- ذكر و ياد خدا - و دوري از حرامها و مواظبت بر نگاه- نماز و صلوات بسيار- احسان به برادر مؤمن- خرجي دادن به كساني كه خرجي آنها تمام شده. خواندن نماز واجب و مستحب در حائر شريف امام، عمده اعمال در روضه مطهره حضرت دعا است و دعا تحت قبه و گنبد حضرت مستجاب است، صلوات فرستادن بر حضرت حسين عليه السلام، دعا كردن براي مظلومين، سكوت مگر در تكلم كردن در امور خير يعني در حرم صحبت زياد و بلند نكردن، تبرك به قبر و ضريح مطهر حضرت.
ان شاء ا... در زيارت حال خوشي داشته باشيد و ما را نيز از دعاي خيرتان محروم نكنيد.
پینوشتها:
1. الشیخ الصدوق، من لا یحضره الفقیه، الناشر، مؤسسه النشر الاسلامی، قم، سنه النشر 1413 ه ق ، ج2، ص 581.
2. علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجرى قمری، ج 98، ص 21.