با سلام می خواستم کمی در مورد ازدواج پیامبر با عایشه توضیح دهید . آن طور که می دانم در زمان ازدواج ، عایشه 6 سال بیشتر نداشت و پیامبر 54 سال؟ آیا این مقدار اختلاف سن کمی عجیب نیست . بعضی ها می گویند که هدف پیامبر از این ازدواج تحکیم رایطه با ابوبکر بود . اگر این طور است ، آیا این درست است که پیامبر خدا برای پیش برد کار دین ، رو به ازدواج با طفلی 6 ساله آورد ؟ بعضی ها هم می گویند که در عربستان به دلیل شرایط آب و هوایی دختران زودتر به بلوغ می رسند ، گیریم که این هم درست ، ولی نه این که دیگر در 6 سالگی به بلوغ برسند ؟؟؟ در ضمن آن طور که من متوجه شدم ، پس از این ازدواج عایشه 3 سال را در خانه پدر خود گذراند تا به بلوغ برسد . لطفا کمی توضیح دهید . ممنون
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مركز
در مورد سن عایشه در هنگام اجرای صیغه عقد می گوییم:
اولاً: دادههای تاریخی به ما میگوید: سن عایشه در هنگامی که به عقد پیامبر درآمد، بیشتر از این بود، به چند دلیل:
1 . برخی از مورخان مانند ابن قتیبه دینوری نوشته اند:عایشه در سال 57 هـ ، و در هفتاد سالگی درگذشت.(1)معنای این سخن آن است که عایشه در سال اوّل بعثت متولد شد.
تاریخ اجرای صیغه عقد را یک ماه بعد از رحلت حضرت خدیجه و پس از عقد «سوده» بیان کردهاند.(2) حضرت خدیجه در رمضان سال دهم بعثت از دنیا رفت و در شوال همین سال عایشه به عقد پیامبر(ص) درآمد.(3)
بااین داده تاریخی میگوییم: عایشه در هنگام عقد بیش از ده سال داشت.
2 . برخی از سیره نویسان همانند «ابن اسحاق» و «ابن هشام» که پیشگامان در سیره نویسی هستند، مینویسند: عایشه بیستمین فردی بود که به پیامبر اسلام(ص) ایمان آورد و اضافه میکنند: قبل از عایشه خواهرش اسماء و بعد از عایشه «خبّات بن اَرَّت» مسلمان شدند. (این امر درحدود سال چهار بعثت و بعد از آشکار شدن دعوت پیامبر(ص) رخ داد.) و میافزایند عایشه در این هنگام به سن تکلیف نرسیده و صغیره بود.(4)
صغیره بودن به چه معنا است؟ قطعاً به این معنا نیست که دوره شیرخواری را طی میکرده، چرا که در این دوره معقول نیست گفته شود اسلام را اختیار کرده بود، بلکه باید در این هنگام سنّ عایشه در حدی باشد که بتوان نسبت اسلام آوردن را به او داد.
حضرت علی(ع) در هنگامی که اسلام اختیار کرد، بین ده تا سیزده سال داشت. متذکر شدهاند. حضرت در این هنگام صغیر بود، «رجل» نبود. حال دربار? عایشه هم میبایست طوری سخن گفت که معقول باشد، یعنی سنش به اندازهای باشد که بتواند اسلام را اختیار کند تا بگویند بیستمین مسلمان است، لیکن کمتر از سن بلوغ باشد. اگر بلوغ دختران نه سال است، ایشان در این هنگام مثلاً هشت ساله باشد. در این صورت معنایش این است: هنگامی که به عقد پیامبر(ص) درآمد، حدوداً پانزده ساله بود، نه نُه ساله.
ثانیاً : در زمان پیامبر(ص) سن ازدواج دختران در همین حدود معمولی و متعارف بود. عربهای شبه جزیره خوش نداشتند دختر دیر ازدواج کند و مدتها در خانه پدر بماند. بلکه میکوشیدند تا دخترانشان را زودهنگام شوهر دهند و خیالشان از این بابت آسوده شود.
بنابراین ازدواج دختران در سنین کم در آن عصر و زمان پسندیده و متعارف بود و هیچ اشکالی نداشت.
طبعاً سنتهای اجتماعی و فرهنگی هر ملت و هر زمان را باید با معیارهای همان جامعه مورد سنجش قرار داد، نه با معیارهای عصر حاضر.
اگر پیامبر(ص) در این مورد مرتکب اشتباهی میشد و کاری غیر متعارف انجام میداد، بدون شک دشمنان حضرت از آن سوء استفاده میکردند و آن را بر ضد دعوت پیامبر اسلام(ص) به کار میگرفتند.
در تاریخ هیچ نشانی نیست که دشمنان قسم خورده حضرت از این ازدواج دستاویزی برای کوبیدن شخصیتش گرفته باشند. این خود دلیلی است که ازدواج حضرت با عایشه بر خلاف عرف نبود.
بین عقد و عروسی عایشه حدود پنج سال فاصله بود، یعنی اگر عایشه در 10 سالگی مثلاً به عقد پیامبر(ص) در آمد، عروسی او در پانزده سالگی اتفاق افتاد، و ازدواج در چنین سنی متعارف بود و اشکالی ندارد. حال امروزه شما با معیارهای جدید (که برخی از این معیارها مخدوش است) می خواهید عمل پیامبر را محک بزنید خوب است به این معیارها توجه شود که چه مقدار اعتبار دارد . پیامبر اسلام نه می توانست و نه که همه معیارهای اجتماعی را بهم بزند که این شدنی و منطقی نیست یک مصلح اجتماعی می باید با بهره گیری از وضعیت موجود آن را به وضعیت مطلوب حرکت دهد . خوب است شما با احساسات خود قضاوت ننمایید که این گونه قضاوت نمودن باعث می شود که بر خی سوء استفاده نمایند.آن چه که ممکن بود پیامبر اسلام در پی احقاق حقوق از دست رفته خانم ها تلاش نمود . و موفق شد در زمانی که در ایران و روم و شبه جزیره عربی به زنان بهای لازم را نمی دادند آن حضرت به زنان بها بدهد که این امر بر کسی پوسیده نیست . توجه نمایید بین احقاق حقوق زنان و ازدواج با وحود تفاوت سن تضادی نیست . اگر در ذهن شما تضادی مطرح است. این برخاسته از وضعیت فرهنگی و ارزش های اجتماعی ما است ما نباید همه چیز را با محک اجتماعی و فرهنگی خود مان محک بزنیم.
پی نوشت:
1 . المعارف، ص 134 ، ابن قتیبه دینوری (ابومحمد عبد الله بن مسلم ) ،تحقیق :ثوت عکاشه ،قم ،انتشارات الرضی ،1415 قمری .
2 . ابن سعد محمد کاتب واقدی، طبقات الکبری، ج 8، ص 79 ، بیروت ، دار صادر ، 1401 ق .
3 . همان، ص 58.
4 . سیره ابن هشام، ج 1، ص 290 ، بیروت ،دار احیاء التراث العربی ،1421 ق چاپ سوم ،تحقیق : مصطفی الصقا و ....