سلام، من پسر 20 ساله ای هستم که 4 ساله با دختری که 1 سال از خودم کوچکتر است آشنا شده ام. هر دو از خانواداه ی مومن و مذهبی هستیم واسه همین تا به هیچ وقت دیدار رو در رو نداشتیم و فقط با تلفن با هم در ارتباطیم . قصدمون از این دوستی ازدواج است من هم با مادرم همون سال اول ای قضیه رو در میون گذاشتم. امسال می خواهم به اعتکاف بروم می خواستم که بپرسم بعد اعتکاف هم می تونم باهاش حرف بزنم یا نه؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
بسياري از پسران همسن و سال شما به دنبال دوستي با جنس مخالف هستند. در اکثر قريب به اتفاق موارد، پسران بدون هيچ پرس و جويي وارد اين گردونه عاطفي ميگردند و بي توجه به جوانب آن به راه خود ادامه ميدهند.
به نظر بسياري از روانشناسان دوستي با جنس مخالف هرچند در ابتدا بسيار دلانگيز و روحنواز است، ولي در ادامه هم دختر و هم پسر را با مشکلات جدي مواجه ميسازد. فرض بگيريد به هر دليلي به اين امر مبادرت ورزيد، ترديدي نيست لذت و شيريني اين دوستي در تک تک سلولهاي شما شور و نشاط ايجاد ميکند، کم کم احساس ميکنيد خدا همه خوبيهاي دنيا را يک جا به شما عنايت کرده است ،هرچند در ابتدا به خاطر برخي اعتقادات دچار نوعي عذاب وجدان ميگرديد، ولي به تدريج عذاب وجدان رخت برميبندد. در اين ميان با برخي خويشتنداريها و پرهيزها سعي در پاکي اين دوستي مينماييد، ولي حفظ پاکي در يک رابطه صد در صد ناپاک (رابطه گناهآلود با دختر نامحرم و بر خلاف رضايت خداوند)امري ناهمگون است.
چه بپذيريم چه نپذيريم کم کم رابطه دوستانه ما چراگاه شيطان ميگردد .صحبتها، نگاهها، لبخندها ،قربون صدقه رفتن ها رنگ و بوي شهواني به خود ميگيرد.
تجربه نشان داده اين گونه روابط بر خلاف تصور اوليه طرفين کم کم از شهواني ترين اعمال سر برميآورد، ولي اين امر يک شبه اتفاق نميافتد.فرض کنيم رابطه در حد صحبت تلفني، اس ام اس و نامهنگاري و ديدار گاه به گاه باقي بماند و کار به جاهاي باريک نکشد، حال پس از تکراري شدن و يک نواخت گشتن اين گونه روابط ،شرايط روحي-رواني طرفين در آينده چگونه رقم خواهد خورد؟
تجارب روانشناسان ايراني در زمينه شرايط روحي-رواني طرفين نشان مي دهد اضطراب، تشويش،ترس از طرد و بي وفايي، افسردگي، احساس گناه،افت تحصيلي،افول معنوي،کاهش شديد عملکرد،تضعيف عزت نفس،تخيل گرايي افراطي،تحريک قواي جنسي(خود ارضايي،چشم چراني،ابتذال گرايي و...)،اختلافات زناشويي،تنوع طلبي جنسي،ولخرجي هاي بي اساس ....تجاربي هستند که اين گونه افراد را در آينده اي نزديک فرا خواهد گرفت.
دلبستگيهاي حاصله از اين گونه روابط کم کم به وابستگي افراطي منجر خواهد شد . وابستگي افراطي چيزي جز فرسودگي رواني و تخريب روزافزون استقلال روحي- رواني طرفين در پي نخواهد داشت.
از نظر ما روانشناسان وابستگي افراطي کم کم به رگههايي از افسردگي و روحيات شکننده ميانجامد. دختران و پسران معمولاً به نوعي پوچانگاري و بيمعنايي در زندگي و باري به هر جهت بودن دچار ميگردند.
اين گونه روابط علت و معلول عزت نفس پايين ميباشند ،يعني از يک سو اين گونه روابط عزت نفس طرفين را به نحو فزايندهاي کاهش ميدهد (اصرارها، خواهشها، گريهها، باج دادنها، که چيزي جز لگدمال کردن عزت نفس نيست. از سوي ديگر عزت نفس پايين باعث تشديد و تعدد اين گونه روابط ميگردد.
اين گونه روابط در 95./. موارد به ازدواج منجر نميگردد و اين يعني مرگ عاطفي و تولد يک زندگي سراسر تشويش و دلشوره. اين گونه روابط در اکثر قريب به اتفاق موارد زندگي آينده دختر را در هالهاي از ترس از رسوايي و بي اعتمادي و احساس ناپاکي...قرار ميدهد.
دختران در اين گونه روابط خود را تا آخر عمر مادراني پاک براي فرزندان خود محسوب نميکنند . شکي نيست که پسران بيپروا در عذاب وجدان هميشگي مادران آينده مقصر اصلي اند.
گفتگو با زن نا محرم اگر به قصد لذت نباشد و ترس افتادن در گناه نباشد، اشکال ندارد. اگر واقعاً ارتباط به قصد ازدواج باشد، فقط به مقداري که براي شناخت يکديگر لازم باشد ،آن هم بدون قصد لذت، جايز است، بنابراين استفاده از کلماتي كه تحريك كننده است، مانند دوستت دارم يا مي بوسمت يا شب ها به فکر تو مي خوابم ،جايز نيست.(1)
اگر واقعا قصد ازدواج با ايشان را داريد، با توافق خانواده با اجراي خطبه عقد با هم محرم شويد تا در فرصت مناسب ازدواج رسمي صورت گيرد.اگر امکان آن نيست، از ارتباط کلامي پرهيز کنيد تا به گناه نيفتيد.
پينوشت:
1.توضيح المسائل مراجع، ج 1 ،مسئله 889 و ذيل آن ؛ آيت الله مکارم، استفتاآت، ج1، س819 و ج2، س1049 و ج3، س 686.