اين سوال را در كتابي از اهل سنت پيدا كردم براي جواب آن نياز به كمك شما مي باشم خواهشمندم مساعدت فرماييد.

چرا ابوبكر يكي از پسرانش را جانشين خود نكرد و چنان كه طبق گفته شيعيان علي فرزند خود را جانشين خود قرار داد ، چرا عمر جانشين خود را فرزندش تعيين نكرد؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
به عقيده شيعه امامت امري است انتصابي که خداوند افرادي را که شايستگي داشته باشند، براي اين امر معين کرده است .انتخاب امام حسن (ع) به عنوان رهبر مسلمانان توسط علي (ع) براساس فرمان الهي بوده است .ابوبکر وعمر حق نداشتند که فردي را به عنوان پيشواي مسلمين انتخاب نمايند .افزون براين فرزندان عمر و ابوبکرداراي چنان موقعيت اجتماعي نبودند که بتوانند به عنوان رهبر انتخاب شوند. روشن است که افرادي بايد براي اين مسئوليت در نظر گرفته شوند که جامعه نسبت به آنان حالت پذيرش داشته باشد. مهم ترين شرط نفوذ اجتماعي وسياسي وحضور در صحنه ها وعرصه هاي مهم جامعه است که آن دو واجد اين شرائط نبودند. همچنين سن آنان کم بود که اين مي تواند يکي از شرائط به حساب آيد.
مقامات باطني و معنوي و اخلاق دروني و بروني امامان(ع) باعث دستيابي به مقام امامت شد. آيه تطهير (إنّما يريد الله ليذهب عنكم الرّجس أهل البيت و يطهّركم تطهيراً) در شأن امامان نازل شد.
عمر بن ابي سلمه مي‌گويد: اين آيه در خانه "ام سلمه" نازل شد، پس رسول خدا، علي و فاطمه و حسن و حسين(ع) را نزد خويش خواند و جامه اي را كه بر دوش داشت، بر سرشان افكند و فرمود: "پروردگارا! اين‌ها اهل بيت من هستند. آلودگي را از ايشان برطرف كن و پاكيزه شان گردان".
ام سلمه عرض كرد: يا رسول الله! من هم با ايشان هستم؟ فرمود: تو خوب هستي، ولي از اهل بيت نيستي.(1) ابوسعيد خدري از رسول خدا(ص) روايت كرده : "دو چيز بزرگ و ارزشمند را در بين شما مي‌گذارم: يكي كتاب خدا كه ريسماني است از آسمان به زمين كشيده شده، ديگري عترت و اهل بيتم. اين دو چيز تا قيامت از هم جدا نمي‌شوند".(2)
باز پيامبر فرمود: "مَثَل اهل بيت من مَثَل كشتي نوح است. هر كس بر آن سوار شود، نجات مي‌يابد و هر كس سرباز زند، در آتش مي‌افتد".(3)
مقام امامت احتياج به دانش وسيع و تقواي در سطح عالي دارد . اين دو مطلب فقط در دوازده امام وجود داشت. تواضع و فروتني، اخلاق نيكو، شجاعت، دلسوزي و تعهد نسبت به دستورهاي الهي و فداكاري در راه خدا انسان را به اين مقامات مي‌رساند.
آنان معدن علم و حكمت و مسلّط بر اسرار قرآن بودند. از اين رو پيامبر در جاهاي متعدّد و جايگاه‌هاي حسّاس همچون غدير خم، روز عرفه در حجه الوداع، بعد از برگشت از طائف، بر منبر مدينه، هنگام بيماري و لحظات آخر عمر شريفش فرمود: "اي مردم! نزديك است به جهان ديگر سفر كنم. بدانيد در بين شما دو گوهر گرانبها مي‌گذارم: قرآن و اهل بيتم. به اين دو تمسك كنيد". سپس دست علي(ع) را بالا برد و فرمود: "هذا علي مع القرآن و القرآن مع علي، لا يفترقان حتّي يردا علي الحوض؛ اين علي همراه با قرآن است و قرآن همراه با او است. از يكديگر جدا نمي‌شوند تا در حوض كوثر (قيامت) بر من وارد شوند".(4)
قندوزي حنفي در كتاب ينابيع المودّه از عمر بن الخطاب از پيامبر نقل مي‌كند: " لو أنّ البحر مداد و الرياض أقلام و الانس كُتّاب والجنّ حُسّاب ما أحصوا فضائلك يا ابالحسن؛ اي ابوالحسن! اگر دريا جوهر شود و درخت‌ها قلم شوند و انسان‌ها نويسنده و جنيان حسابگر شوند، نمي‌توانند فضائل تو را بشمارند".(5)
در روايات فراواني وارد شده كه بعد از پيامبر اسلام، دوازده نفر جانشين او خواهند بود. حتي در برخي روايات نام تك تك امامان و پيشوايان ديني برده شده اند.(6)
از جمله در ينابيع الموده دو حديث در اين زمينه نقل كرده است.(7) از مجموع آن چه در آيات قرآن آمده و به طور صريح در رواياتي كه در تفسير آن آيات وارد شده، اين نكته روشن مي‌شود كه آل محمد و اهل بيت مخصوصاً علي و فاطمه و حسن و حسين، مقام بسيار والايي دارند، زيرا كساني هستند كه داراي اوصاف فوق العاده و ممتاز هستند. در روايات اهل سنّت و منابع مشهور آن ها، نام ايشان آمده است.
از مسائل مهمي كه در روايات اسلامي روي آن تكيه شده، اين است كه زمين از نمايندة الهي خالي نمي‌شود. در روايات فراواني كه از منابع اهل بيت به ما رسيده، اين مضمون به طور مكرر آمده كه زمين از حجت الهي خالي نمي‌ماند. در كتاب شريف كافي دو باب در اين زمينه است.(8)
چون امام دوازدهم زنده است و در پرده غيبت به سر مي‌برد، ولي مردم در زمان غيبت با مراجعه به جانشينان وي كه فقها و راويان حديث هستند، استفاده معنوي مي‌كنند، نياز به فرستادن امام ديگري نيست.
طبق رواياتي كه بين شيعه و اهل سنت معروف است، تعداد ايشان دوازده نفر است، زيرا بيش تر از اين عدد شايستگي دستيابي به اين مقام پيدا نكرده اند. از جهت ديگر مردم نيز به بيش از دوازده امام نياز نداشتند، زيرا در هر عصري مردم، امامي كه به او مراجعه كنند و مشكلات ديني خود را حل نمايند، داشته اند. اكنون نيز هر چند در عصر غيبت هستيم و به ظاهر مردم نمي‌توانند به امام زمان مراجعه كنند، ولي مي‌توانند با مراجعه به فقيهان، مشكلات ديني خود را حل كنند.
به کتاب فروغ ولايت از آيت الله سبحاني مراجعه نمائيد.
پي‌نوشت‌ها:
1. ابراهيم اميني، بررسي مسائل كلّي امامت، ص 294.
2. همان، ص 206، به نقل از ينابيع الموده، ص 292.
3. همان.
4. قاضي القضاه شيخ محمد مرعي الامين الانطاكي، لماذا اخترتُ مذهب الشيعه، ص 209.
5. همان، ص 309، به نقل از ينابيع الموده، ص 297، انتشارات الشريف الرضي.
6. شيخ حرعاملي، اثبات الهداه.
7. ينابيع الموده، ص 440، باب 76.
8. اصول كافي، ج اوّل، ص 178 و 179.