پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
قرآن تصویر مردانه‌ای از خدا ارائه نمی‌دهد. خداوند در قرآن، نه مرد است و نه زن؛ بلکه فراتر از جنسیت است. استفاده از ضمیر «هو» به‌خاطر محدودیت‌های زبانی است.

پرسش:

آیا تصویر خدا در اسلام مردانه است؟

پاسخ:

برخی پژوهشگران معتقدند تصویری که ادیان، ازجمله اسلام، از خدا ترسیم می‌کنند، بازتاب فرهنگ مردمحور زمانه خود است. ازنظر آنان، صفاتی چون سلطه، قدرت، قهر و فرمانروایی، که در بسیاری از توصیف‌های دینی از خدا به چشم می‌خورد، با ویژگی‌هایی که به مردان نسبت داده می‌شود همخوانی دارد. درنتیجه، این گمان پدید آمده که خدای اسلام نیز تصویری مردانه دارد، و این تصویر برخاسته از فضای اجتماعی مردسالارانة صدر اسلام است. اما آیا این برداشت با متن قرآن و منطق الهیات اسلامی سازگار است؟

برای پاسخ، باید میان زبان و تصویر خدا، و واقعیت و ذات او تمایز قائل شویم و بررسی کنیم که آیا این توصیف‌ها واقعاً بر اساس مردگرایی شکل گرفته‌اند یا برخاسته از نیازهای زبانی، تربیتی و معرفتی انسان‌اند.

نکته اول: محدودیت‌های زبانی و فراجنسیتی بودن خدا

در ادیان توحیدی، خداوند فراتر از جنسیت است و همتا ندارد: «لَیسَ کَمِثلِهِ شَیءٌ».(1)

اما زبان‌هایی مانند عربی و انگلیسی(برخلاف فارسی)، ضمیر بی‌جنسیت برای موجودات آگاه ندارند؛ بنابراین، یکی از دو ضمیر «مذکر» یا «مؤنث» را به‌کار می‌برند.

در این زبان‌ها، وقتی جنسیت مبهم یا بی‌اهمیت است، معمولاً ضمیر مذکر به‌عنوان پیش‌فرض استفاده می‌شود؛ حتی برای موجودی که اصلاً جنسیت ندارد. بنابراین، این دستور زبانی، هیچ‌گونه پیامد و دلالت الهیاتی ندارد.

به‌صورت کلی، جنسیت دستوری و زبانی، الزاماً بازتابی از جنسیت واقعی نیست؛ چنان‌که در عربی، خورشید مؤنث و ماه مذکر تلقی می‌شود، اما در فرانسه برعکس؛ درحالی‌که در واقعیت، ماه و خورشید اصلاً جنسیت ندارند.

پس کاربرد «هو» یا «He» درباره خدا صرفاً برآمده از ساختار زبانی است، نه نشانه جنسیت واقعی او.

نکته دوم: جمع میان صفات به‌ظاهر مردانه و زنانه

اگرچه در برخی فرهنگ‌ها این صفات با ویژگی‌های مردانه یا زنانه تطبیق داده می‌شوند، اما در حقیقت، این دسته‌بندی‌ها فرهنگی و نسبی‌اند و نه جهان‌شمول. مهربانی، قدرت، قاطعیت، لطافت، شفقت و عدالت همگی صفاتی‌اند که هر انسانی می‌تواند داشته باشد، صرف‌نظر از زن یا مرد بودن. این‌که در یک جامعه، مثلاً قدرت به مردان و محبت به زنان نسبت داده می‌شود، بیشتر یک پدیده فرهنگی است، نه واقعیتی هستی‌شناختی.

بنابراین، این‌که برخی از صفات خدا را شبیه به صفات فرهنگی مردان دیده‌ایم، بیشتر بازتاب تصویر ما از مرد و زن است، نه حقیقت خدا. صفات الهی از این کلیشه‌های جنسیتی فراتر می‌روند.

ازاین‌رو، در قرآن، خداوند هم «قادر»، «جبار» و «منتقم» است و هم «رحمن»، «رؤوف» و «غفور». در بسیاری از آیات قرآن، این دودسته از صفات به‌ظاهر متفاوت، باهم به کار رفته است؛ مثلاً:

• «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ وَأَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ؛ بدانید خدا دارای مجازات شدید، و (درعین‌حال) آمرزنده و مهربان است.»(2) در این آیه، «شدید العقاب» در کنار «غفور رحیم» آمده است.

• «نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ وَأَنَّ عَذَابِی هُوَ الْعَذَابُ الْأَلِیمُ؛ بندگانم را آگاه کن که من بخشنده مهربانم و (اینکه) عذاب و کیفر من، همان عذاب دردناک است.»(3) در این آیات، «غفور» و «رحیم» در کنار «عذاب الیم» آمده‌اند.

بنابراین، در قرآن، خداوند جامع همه صفات کمالی است، و هیچ صفتی را به نفع صفتی دیگر کنار نمی‌گذارد. این جامعیت و توازن، نشان می‌دهد که خداوند نه مردانه تصویر شده، نه زنانه؛ بلکه تصویر جامع از او ارائه شده که توجه به آن، انسان‌ساز است و آدمی را نه به رحمت الهی مغرور می‌سازد و نه از بخشش الهی ناامید می‌کند.

نکته سوم: نه مرد از زن برتر است و نه بالعکس

اسلام در اصول اعتقادی و ارزش‌گذاری‌های اخلاقی، کرامت انسان را نه بر اساس جنسیت، بلکه بر اساس تقوا و عمل می‌سنجد:

«إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ؛ گرامی‌ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست»(4)

بنابراین، اسلام دلیلی ندارد که برای بزرگداشت خدا، او را در قالب مردانه تعریف کند.

برخی از تفاوت‌های جنسیتی در احکام، به وظایف، نقش‌ها یا شرایط طبیعی مربوط است، نه به ارزش‌گذاری ذاتی میان زن و مرد. مثلاً در مسئله ارث، مرد مسئول تأمین مالی خانواده است، نه زن. بنابراین اگر ارث بیشتری به او داده می‌شود، به‌خاطر مسئولیت بیشتر است، نه کرامت بیشتر.

ازاین‌رو، نسبت‌دادن تصویر مردانه به خدا به انگیزه تقدیس مرد، با منطق قرآن ناسازگار است.

نتیجه‌‌گیری:

بنابراین، قرآن تصویر مردانه‌ای از خدا ارائه نمی‌دهد. خداوند در قرآن، نه مرد است و نه زن؛ بلکه فراتر از جنسیت است. استفاده از ضمیر «هو» یا «He» به‌خاطر محدودیت‌های زبانی است، نه نشانه جنسیت خدا. زبان عربی مثل بسیاری از زبان‌های دیگر، ضمیر بی‌جنسیت برای موجودات آگاه ندارد، و در چنین مواردی، پیش‌فرض زبانی، استفاده از ضمیر مذکر است.

از سوی دیگر، قرآن مجموعه‌ای از صفات الهی را بیان می‌کند که برخی از آن‌ها شاید در مردان یا زنان بیشتر باشد؛ اما اولاً این تقسیم‌بندی‌ها فرهنگی و قراردادی‌اند، نه واقعی و ثانیاً خداوند همه آن‌ها را باهم دارد.

درنهایت، قرآن ملاک کرامت انسان را نه جنسیت، بلکه تقوا می‌داند و اساساً مرد را بر زن برتر نمی‌داند؛ ازاین‌رو، دلیلی ندارد که خدا برای بزرگداشت، خویش را مردانه توصیف کند. تصویر خدا در قرآن، فراتر از تصورهای انسانی و جنسیتی است.

پی‌نوشت‌ها:

1. سوره شوری، آیه11

2. سوره مائده، آیه 98.

3. سوره حجر، آیات 49-50.

4. سوره حجرات، آیه 13.