پرسش:
چرا اینقدر دشمن علیه عزاداریها شبهه افکنی میکند؟ مگر عزاداری چه کارکرد و اثری دارد که اینقدر دشمن به آن حساس است؟ لطفاً به برخی از کارکردها و آثار سیاسی و اجتماعی آن اشاره بفرمایید.
پاسخ:
نهضت حسینی، به سبب محتوا و ارتباط وثیقش باارزشهای اسلامی، اثرات و کارکردهای متنوعی در طول تاریخ داشته و دارد و همواره موقعیت ظالمان و فاسدان را به خطر انداخته و آنها را در موضع ضعف قرار داده و حقیقت اسلام را در اذهان مردم زنده نگاه داشته و مانع از تحریف شدن پیام اصیل اسلام گشته است و نقش بسزایی در دشمنشناسی و اتحاد علیه ظلم و تقویت روحیه انقلابی گری داشته و دارد. با عنایت به این مقدمه، در ادامه به برخی از کارکردها و آثار عزاداریهای حسینی میپردازیم.
نکته اول: حفظ روحیه ظلمستیزی و انقلابی در جوامع اسلامی.
روشن است که ظلمستیزی، یکی از مهمترین اهداف انبیاء است.
خداوند انبیاء را از پیشگامان در عرصه عدالتخواهی معرفی میکند و میفرماید: «براى هر امّتى، رسولى است؛ هنگامیکه رسولشان بهسوی آنان بیاید، به عدالت در میان آنها داورى مىشود؛ و ستمى به آنها نخواهد شد». (1) این رسالت، محدود و منحصر به انبیاء نیست؛ بلکه به فرموده قرآن، وظیفه هر مؤمنی است که با انبیاء و اولیایش همراهی کند و در این عدالتخواهی سهیم گردد: «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب (آسمانى) و میزان (شناسایى حقّ از باطل و قوانین عادلانه) نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند». (2)
در همین راستا، امام حسین علیهالسلام علیه ظلم و فساد قیام کرده و مردم را نیز به همراهی فراخواندند: «آیا نمیبینید که بهحق عمل نمیشود و از باطل بازداشته نمیشود؟! (در چنین شرایطى) باید مؤمن، بهحق خواهان دیدار خدا باشد. من چنین مرگى را جز شهادت و زندگى با ظالمان را جز ننگ و خوارى نمیبینم». (3)
ایشان، فلسفه قیام خود را مقابله با فسادها و ظلمهای حکومت یزید میداند و در این زمینه میفرمایند: «ى مردم! رسول خدا صلیالله علیه وآله فرمودند: کسى که فرمانرواى ستمگرى را ببیند که حرام خدا را حلال کرده و پیمان الهى را شکسته و با سنت رسول خدا صلیالله علیه و آله مخالفت ورزیده در میان بندگان خدا با گناه و تجاوزگرى رفتار میکند، ولى در برابر او با کردار و گفتار خود برنخیزد، بر خداست که او را در جایگاه (عذابآور) آن ستمگر قرار دهد. هان (اى مردم) بدانید که اینها تن به فرمانبری از شیطان داده و اطاعت از فرمان الهى را رها کرده و فساد را نمایان ساخته و حدود خدا را تعطیل نمودهاند، درآمدهاى عمومى (بیتالمال) مسلمانان را به خود اختصاص دادهاند و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام کردهاند و من شایستهترین فرد براى تغییر دادن (سرنوشت و امور مسلمانان) هستم». (4)
روشن است که حاکمان فاسد در سراسر جهان که بر مسند قدرت نشستهاند، هیچگاه از این پیام و محتوا استقبال نکرده و بر خاموش کردن این چراغ هدایت، تلاش خواهند کرد؛ چنانکه در عصر انبیاء و امامان علیهمالسلام نیز حاکمان فاسد، با ایشان همراهی نکرده و همواره از ابزارهای سخت (همچون سرکوب) و نرم (همچون شبههافکنی در میان مردم)، برای محدود کردن یا از بین بردن این نهضت الهی و عدالتخواهانه، بهره بردهاند. شبهه افکنی علیه قیام امام حسین در ایام محرم و صفر نیز در همین راستا قابلفهم است؛ چراکه زنده نگاهداشتن این نهضت از طریق مراسمات محرم و صفر، نقش بسزایی در حفظ روحیه ظلمستیزی و انقلابی مردم دارد و مانع از بیگانگی و دور شدن مردم از این پیام اصیل میشود.
نکته دوم: اهتمام به دین و دور شدن از سکولاریسم
از منظر اسلام، دین و دنیا یا دین و سیاست، دو مقوله متقابل نیستند. دین با دنیاگرایی و اولویت بخشیدن به دنیا بهجای آخرت، مخالف است، اما با دنیا و بهرهگیری از آن مخالف نیست. همچنین، دین برای بهرهگیری از دنیا و نظم بخشیدن به زندگی جمعی مردم، قوانین و اهدافی را سیاستگذاری کرده و هیچگاه خودش را از این ساحت دور ندانسته است. از این منظر، دین و دنیا یا دین و سیاست، دو مقوله رودررو نیستند که یکی را بهجای دیگری بنشانیم و دیگری را حذف کنیم بلکه دین بهمثابه برنامهای است برای دنیا که آن را معنادار و هدفمند میسازد و قواعد لازم در تدبیر امور سیاسی را برای انسانها فراهم میکند.
این دیدگاه در تقابل با سکولاریسم است. سکولاریسم به شکلهای مختلفی در طول تاریخ بروز یافته است و امروزه بخشی از نگاه رایج مردمان در زندگی شده است. اگر هوشیار نباشیم، ممکن است جنبههایی از سکولاریسم حتی در زندگی دینداران نیز نفوذ یابد. سکولاریسم یک طیف گسترده از افراد مختلف است؛ گروهی منکر خدا هستند و گروهی به خدا باور دارند، اما دین الهی را انکار میکنند و گروهی دین وحیانی را پذیرفته، اما نقش آن در ارزشگذاری اجتماعی را انکار میکنند و گروهی نیز ارزشهای دینی در اجتماع را به رسمیت میشناسند؛ اما با احکام و قوانین اجتماعی دین مخالفت میورزند. این طیفهای گسترده سکولاریسم، در لزوم حذف دین یا کمرنگ کردن آن در حوزه اجتماع، اشتراک نظر دارند. (5)
از این منظر، یکی از مهمترینهای کارکردهای یادبود قیام امام حسین علیهالسلام در محرم و صفر به شکل سالانه، مشخص میشود: پاسداری از نقش دین در حوزه سیاست و دنیا. در این راستا، امام حسین علیهالسلام فرمودند: «خدایا تو میدانی آنچه از سوى ما انجامگرفته است (از سخنان و اقدامهای بر ضد حاکمان اموى) به خاطر سبقت جویى در فرمانروایى و افزونخواهی در متاع ناچیز دنیا نبوده است؛ بلکه براى این است که نشانههای دینت را (به مردم) نشان دهیم (برپا کنیم) و اصلاح در شهرهایت را آشکار کنیم. میخواهیم بندگان ستمدیدهات در امان باشند و به دستورها و سنتها و احکامت عمل شود». (6)
از این جملات میتوان چهار هدف را براى قیام امام حسین علیهالسلام علیه یزید برشمرد: الف: احیاى مظاهر و نشانههای اسلام اصیل و ناب محمدى؛ ب: اصلاح و بهبودى در وضع شهروندان؛ ج: مبارزه با ستمگران اموى جهت تأمین امنیت براى مردم ستمدیده؛ د: فراهم ساختن بسترى مناسب براى عمل به احکام و واجبات الهى. (7)
روشن است که جریانهای سکولار از استقبال مردم به قیام امام حسین علیهالسلام که منجر به حفظ ارزشهای الهی و حضور دین در عرصه دنیا و سیاست است، اظهار نگرانی کرده و با طرح شبهات مختلف در زمینه عاشورا و محرم و صفر، سعی در به حاشیه راندن و منزوی کردن این جریان دینی پرقدرت دارند.
نکته سوم: دشمنشناسی و وحدت جوامع اسلامی علیه دشمن مشترک
یکی از کارکردهای مهم مراسمات محرم و صفر، آشنایی باارزشها و ضد ارزشها از طریق شنیدن بیانات امام حسین علیهالسلام در ایام محرم و صفر است. از طریق تطبیق ارزشها و ضد ارزشها، جامعه به بصیرتی میرسد که از آن طریق، میتواند دوست و دشمن را بهخوبی تشخیص دهد؛ چنانکه امام علی علیهالسلام فرمود: «حق را بشناس تا اهلش را نیز بشناسی». (8)
تشخیص و حساسیت همگانی جامعه علیه دشمن مشترک، از عوامل مؤثر در ایجاد وحدت است. اگر جامعهای، ارزشها و ضد ارزشها را بهخوبی نشناسد و به بصیرتی برای تشخیص دوست و دشمن نرسد، در معرض این اشتباه است که دوست را دشمن بینگارد و از دشمن اصلی غافل شود و خود و جامعه اسلامی را در معرض تفرقه و تهدیدات جبرانناپذیر قرار بدهد.
از طریق یادبود قیام امام حسین علیهالسلام در ایام محرم و صفر، بیانات ایشان مجدداً بر منابر و رسانههای جمعی، تکرار میشود و بر گوش جان مردم مینشیند و ذهن و روان آنها را روشن میسازد و آنها را در دستیابی به بصیرت از طریق شناخت ارزشها و ضد ارزشها کمک میکند.
روشن است که دشمن از این امر، احساس خطر کرده و درنتیجه، در تضعیف این گردهماییها و یادبودها در ایام محرم و صفر تلاش میورزد و با طرح شبهات مختلف، باورهای دینی مردم را سست میسازد و انگیزه مردم برای دورهمی های حسینی و شنیدن بیانات ایشان در این ایام را ضعیف میسازد.
فاصله گرفتن مردم از بیانات اهلبیت علیهمالسلام و دور شدن از این انوار پرفروغ، گمراه شدن در فتنهها و دوست انگاشتن دشمن و دشمن انگاشتن دوست است؛ و نتیجه این غفلت و بیبصیرتی، تفرقه و وارد شدن صدمات جبرانناپذیر از سوی دشمن اصلی است!
نکته چهارم: ارتباط دوسویه مرجعیت و مردم در محرم و صفر
یکی دیگر از مهمترین کارکردهای مراسمات محرم و صفر، برقراری و حفظ ارتباط وثیق میان مردم و مرجعیت از طریق مبلغان مذهبی است. مبلغان مذهبی بهمنظور برگزاری مراسمات مذهبی در محرم و صفر، به شهرهای مختلف سفر کرده و خود را ملزم به ارتباط با مردم میکنند؛ چنانکه مردم نیز انگیزه لازم برای دعوت از روحانیت و ارتباط با آنها را یافته و برای برگزاری مراسم، از روحانیت دعوت به عمل میآورند. این ارتباط دوسویه سبب میشود، نه مردم از روحانیت و مراجع و رهبران مذهبی فاصله بگیرند و نه مراجع و رهبران مذهبی و روحانیت از مردم دور بمانند و منزوی گردند. روحانیت از سؤالات مردم و نیازهای مذهبی آنها مطلع میشود و اشکالات و شبهاتِ مطرح در جامعه را حل میکند و بینشهای غلط و گرایشهای گمراهکننده مردم در زندگی را اصلاح میکند و مردم نیز با صرف هزینه و اعطای خمس و کمکهای مذهبی، نهاد روحانیت را تقویت کرده و آن را مستقل از دولتها حفظ میکنند. افزون بر این، مراجع و نهاد روحانیت، به سبب نفوذ معنوی در میان اقشار مختلف، در بزنگاههای سیاسی ورود کرده و مردم را نسبت به دشمن اصلی آگاه میسازند و آنها را علیه اقدامات او بسیج میکنند و فراخوان برای اقدام مشترک را صادر میکنند؛ چنانکه این اثرگذاریها، در ماجرای تحریم تنباکو یا نهضت جنگل یا انقلاب اسلامی 1357 ش، کاملاً مشهود است.
روشن است که دشمن با شناخت دقیق از نقش اثرگذار روحانیت و مراجع، در تخریب این نهاد از هیچ اقدامی فروگذار نکرده و نخواهد کرد و در این راستا، هرگونه راه ارتباطی مردم و روحانیت را قطع میکند. شبهه افکنی دشمن علیه مراسمات مذهبی در ماههای محرم و صفر، نمونه بارزی از توطئه دشمن برای جداسازی مردم از روحانیت است. دشمن با طرح شبهات مختلف علیه قیام امام حسین و برگزاری مراسمات حسینی، انگیزه لازم برای برگزاری مراسمات مذهبی را تضعیف میکند که نتیجه آن، کم شدن یا برگزار نشدن مراسمات مذهبی و به دنبالش، قطع ارتباط میان مردم و روحانیت و از دست دادن اثرگذاری روحانیت در دفع فتنههای دشمن است.
نکته پنجم: شورانگیزی میان مردم برای انجام کارهای عامالمنفعه
یکی دیگر از کارکردهای مراسمات مذهبی و یادبود قیام امام حسین علیهالسلام، انجام کارهای عامالمنفعه است. روشن است دولتها علیرغم امکانات گسترده، بدون کمک مردم، قادر به حل تمامی مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیستند. از طریق مشارکتهای مردمی است که بخش قابلتوجهی از مشکلات اجتماعی حل میشوند. حضور در مراسمات مذهبی و شنیدن بیانات امام حسین علیهالسلام، مبنی بر ایثار و فداکاری و ازخودگذشتگی و آخرتمحوری، نقش بسزایی در دستگیری از دیگران و انجام کارهای عامالمنفعه دارد. کسی که امام حسین علیهالسلام را الگوی فکری و رفتاری خود قرار دهد، هیچگاه دنیا را برای دنیا نمیخواهد، بلکه آن را فرصتی محدود برای دستیابی به سعادت در زندگی ابدی میداند.
امام زینالعابدین علیهالسلام، از امام حسین علیهالسلام نقل فرموده: «مرگ، جز پلی نیست که شما را از ترس و سختی بهسوی بهشت گسترده و نعمت جاوید، عبور میدهد. پس کدامیک از شما ناخوش دارد که از زندان به کاخ منتقل شود؟! و آن برای دشمنان، جز مانند این نیست که از کاخ به زندان و عذاب، منتقل میشود. پدرم علی علیهالسلام از پیامبر خدا صلیالله علیه و آله برایم نقل کرد که: دنیا، زندانِ مؤمن و بهشتِ کافر است و مرگ، پل اینها به بهشتشان و پل آنان به دوزخشان است». (9)
روشن است که این نگرش، تأثیر زیادی در انجام کارهای عامالمنفعه دارد که نمونههای بارز آن، اطعام به فقیران، جمعآوری پول برای آزادسازی زندانیان و غیره است. این کارها از آن جهت که مشکلات اقتصادی و اجتماعی را میکاهد، عامل تقویت دولتها و حکومتهای اسلامی و شیعی است و اصلاً مطلوب دشمنان نیست. ازاینرو، آنان با طرح شبهات مختلف، مشروعیت قیام امام حسین علیهالسلام و برپایی فعالیتهای مذهبی در این زمینه را زیر سؤال میبرند تا از تقویت دولتهای اسلامی و اتکای آنها به ملتهای مسلمان، جلوگیری نمایند.
نتیجه :
قیام امام حسین علیهالسلام و یادبود آن، اثرات و کارکردهای متنوعی برای جامعه اسلامی دارد که در این نوشتار، به برخی از آنها اشاره شد: حفظ روحیه ظلمستیزی و انقلابی در جوامع اسلامی، اهتمام به دین و دور شدن از سکولاریسم، دشمنشناسی و وحدت جوامع اسلامی علیه دشمن مشترک، شورانگیزی میان مردم برای انجام کارهای عامالمنفعه.
این اثرات و کارکردها آنچنان مهماند که دشمن از طریق شبههافکنی علیه قیام امام حسین و یادبودش، به دنبال تُهی کردن جامعه مذهبی از این فواید است. ازاینرو، بر محققان و عالمان لازم است که این شبهات را رصد کرده و بهنقد آنها و روشنگری در این زمینه، اقدام نمایند.
پینوشتها:
1. سوره یونس، آیه 47: ﴿ وَ لِکُلِّ أُمَّهٍ رَسُولٌ فَإِذا جاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ﴾.
2. سوره حدید، آیه 25: ﴿ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ﴾.
3. طبرى، ابوجعفر محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، دار التراث، بیتا، ج 5، ص 404.
4. همان، ص 403.
5. برای مطالعه بیشتر، رک: قدردان قرا ملکی، محمدحسن، قرآن و سکولاریسم، قم، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1390 ش.
6. «اللهم إنک تعلم إنه لم یکن ما کان منا تنافسا فی سلطان، ولا التماسا من ...»؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1403 ق، ج 100، ص 79-81.
7. رنجبر، محسن، فلسفه قیام عاشورا، مجله تاریخ در آیینه پژوهش، 1382 ش، شماره 3.
8. «اِعرِفِ الحَقَّ، تَعرِف أهلَهُ»؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 40، ص 126.
9. «فما الموت إلا قنطره یعبر بکم عن البؤس والضراء إلى الجنان الواسطه والنعیم الدائمه، فأیکم یکره أن ینتقل من سجن إلى قصر؟ ...»؛ همان، ج 6، ص 154.