پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
این فرشته به دلیل کوتاهی و سستی در اطاعت الهی دچار غضب شد و بال هایش قطع شد و در جزیره‌ای افتاد، در زمان ولادت امام حسین (علیه‌السلام)بهبودی خود را به دست آورد

پرسش:

فرشته‌ای به نام فطرس که به علت نافرمانی از فرمان خداوند بال و پر خود را از دست داده بود، به واسطه امام حسین (علیه‌السلام) مورد بخشایش قرار گرفت. آیا نوع نافرمانی فطرس در روایت مشخص است؟

مقدمه:
در برخی روایات، فرشته‌ای به نام «فُطْرُس‏» ذکر شده است که به دلیل کوتاهی او در اطاعت از دستور خداوند، دچار عقوبت الهی شد، بدین صورت که بال هایش قطع شد و در جزیره‌ای دور افتاده محصور شد. سپس وی در روزهای آغازین تولد امام حسین (علیه‌السلام) به حضرت متوسل شدند و در نتیجه آمرزیده شد و برای وی بهبودی حاصل گشت. درباره این داستان، روایات متعددی وجود دارد، اما این که دقیقاً چه عاملی سبب عقوبت این مَلک شد، نیاز است که متن روایات بررسی و تحلیل شود، ان شاء الله در ادامه با ذکر احادیث این موضوع، به تجزیه و تحلیل آن‌ها پرداخته می‌شود.
1. داستان فطرس در منابع حدیثی شیعه
درباره «فُطْرُس‏» مَلَک و داستان بخشودگى و بهبودى او توسط امام حسین (علیه‌السلام)، روایات مستفیضى نقل شده است (1) یعنی تعداد راویان آن در سلسله سند قطعاً از یک نفر بیشتر هستند.
از نظر زمانی، اولین و قدیمی‌ترین منبع حدیثی شیعه که این روایت را ذکر کرده، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد «صلی‌الله علیه و آله» است، نویسنده آن «محمد بن حسن‏ صفار» متوفی سال 290 هجری قمری هست.
در این کتاب به نقل از امام صادق (علیه‌السلام) چنین روایت شده است:
«إِنَّ اللَّهَ عَرَضَ وَلَایَهَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ فَقَبِلَهَا الْمَلَائِکَهُ وَ أَبَاهَا مَلَکٌ یُقَالُ لها [لَهُ‏] فُطْرُسُ فَکَسَرَ اللَّه‏» یعنی خداوند، ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را عرضه کرد، ملائکه آن را پذیرفتند، اما فرشته‌ای به نام فطرس، از پذیرش ولایت امتناع کرد، در نتیجه خداوند بال هایش را شکست.
در ادامه روایت چنین آمده است که جبرئیل هنگامی که برای تبریک به مناسبت تولد امام حسین (علیه‌السلام) نزد رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) می‌رفت، در بین راه فطرس را ملاقات کرد، جبرئیل به درخواست فطرس، او را به همراه خود نزد پیامبر (صلی‌الله علیه و آله) آورد و از حضرت درخواست کرد که دعا کند تا باله‌ای او برگردد. پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله)، ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را به او ارائه داد و فطرس قبول کرد. سپس رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله) به وى فرمود: که کنار گهواره امام حسین (علیه‌السلام) برود وبال‌های خود را به حضرت بمالد، او هم این کار را کرد و بال های فطرس کامل شد و سپس به آسمان و جایگاهش بازگشت. (2)
بعد از «بصائر الدرجات» کتاب‌های متعدد دیگری نیز جریان فطرس را گزارش کرده‌اند که تفاوت اساسی در آن نقل‌ها با گزارش کتاب «بصائر الدرجات» وجود دارد و به نوعی، روایت مورد نظر با لطافتی بیشتر بیان شده است. به عنوان مثال، ابن قولویه از محدثان مورد اعتماد در قرن چهار هجری قمری، داستان فطرس را در کتاب «کامل الزیارات» چنین آورده است که امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند:
وقتی حسین بن على (علیهماالسلام) متولّد شدند، جبرئیل به دستور خداوند به زمین فرود آمد تا از طرف خدا و خودش به رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلّم) تبریک بگوید. جبرئیل فرود آمد و از جزیره‏اى در دریا گذشت؛ در آن جا فرشته‏اى به نام فطرس قرار داشت، او از حاملان عرش بود، خداوند وی را برای امری فرستاده بود که به دلیل کندی در انجام آن، بال هایش شکسته و در آن جزیره افتاده و مدت شش‌صد سال خداوند را عبادت مى‏کرد؛ فطرس تقاضا کرد که ‏ جبرئیل او را با خود نزد رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلّم) ببرد تا برایش دعا کند... پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله و سلّم) نیز برایش دعا نموده و فرمودند: بال شکسته خودت را به این مولود (امام حسین «علیه‌السلام») بکش و به جاى خودت برگردد.
فطرس بال شکسته‏اش را به حضرت امام حسین (علیه‌السلام) کشید و سالم شد و به هوا پرواز کرد و گفت: اى رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلّم) این حتمى است که امّت شما به زودی این مولود را خواهند کشت و در مقابل حقّى که این مولود بر من دارد بر خود لازم می‌دانم که هر زائرى او را زیارت کند، زیارتش را به آن حضرت رسانده و هر سلام ‏کننده‏اى که به حضرتش سلام کند، سلامش را به محضرش ابلاغ نمایم. (3) بعد از ابن قولویه، محدثان و عالمان دیگری مانند شیخ صدوق، (4) کشی، (5) ابن ادریس، (6) محمد بن جریرطبری، (7) عمادالدین طبرى آملى، (8) و ابن شهرآشوب (9) نیز این روایت را تقریباً به همین صورت (با اندک تفاوت) بیان کرده‌اند.
2. علت غضب الهی بر فطرس
بر اساس روایاتی که از جریان فطرس نقل شده است، علت غضب خداوند بر این مَلَک، کوتاهی و سستی او در انجام امر الهی دانسته شده است، یعنی علت نافرمانی در این روایات بیان نشده، بلکه فقط در کتاب «بصائرالدرجات» اضافاتی نسبت به دیگر روایات وجود دارد که آن کوتاهی، نافرمانی در برابر عرضه امامت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به ملائکه و تمرد فطرس ذکر شده است؛ به عبارت دیگر این که سستی و کوتاهی فطرس چه بوده که عقوبتش این اندازه سنگین بوده در روایات مشخص نیست و فقط در یک روایت کوتاهی در پذیرش ولایت امام علی (علیه‌السلام) عنوان شده است.
برخی از محققان، روایتی که در کتاب «بصائر الدرجات» است را عین کلام معصوم نمی‌دانند، بلکه معتقد هستند که علاوه بر ضعف سند و مصدر، این روایت از احتمالاتى چند بیرون نیست: 1. احتمال تخلیط راوى 2. حصول اختلال در مرحله نقل به معنا 3. عروض دسّ در متن روایت. (10)
به عبارت دیگر راوی، عین حدیث معصوم را نقل نکرده است، بلکه نقل به معنا کرده و سخنان خود یا دیگران را با سخنان معصوم (علیه‌السلام) مخلوط کرده و سپس آن را در قالب روایت نقل کرده است؛ یا این که دیگران در بین روایت معصوم (علیه‌السلام)، کلماتی را اضافه کرده‌اند که به آن «دَس» در روایت گویند.
اگر روایت کتاب «بصائر الدرجات» را دقیق ندانیم، در بقیه منابع، نافرمانی فطرس، با استفاده از واژه «أبطأ» و در بعضی با استفاده از کلمه «تلکّأ» یاد شده است. لازم به ذکر است که هیچ کدام از این تعابیر، دلالتى بر گناه فطرس ندارد؛ زیرا تقریباً در تمام آن‌ها از تعابیری استفاده که با هم مرادف و به معناى «کندى ورزید» هستند.
همان گونه که در جریان خلقت حضرت آدم (علیه‌السلام) نیز فرشته‌ها با پرسش اعتراضی گفتند:
«وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَهِ إِنِّى جَاعِلٌ فِى الأَرْضِ خَلِیفَهً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَآءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَک قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ». (11)
ترجمه: و [یاد کن‏] هنگامى که پروردگارت به فرشتگان فرمود: مسلماً من جانشینى در زمین قرار خواهم داد. گفتند: آیا کسى را در آن قرار مى‏دهى که فساد مى‏کند و خون مى‏ریزد؟! در حالى که ما تو را همراه با سپاس و ستایشت تسبیح مى‏گوییم و تقدیس مى‏کنیم. [پروردگار] فرمود: من [واقعیات و اسرارى از قرار گرفتن این جانشین در زمین‏] مى‏دانم که شما نمى‏دانید.
با توجه به این آیه، هیچ ایرادی ندارد که ملائکه در قیام به فرمان الهى قدرى تأخیر نماید؛ تأخیرى نه در حدّ معصیت، بلکه به مقدارى که زیبنده مقام «عباد مکرمون» نباشد.
از همه این گزارش‌ها در مورد داستان فطرس می‌توان چنین نتیجه گرفت که این جریان در بین قرن سوم تا ششم امری مشهور بین علما و محدثان شیعه بوده است. البته در بیان این جریان، تفاوت‌هایى جزئى وجود دارد که در برخی منابع مانند کامل الزیارات به صورت مفصل و در برخی خلاصه‌تر بیان شده است.
نتیجه:
در منابع حدیثی شیعه روایاتی وجود دارد که داستان مَلَکی به نام فُطرُس را بیان می‌کنند؛ این فرشته به دلیل کوتاهی و سستی در اطاعت الهی دچار غضب شد و بال هایش قطع شد و در جزیره‌ای افتاد، در زمان ولادت امام حسین (علیه‌السلام) به برکت حضرت و دعای رسول اکرم (صلی‌الله علیه و آله) بهبودی خود را به دست آورد. البته در یک روایت چنین نقل شده است که چون از پذیرش ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) امتناع کرد، گرفتار غضب الهی شد، اما ظاهراً این روایت که در کتاب «بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد (صلی‌الله علیهم)» وجود دارد مورد پذیرش محققان قرار نگرفته است و احتمال دارد که نقل به معنای یا دَس در روایت صورت گرفته باشد.
پی‌نوشت‌ها:
1. احسانی فر لنگرودی، محمد، مقاله «پژوهشی در روایات فُطرس ملَک»، مجله علوم حدیث، شماره 34، 1383 ش.
2. صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد (صلی‌الله علیهم)، تحقیق: موسوی کوچه باغی، قم: مکتبه آیت‌الله المرعشی النجفی، چاپ دوم، 1404 ق، ج‏1، ص 68.
3. ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات‏، محقق / مصحح: امینى، عبدالحسین، نجف اشرف: دار المرتضویه، چاپ اول، 1356 ش، ص 66.
4. ابن‌بابویه، محمد بن على، الأمالی، تهران: کتابچى، چاپ ششم، 1376 ش، ص 137.
5. کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی- اختیار معرفه الرجال‏، محقق / مصحح: طوسى، محمد بن الحسن / مصطفوى، حسن‏، مشهد: مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، چاپ اول، 1409 ق، ص 583.
6. ابن ادریس، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (و المستطرفات)، محقق / مصحح: الموسوى، حسن بن احمد و ابن مسیح، ابوالحسن، قم: ناشر: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپ دوم، 1410 ق، ج‏3، ص 580.
7. طبرى آملى صغیر، محمد بن جریر بن رستم، دلایل الإمامه، محقق / مصحح: قسم الدراسات الإسلامیه مؤسسه البعثه، قم: بعثت‏، چاپ اول‏، 1413 ق، ص 190.
8. طبرى آملى، عمادالدین أبی جعفر محمد بن أبی القاسم، ‏بشاره المصطفى لشیعه المرتضى، نجف: المکتبه الحیدریه، چاپ دوم، 1381 ق، ص 219.
9. ابن شهرآشوب مازندرانى، محمد بن على‏، مناقب آل أبی¬طالب (علیهم‌السلام)، قم: علامه، چاپ اول، 1379 ق، ج‏4، ص 74.
10. برای مطالعه بیشتر مراجعه کنید: احسانی فر لنگرودی، محمد، مقاله «پژوهشی در روایات فُطرس ملَک»، مجله علوم حدیث، شماره 34، 1383 ش.
11. سوره بقره، آیه 30.