پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
لقب «باقر»، برگرفته از حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است. در حدیثی مشهور که در بحث نصوص امامت بدان استناد می‌شود،

پرسش:
لقب امام پنجم شیعیان باقرالعلوم هست بعضی ‌ها می‌گویند به چه دلیل این لقب را به ایشان داده‌اند مگر چه علومی را شکافته است؟
 

پاسخ:
به عنوان مقدّمه، شایسته است توجه داشته باشید که لقب «باقر»، برگرفته از حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است. در حدیثی مشهور که در بحث نصوص امامت بدان استناد می‌شود، پیامبر خدا (ص) به جابر بن عبدالله انصاری، فرمود: «إِنَّکَ سَتُدْرِکُ رَجُلًا مِنِّی اسْمُهُ اسْمِی وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِی یَبْقُرُ الْعِلْمَ‏ بَقْرا». یعنی: «تو مردی از اهل بیت مرا درک خواهی کرد که هم نام و هم شکل من است علم را می‌شکافد، شکافتنی!». (1) مادّۀ «بقر» در لغت، به معنای «شکافتن همراه با توسعه دادن» است.(2) بنا بر این، «باقر» یعنی شکافنده و توسعه دهنده، و با توجه به حدیث مذکور، منظور از لقب «باقر» برای امام پنجم، کسی است که علوم را می‌شکافد و توسعه می‌دهد و از همین رو است که این لقب در ترکیب کامل، به صورت «باقر العلوم» استعمال می‌شود. 
حال به سؤال شما می‌پردازیم که آن حضرت، کدامین علوم را شکافته و توسعه داده است؟ 
 برای یافتن پاسخ، باید توجّه داشته باشید که در حدیث منقول از جابر بن عبدالله انصاری، رسول خدا در صدد معرّفی امامان بعد از خویش است. پس علمی که در این حدیث، از شکافتنش سخن رفته، هر علمی است که مرتبط با شئون امامت باشد ؛ یعنی علم دین یا معارف دینی که در تقسیم بندی‌های رایج امروزی، شامل علومی مانند فقه و کلام و تفسیر می‌شود. مؤید این سخن، این است که در برخی متون، تعبیر «باقِرَ عِلْمِ النَّبِیّینَ» به کار رفته است؛ یعنی: شکافندۀ دانش پیامبران.(3) این تعبیر، آشکارا دلالت بر این دارد که منظور از علم در این جا، علوم الهی است. 
با مراجعه به زندگانی امام باقر (علیه السلام) نیز می‌توان فعّالیت‌های علمی آن حضرت را در گسترش این علوم به وضوح مشاهده کرد؛ تا جایی که منابع حدیث شیعه، سرشار از روایات امام باقر (علیه السلام) و فرزندش امام صادق (علیه السلام) است. البته دقّت داشته باشید که در این جا « حدیث» به عنوان «مادر علوم اسلامی» مدّ نظر است و نه صرفاً به معنای یکی از شاخه‌های علوم اسلامی؛ چرا که همۀ علوم اسلامی، در مراحل شکل گیری و تدوین اوّلیه، مبتنی بر حدیث بوده اند. 
نه تنها آثار مکتوب شیعه، که حتّی کتب و تصنیفات دانشمندان و مورّخان اهل تسنن (مانند طبری و بلاذری و خطیب بغدادی) و کتاب‌های مهمّی مانند موطّأ مالک و سنن ابو داود و مسند ابو حنیفه و تفسیر زمخشری، پر از سخنان امام باقر (علیه السلام) است (4) و این، نشان دهندۀ جایگاه علمی فراگیر آن حضرت در میان امّت اسلام است. 
در این جا توجه به چند نکتۀ دیگر نیز مفید است: 
یکم: بر اساس مبانی کلامی شیعه، همۀ ائمّه دارای علم الهی بوده اند؛ ولی شرایط سیاسی و یا اجتماعی در دوران برخی از ائمّه به گونه‌ای بوده که مجال بسیار محدودی برای فعّالیت علمی داشته اند. امّا در زمان امامت امام باقر (علیه السلام)، حکومت بنی امیه رو به زوال بود و بنّی عباس و هوادارن آنان در حال یارگیری و صف کشی سیاسی و نظامی در برابر امویان بودند. این شرایط باعث شده بود که دستگاه حکومت اموی، سرگرم مبارزه با آنان شود و خواهی نخواهی، از سخت گیری‌های سیاسی و اجتماعی قبلی باز داشته شود و در نتیجه، فضای جامعه قدری باز شد. امام باقر (علیه السلام) نیز از این فضا به بهترین وجه استفاده کرد و در چنین شرایطی، به مسائلی پرداخت که تا آن زمان، یا به کلّی ممنوع بود و یا به خوبی تبیین نشده بود. بسیاری از مباحث فقهی مربوط به سیرۀ نبوی، مسائل مربوط به امامت، بیان برخی انحرافات رخ داده در احکام دینی، تفسیر صحیح آیات قرآن، نشان دادن برخی خطاها و برداشت‌های نادرست از روایات نبوی و موارد متعدّدی از این دست، کاری بود که توسط امام باقر (علیه السلام) به خوبی پایه گذاری شد و بعد از ایشان توسط امام صادق (علیه السلام) پیگیری شد.
دوم: از جمله اقداماتی که امام باقر (علیه السلام) به نیکی انجام داد تا بتواند علوم اسلامی را در میان امّت اسلام گسترش بدهد ، تربیت شاگردان بسیاری بود که در منابع اسلامی، نام 467 نفر از آنان آمده است.(5) شاگردانی مانند ابو بصیر و محمّد بن مسلم و زرارة بن اعین و هشام بن سالم و جابر بن یزید بود که سرآمد فقها و محدّثان زمان خود بودند و در میدان رقابت علمی، بر فقها و قضات غیر شیعی برتری داشتند.(6) 
سوم: یکی از وجوه مهمّ فعّالیت علمی امام باقر (ع)، مبارزه با جریان‌های فکری و مذهبی انحرافی مانند غلات، مرجئه، خوارج، کیسانیه و یهودیان بوده است.(7) از آن جا که بسیاری از این جریانات انحرافی، عقاید خویش را منتسب به قرآن و سنت نبوی می‌کردند، روشن است که ایستادگی در برابر آنان، تنها از عهدۀ کسی بر می‌آمد که توشه‌ای سرشار از علوم نبوی و آموزه‌های وحیانی داشته باشد و با آشکار کردن علوم خود، در این مسیر بکوشد و این، همان کاری بود که امام باقر (علیه السلام) بدان همّت گماشت و با تفسیر و توضیح علمی آیات قرآن، خط بطلان و بر آراء مخالفین می‌کشید. 
چهارم: پاسخ این سؤال که چرا بر فعالیت علمی امام باقر (علیه السلام) تأکید می‌شود، در گرو آگاهی از تاریخ تدوین علوم اسلامی است. بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، از یک سو، ثبت و نقل احادیث نبوی با محدودیت‌های فراوان رو به رو بود و از سوی دیگر، مسلمانان درگیر مسائلی مانند مدعیان دروغین نبوت و فتنۀ اهل ارتداد و فتوحات و … شدند. درگیری‌های داخلی مانند نبرد جمل و صفین و نهروان و در ادامه ماجرای عاشورا و بازتاب‌های شدید آن در جامعۀ اسلامی، مجال تعمیق و گسترش علوم را تنگ کرده بود. اما در پایان سدۀ نخست هجری، در دوران خلافت عمر بن عبدالعزیز محدودیت از نگارش و نقل احادیث نبوی بر داشته شد و در عرصۀ اجتماع نیز تقاضا برای پرداختن به علوم، رشدی چشمگیر داشت و از این رو است که بسیاری از علوم اسلامی در این زمان تدوین شدند. و این، دقیقاً مصادف است با دوران امامت حضرت باقر العلوم (علیه السلام). 
 خلاصه این که: منظور از «علم» در لقب «باقر العلوم»، معارف دینی و تعالیم الاهی است که آموزش و گسترش آن‌ها از شئون امامت شمرده می‌شود. 
 
پی نوشت ها:
1. الکافی، چاپ اسلامیه، ج ‏1، ص 469. این حدیث مشهور، در منابع دیگر نیز با اندکی تفاوت در جزئیات، آمده است.
2. راغب اصفهانی در م فردات خود می‌نویسد: «یقال: بَقَرْتُ‏ بطنه: إذا شققته شقا واسعا». م فردات الفاظ القرآن، ذیل مادّۀ «بقر».
3. از جمله، در زیارتی که سیّد بن طاووس برای امام سجّاد، امام باقر و امام صادق (علیهم السلام) آورده، خطاب به آن حضرت می‌خوانیم: «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا باقِرَ عِلْمِ النَّبِیّینَ». مفاتیح الجنان، به خط حاج طاهر خوشنویس، انتشارات کتابفروشی اسلامیه، ص 77 (باب اوّل، تعیین اسامی معصومین بر روزهای هفته و زیارت مخصوص هر روز).
4. ر.ک: مهدی پیشوایی، سیرۀ پیشوایان (نگرشی بر زندگانی اجتماعی، سیاسی و فرهنگی امامان معصوم علیهم السلام)، با مقدّمۀ استاد جعفر سبحانی، انتشارات مؤسسۀ امام صادق (علیه السلام)، قم، چاپ بیست و دوم، 1389 شمسی/ 1431 قمری: ص 307.
5. شیخ طوسی، الرجال، ص 102.
6. ر.ک: مهدی پیشوایی، سیرۀ پیشوایان، ص 309.
7. ر.ک: اصغر منتظر القائم، تاریخ امامت، دفتر نشر معارف، چاپ دوم، 1384 شمسی، ص 171 ـ 174.