سؤال:
در تاریخ صدر اسلام بنا و تأسیس قبور وجود نداشته چرا شما شیعیان آن را انجام می¬دهید؟
پاسخ:
با مراجعه به تاريخ مسلمانان بعد از ظهور اسلام پي ميبريم که بناي بر قبور، سيره عملي مسلمانان در طول تاريخ بوده و مورد اعتراض هیچیک از صحابه و تابعين تا اين زمان واقع نشده است؛ تنها گروهکي به نام وهابيان در عمل و گفتار با اين کار مخالفت نمودهاند. اینک به نمونههايي از اين سيره عملي اشاره ميکنيم:
1. امام علی (علیه السلام) بدن پاک پيامبر (صلیالله عليه واله) را در خانهاي آن حضرت دفن نمود. و از آن زمان به بعد، آن مکان مورد توجّه خاص مسلمانان قرارگرفته است.
2. بخاري در صحيح خود روايت کرده: بعد از وفات حسن بن حسن بن علي (علیهماالسلام) همسر او تا يک سال قبّهاي بر قبر او زد و به عزاداري پرداخت. (1) ملاعلی قاري در شرح حديث میگويد: «ظاهر اين است که زدن قبه به جهت اجتماع دوستان بر قبر او براي ذکر و قرائت قرآن و حضور اصحاب براي دعا و مغفرت و رحمت بوده است.» (2)
3. ابن شبه نقل ميکند که: عقيل بن ابیطالب در خانه خود چاهي کند. در آن هنگام به سنگي برخورد کرد که در آن نوشته بود: اين قبر حبيبه دختر صخر بن حرب است. عقيل چاه را پر از خاک کرد و روي آن اتاقي بنا نمود. (3)
4. سمهودي در کتاب وفاء الوفاء در توصيف مزار حمزة بن عبدالمطلب ميگويد: «بر مزار او قبهاي عالي، زيبا و محکم است... که در ايام خلافت خليفه عباسي ناصر دين الله، سال 570 ق، ساختهشده است.» (4)
وي همچنين به تعداد ديگري از بقاع اشاره میکند که داراي بنا يا بقعه بودهاند که آنها را بيان میکنيم:
- ائمه مدفون در بقيع: «و عليهم قبة شامخة في الهواء.» (5)
- فاطمه بنت اسد (سلامالله علیها): «قبر فاطمه بنت أسد و عليها قبة في آخر البقيع.» (6)
- عباس بن عبدالمطلب: «كان إذا زار البقيع وقف أمام قبلة قبة العباس و سلم على فاطمة سلام الله علیها» (7)
ـ عقيل بن ابیطالب: «و قبر عقيل بن أبي طالب أخي علي رضي الله تعالى عنهما في قبة أول البقيع...» (8)
ـ عثمان بن عفان: «مشهد عثمان بن عفان و عليه قبة عالية ابتناها أسامة بن سنان الصالحي أحد أمراء السلطان السعيد صلاح الدين يوسف بن أيوب في سنة إحدى و ستمائة.» (9)
ـ مالک بن انس: «مشهد أبي عبد الله مالك بن أنس الأصبحي إمام دار الهجرة... عليه قبة صغيرة و إلى جانبه في المشرق و الشام قبة لطيفة أيضا.» (10)
ـ مالک بن سنان: «مشهد مالك بن سنان، والد أبي سعيد الخدري، في غربي المدينة ملاصقا للسور و عليه قبة قديمة البناء بها محراب.» (11)
ـ نفس زکيّة: «المشهد المعروف بالنفس الزكية... وعليه بناء كبير بالحجارة السود، قصدوا أن يبنوا عليه قبة فلم يتفق و هو داخل مسجد كبير مهجور.» (12)
ـ عبدالله بن عباس: « ... قبر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب في قبة عالية.» (13)
5. ابن سعد در «طبقات» نقل ميکند: «بعد از وفات عثمان بن مظعون و دفن او در بقيع، پيامبر (صلیالله عليه واله) سنگ بزرگي بر سر قبر او گذاشت و فرمود: اين، نشانهاي بر قبر او است.» (14) عمرو بن حزم ميگويد: «قبر عثمان بن مظعون را ديدم؛ درحالیکه چيز بلندي در کنار او مانند علم قرار داده بودند.» (15)
6. ابن سعد از امام باقر (علیهالسلام) روايت کرده که: «فاطمه دختر رسول خدا (صلیالله علیه واله) کنار قبر حمزه ميآمد و آن را اصلاح ميکرد.» (16)
کساني که مخالف بناي بر قبورند، با هر نوع برجستگي بر روي قبور مخالت مینمايند و دليل آنها برخي از روايات است که سنداً و يا از جهت دلالت تمام نمیباشند. ازاینرو، بسياري از علما نهي در اين روايات را حمل بر کراهت نمودهاند؛ همچنان بخاري نيز همين امر را انجام داده است. (17)
علاوه بر اينکه علما اين حکم کراهتي (کراهت ساخت بنا بر قبور) را اختصاص به قبور مردم عادي قرار دادهاند و انبيا و اوليا و صالحان را از تحت آن خارج نمودهاند.
سيّد بکري ميگويد: «از عدم جواز بناي بر قبور، قبور انبيا و شهدا و صالحان و امثال آنها استثنا ميشود.» (18)
عالم برجسته اهل تسنن، احمد صديق الغماري نيز درباره بناي بر قبور اوليا و صالحان میگويد: «وأما الأولياء والصالحون فنص جماعة على جوازه، بل استحبابه في حقهم تعظيماً لحرمتهم وحفظاً لقبورهم من الامتهان والاندثار الذي يعدم معه الانتفاع بزيارتهم والتبرك بهم.» (19) اما در خصوص اوليا و صالحان، پس جماعتي تصريح به جواز، بلکه استحباب ساخت بنا بر قبور آنها نمودهاند و اين امر، به جهت بزرگ نگهداشتن شأن و جايگاه آنان و به دلیل حفظ قبورشان از تحقير و از بين رفتن است؛ زيرا با کوچک شمردن و يا از بين رفتن قبور آنان، بهرهمندي از آنان نيز منتفي میشود.
با توجه به اين ادله، ترديدي باقي نمیماند که بناي بر قبور اولياي الهي، در تاریخ وجود داشته و مشکل شرعي ندارد، بلکه امري مطلوب و مرغوب است. احتمالاً به جهت همين دلايل بوده است که بسياري از اهل سنت نيز بر روي قبور بزرگان خود بناهايي رفيع ساختهاند؛ بهعنوانمثال:
- قبر «ابوحنيفه» در بغداد، از ديگر جاهايى است كه همچنان آباد است و بنايى سترگ و گنبد دارد.
ـ قبر «ابوهریره» در مصر است كه زيارتگاه بوده و از ساختمان و گنبدى درخور برخوردار است.
ـ قبر «عبدالقادر گيلانى» در بغداد است كه صحن و ضريح و گنبد دارد.
نتیجه:
با توجه به عملکرد صحابه تأسیس بنا بر سر قبور در صدر اسلام اتفاق افتاده است. اولین نمونه قبر شریف پیامبر است که در مکانی مسقف، بدن شریف را دفن کردند. عقیل پس از برخورد به قبری درونچاهی که حفر می¬کرد، چاه را پر از خاک نمود و ساختمانی را بر روی آن احداث نمود. بر سر قبر حمزه بنایی احداث شد بر سر قبور امامان مظلوم شیعه در بقیع ساختمان و بنا احداث شد. همچنین بر سر قبر فاطمه بنت اسد بنایی ساخته شد؛ و موارد دیگر که در صدر اسلام رخ داد اما وهابیت با همه سَبُعیَتی که داشتند قبور در بقیع را تخریب نمودند.
پی نوشت:
1 . صحيح بخاري، کتاب الجنائز، حديث 62.: «بَاب مَا يُكْرَهُ مِنْ اتِّخَاذِ الْمَسَاجِدِ عَلَى الْقُبُورِ وَلَمَّا مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ ضَرَبَتْ امْرَأَتُهُ الْقُبَّةَ عَلَى قَبْرِهِ سَنَةً ثُمَّ رُفِعَتْ فَسَمِعُوا صَائِحًا يَقُولُ أَلَا هَلْ وَجَدُوا مَا فَقَدُوا فَأَجَابَهُ الْآخَرُ بَلْ يَئِسُوا فَانْقَلَبُوا.»
2 . ملا علی قاری، مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، ج 3، ص1249.: «وعن البخاري تعليقا أي بلا إسناد قال لما مات الحسن بن الحسن بن علي رضي الله عنهم ضربت امرأته القبة أي الخيمة على قبره سنة الظاهر أنه لاجتماع الأحباب للذكر والقراءة وحضور الأصحاب للدعاء بالمغفرة والرحمة.»
3 . تاريخ المدينة المنورة، ج 1، ص 120.: «قبر أم حبيبة زوج النبي صلى الله عليه وسلم رضى الله عنها؛ حدثنا محمد بن يحيى قال، أخبرني عبد العزيز بن عمران، عن يزيد بن السائب قال، أخبرني جدي قال: لما حفر عقيل بن أبي طالب في داره بئرا وقع على حجر منقوش مكتوب فيه: قبر أم حبيبة بنت صخر بن حرب، فدفن عقيل البئر، وبنى عليه بيتا».
4 . وفاء الوفاء، سمهودي، ج 3 ص 104، مشهد حمزه.: «مشهد سيد الشهداء حمزة بن عبد المطلب، عم رسول الله صلى اللّه عليه و سلم و رضي الله تعالى عنه؛ و سيأتي ذكره مع شهداء أحد في الفصل بعده و عليه قبة عالية حسنة متقنة و بابه مصفح كله بالحديد بنته أم الخليفة الناصر لدين الله أبي العباس أحمد بن المستضئ، كما قاله ابن النجار و ذلك في سنة تسعين و خمسمائة...»
5 . وفاء الوفاء، سمهودي، ج 3، ص 100.
6 . همان، ص 86.
7 . همان ص 94
8 . همان ص 96
9 . همان ص 102
10 . همان ص 102
11 . همان ص 105
12 . همان ص 105
13 . همان ص 183
14 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ج 3، ص 303.: «فَكَانَ أَوَّلُ مَنْ قُبِرَ هُنَاكَ عُثْمَانُ بْنُ مَظْعُونٍ. فَوَضَعَ رَسُولُ اللَّهِ - صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ - حَجَرًا عِنْدَ رَأْسِهِ وَقَالَ: هَذَا فَرَطُنَا».
15 . همان، ج 3، ص 304.: «أَخْبَرَنَا وَكِيعُ بْنُ الْجَرَّاحِ عَنْ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ عَنْ أَبِي بَكْرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرِو بْنِ حَزْمٍ قَالَ: رَأَيْتُ قَبْرَ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ وَعِنْدَهُ شَيْءٌ مُرْتَفِعٌ. يَعْنِي كَأَنَّهُ عَلَمٌ».
16 . همان ج 3، ص13.: «عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ:كَانَتْ فَاطِمَةُ تَأْتِي قَبْرَ حَمْزَةَ تَرُمُّهُ وَتُصْلِحُهُ ».
17 . صحيح بخاري، کتاب الجنائز، بَاب مَا يُكْرَهُ مِنْ اتِّخَاذِ الْمَسَاجِدِ عَلَى الْقُبُور، ج2، ص88.
18 . البکری الدمیاطی، اعانة الطالبين، ج 2، ص 120.: «نعم قبور الصالحين يجوز بناؤها ولو بقية لإحياء الزيارة والتبرك».
19 . احياء المقبور، احمد الصديق الغماري، ص 1-7.