پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
آیا بر اساس روایات، «تعطیلی حج» و «بسته شدن مساجد» از علائم و نشانه‌های ظهور امام زمان است؟

آیا بر اساس روایات، «تعطیلی حج» و «بسته شدن مساجد» از علائم و نشانه‌های ظهور امام زمان است؟ اگر روایتی در این زمینه وجود دارد از جهت سند و متن بررسی شود.

پاسخ اجمالی

علامت‌های مختلفی به‌عنوان نشانه‌های برای ظهور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از جانب معصومان (علیهم‌السلام) گزارش‌شده است؛ برخی از این علائم، حتمی و برخی دیگر غیر حتمی هستند. بسته شدن راه حج و مساجد، ازجمله علائمی است که در برخی روایات به‌عنوان یکی از حوادث قبل از ظهور، پیش‌بینی‌شده است؛ البته گزارش‌هایی که اين رخداد را بیان کرده‌اند، از اعتبار کافي برخوردار نيستند، افزون بر اینکه –برفرض صحت حدیث- بسته شدن راه حج از علائم غير حتمي است که تخلف در آن امکان دارد. از سوی دیگر علائم ظهور اعم از حتمی و غیر حتمی این‌گونه نیست که همیشه متصل به ظهور باشند، بلکه ممکن است علامتی آشکار شود، اما سالیان بعد ظهور رخ دهد.

پاسخ تفصیلی

علائم و نشانه‌هايی در روایات معصومان (علیهم‌السلام) برای ظهور حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) بیان‌شده است؛ برخي از اين نشانه‌ها، علائم حتمي ظهور و برخي غير حتمي هستند، علائم غير حتمي ممکن است طبق شرايط و برخي عوامل، دچار تغيير شوند و به وقوع نپيوندند و امر ظهور وابسته به آن‌ها نيست؛ چه‌بسا ظهور، اتفاق بيفتد و اين علائم رخ ندهد و یا ممکن است، سالیانی پيش از ظهور، اين رخدادها اتفاق بیفتد.

پنج علامت را به‌عنوان علائم حتمی شمرده‌اند، این پنج علامت شامل: خروج سفیانی، خروج یمانی، صیحه آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و فرورفتن لشکر سفیانی در سرزمین بیداء است. (1)

1. گونه شناسی روایات

با جستجوهای رایانه‌ای که در منابع حدیثی شیعه صورت گرفت، در روایتی «بسته شدن راه کعبه» ازجمله نشانه‌هاي ظهور امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) قلمداد شده است.

روایتی که به اين رخداد اشاره دارد، در ضمن گزارش جریان «تشرف ابن مهزیار به محضر امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)» هست؛ این روایت با چند متن و سند متفاوت در کتاب‌های قرن ۴ و ۵ شیعه نقل‌شده است. متن کامل روايت موردبحث در کتاب «الغيبه شيخ طوسي» (2) و «کمال‌الدين صدوق» (3) ـ با سند ضعيف و با تفاوت در متن ـ نقل‌شده و مؤلف «کتاب نورالثقلين» بخشي از آن را که به تفسير آيات نخست «سوره قيامت» ارتباط دارد انتخاب و ارائه کرده است. (4)

  1. عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَارَ قَالَ سَمِعْتُ أَبِي يَقُولُ سَمِعْتُ جَدِّي عَلِيَّ بْنَ إِبْرَاهِيمَ بْنِ مَهْزِيَار فَقَالَ لِي يَا ابْنَ مَهْزِيَارَ كَيْفَ خَلَّفْتَ إِخْوَانَكَ فِي الْعِرَاقِ قُلْتُ فِي ضَنْكِ عَيْشٍ وَ هَنَاةٍ قَدْ تَوَاتَرَتْ عَلَيْهِمْ سُيُوفُ بَنِي الشَّيْصُبَانِ‏ فَقَالَ‏ قاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ‏ كَأَنِّي بِالْقَوْمِ قَدْ قُتِلُوا فِي دِيَارِهِمْ وَ أَخَذَهُمْ أَمْرُ رَبِّهِمْ لَيْلًا وَ نَهَاراً فَقُلْتُ مَتَى يَكُونُ ذَلِكَ يَا ابْنَ رسول‌الله قَالَ إِذَا حِيلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ سَبِيلِ الْكَعْبَةِ بِأَقْوَامٍ‏ لا خَلاقَ لَهُم‏؛ (5)
    «ابوجعفر محمّد بن حسن بن عليّ بن ابراهيم بن مهزيار» می‌گويد: از پدرم شنيدم كه مى‏گفت: از جدّم عليّ بن ابراهيم مهزيار شنيدم كه مى‏گفت: ...امام زمان به من فرمود: اى پسر مهزيار! برادرانت در عراق چگونه‏اند؟ گفتم: تنگدست و گرفتار و شمشير «بنى شيصبان» پياپى بر آن‌ها فرود مى‏آيد. فرمود: خدا آن‌ها را بكُشد تا كى نيرنگ مى‏ورزند، گويا آن‌ها را مى‏بينم كه در خانه‏هاى خود كُشته افتاده‏اند و امر پروردگارشان شب و روز آن‌ها را فراگرفته است، گفتم: اى فرزند رسول خدا! اين امر كى واقع خواهد شد؟ فرمود: هنگامي‌که مردمى كه خدا و رسول از آن‌ها بيزارند ميان شما و كعبه حائل شوند.

2. مرحوم «شيخ طوسي» گزارش از ملاقات «على بن ابراهيم بن مهزيار» با امام زمان (علیه‌السلام) را چنين بيان مي‌کند: فَقَالَ لِي يَا ابْنَ الْمَازِيَارِ لَتَمْلِكُونَهُمْ كَمَا مَلَكُوكُمْ وَ هُمْ يَوْمَئِذٍ أَذِلَّاءُ فَقُلْتُ سَيِّدِي لَقَدْ بَعُدَ الْوَطَنُ وَ طَالَ الْمَطْلَبُ فَقَالَ يَا ابْنَ الْمَازِيَارِ أَبِي أَبُو مُحَمَّدٍ عَهِدَ إِلَيَّ أَنْ لَا أُجَاوِرَ قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ‏ وَ لَهُمُ الْخِزْيُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ‏ وَ أَمَرَنِي أَنْ لَا أَسْكُنَ مِنَ الْجِبَالِ إِلَّا وَعْرَهَا وَ مِنَ الْبِلَادِ إِلَّا قَفْرَهَا وَ اللَّهِ مَوْلَاكُمْ أَظْهَرَ التَّقِيَّةَ فَوَكَلَهَا بِي فَأَنَا فِي التَّقِيَّةِ إِلَى يَوْمِ يُؤْذَنُ لِي فَأَخْرُجُ فَقُلْتُ يَا سَيِّدِي مَتَى يَكُونُ هَذَا الْأَمْرُ فَقَالَ إِذَا حِيلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ سَبِيلِ الْكَعْبَةِ وَ اجْتَمَعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ اسْتَدَارَ بِهِمَا الْكَوَاكِبُ وَ النُّجُومُ فَقُلْتُ مَتَى يَا ابْنَ رسول‌الله فَقَالَ لِي فِي سَنَةِ كَذَا وَ كَذَا تَخْرُجُ دَابَّةُ الْأَرْضِ مِنْ بَيْنِ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ مَعَهُ عَصَا مُوسَى وَ خَاتَمُ سُلَيْمَانَ تَسُوقُ النَّاسَ إِلَى الْمَحْشَرِ؛ (6)

حضرت فرمود: پسر مهزيار! روزى فرامی‌رسد كه شما بر آنان مسلط گشته و مالك آن‌ها (يعنى مردم غير شيعه) باشيد، چنان‌که امروز آن‌ها بر شما مسلط شده‏اند، آن‌ها در آن روز، ذليل و خوار خواهند بود. عرض کردم: آقا! جاى شما از ما دور و آمدنتان به طول انجاميده! فرمود: پسر مهزيار! پدرم ابو محمد (امام حسن عسكرى علیه‌السلام) از من پيمان گرفت كه مجاور قومى نباشم كه خداوند بر آن‌ها غضب نموده و در دنيا و آخرت مورد نفرت و مستحق عذاب دردناك هستند؛ و امر فرمود: كه جز در کوه‌هاي سخت و بيابان‌هاي هموار نمانم.

به خدا قسم مولاى شما (امام حسن عسكرى علیه‌السلام) خود رسم تقيه پيش گرفت و مرا نيز امر به تقيه فرمود و من اكنون در تقيه به سر مي‌برم تا روزى كه خداوند به من اجازه دهد و قيام كنم. عرض کردم: آقا! چه زمانی، قيام مي‌کنید؟ حضرت فرمود: موقعى كه راه حج را به روى شما بستند و خورشيد و ماه در یکجا جمع شود و نجوم و ستارگان در اطراف آن بگردش درآيند.

عرض کردم: يا بن رسول‌الله! اين علائم كى خواهد بود؟ فرمود: در فلان سال و فلان سال «دابة الارض» در بين صفا و مروه قيام كند، درحالی‌که عصاى موسى و انگشتر سليمان با او باشد و مردم را به‌سوي محشر سوق دهد (دابة الارض يعنى متحرك درروی زمين و مقصود خود آن حضرت است).

2 . بررسی سند و متن روایت

منابعی که «تشرف ابن مهزیار به محضر امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف)» را گزارش کرده‌اند فاقد سند معتبر هستند و اکثر افراد واقع در سند اين روايات، وضعيت مشخصی در کتاب‌های رجالي ندارند و موثق بودن آن‌ها معلوم نیست؛ درنتیجه نمی‌توان به سند این روایت اعتماد کرد. از سوی دیگر حدیث موردنظر مصداق «خبر واحد» است؛ به‌عبارت‌دیگر اين نشانه در علائم ظهور، فقط توسط همين روايت نقل‌شده است و از ديگر متونِ روايي، شاهدي بر تأييد آن نيست؛ لازم به ذکر است که چنین روایتی، در صورتی اعتبار دارد که بتوان شواهد و قرائن دیگری بر صحت آن یافت، حال آن‌که متن و محتوای حدیث موردنظر، دارای اشکالاتی است که اعتماد به این روایت را تضعیف می‌کند. ازجمله اينکه طبق گزارش‌های تاریخی و رجالی، «علي بن مهزيار» در زمان امام حسن عسکري (علیه‌السلام) از دنيا رفته است و زمان غيبت را درک نکرده؛ پس چگونه با حضرت درزمینهٔ ظهور و علائمش سخن گفته است. (7) از سوی دیگر، طبق این روایت، وقتی «علی ابن مهزیار» درباره زمان ظهور سؤال می‌پرسد، حضرت از میان علامت‌های مختلف که در روایات متعدد به‌عنوان علائم حتمی ظهور قلمداد شده‌اند، ابتدا به «بسته شدن راه کعبه» اشاره می‌کنند یعنی بر اساس این روایت، یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین نشانه‌‌های ظهور «بسته شدن راه کعبه» است، حال آن‌که این موضوع، در روایات متعددی که به علامت‌های حتمی و بارز ظهور می‌پردازند و از شهرت بسزایی برخوردارند، هیچ اشاره‌ای نشده است. (8)

البته در مورد متن اين روايات بايد تحليل و بررسي‌هاي اساسي صورت بگيرد، مثلاً این‌که منظور از «بني شيصبان» چه کساني هستند؟ نياز به تحليل دارد و نظرات مختلفی در این زمینه ارائه‌شده است. در روايتي، «جابر جعفي» مي‌گويد: از امام باقر (علیه‌السلام) در مورد سفيانى سؤال كردم، حضرت فرمودند: «چگونه ممكن است شما به سفيانى برسيد تا آنگاه‌که پيش از او «شيصبانى» خروج كند، او از سرزمين كوفه خروج مى‏كند و همانند چشمه آب از زمين مى‏جوشد و كاروان شمارا مى‏كُشد، پس‌ازآن منتظر سفيانى و خروج قائم (علیه‌السلام) باشيد». (9)

برخي از علما، «شيصبان» و «بني شيصبان» را بر «بني العباس» تطبيق نموده‌اند؛ بر همين اساس، مرحوم «علامه مجلسي» مي‌گويد: «چون بني العباس شريک شیطان‌اند؛ کارهايشان عملکردهايشان و برخوردهايشان رديف برخوردهاي شيطان است». (10)

بنابراین علاوه بر تحلیل روایت، نکات مبهم دیگری در روایت وجود دارد که نیاز است به‌صورت مفصل به بررسی آن پرداخته شود، ازجمله عبارت «إِذَا حِيلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ سَبِيلِ الْكَعْبَةِ وَ اجْتَمَعَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ اسْتَدَارَ بِهِمَا الْكَوَاكِبُ وَ النُّجُومُ» یعنی وقتی‌که راه کعبه بر شما بسته شود و ماه و خورشید گرد هم‌آیند و اختران و ستارگان بر دور آن‌ها حلقه زنند.

این تعبیر همانند تحولات عظیم از سنخ حوادث قیامت است که به نظر می‌رسد راویان «علامات برپایی قیامت» را با «علامات ظهور مهدی (عجل الله تعالي فرجه الشريف)» درهم‌آمیخته است.

3 . بسته شدن مساجد

در خصوص بسته شدن مساجد قبل از ظهور، مرحوم «حسن بن سلیمان حلی» (متوفی قرن 8) در کتاب «مختصر البصائر» خطبه طولانی را از امیرالمؤمنین (عليه‌السلام) نقل مي‌کند و در ميانه خطبه به اين مطلب چنین اشاره مي‌نمايد:

«فَإِذَا اسْتَدَارَ الْفَلَكُ‏ قُلْتُمْ مَاتَ أَوْ هَلَكَ بِأَيِّ وَادٍ سَلَكَ فَيَوْمَئِذٍ تَأْوِيل‏ هَذِهِ الْآيَةِ ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ وَ أَمْدَدْناكُمْ بِأَمْوالٍ وَ بَنِينَ وَ جَعَلْناكُمْ أَكْثَرَ نَفِيرا وَ لِذَلِكَ آيَاتٌ وَ عَلَامَاتٌ أَوَّلُهُنَّ: إِحْصَارُ الْكُوفَةِ بِالرَّصَدِ وَ الْخَنْدَقِ، وَ تَحْرِيقُ الزَّوَايَا فِي سِكَكِ الْكُوفَةِ، وَ تَعْطِيلُ الْمَسَاجِدِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً، وَ تَخْفِقُ رَايَاتٌ ثَلَاثٌ حَوْلَ الْمَسْجِدِ الْأَكْبَر»؛ (11)

پس هنگامي‌که گردش آسمان طولانى شد خواهيد گفت: (آن مهدى موعود) مرده يا هلاك شده و به کدام بيابان رفته است. آن روز تأويل اين آيه مصداق پيدا مي‌کند «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَ ...» و براى آن نشانه‏ها و علائمى است. اول آن‌ها محاصره كوفه به‌وسيله نگهبانان و خندق و رخنه كردن آب در كوچه‏هاى كوفه و تعطيل مساجد در مدت چهل شب و پيدا شدن هيكل‏ و برافراشته شدن پرچم‌ها در اطراف مسجد بزرگ كوفه‏ است.

سند اين روايت را مرحوم «حلي» از کتابي که به خط «سيد بن طاووس» است نقل مي‌کند که برخي افراد آن مشخص نيست و افتادگي در سند دارد، ضمن اينکه اين روايت در کتب حدیثی معتبر شیعه ذکر نشده است. از اين‌ جهت نيز روايت دچار ضعف است و نمی‌توان به آن روایت اعتماد کرد.

نتیجه

طبق مطالب از پیش‌گفته، روشن شد که تعطيلي حج و بسته شدن مساجد، در رواياتی با سندي ضعيف آمده و برفرض صدور آن روايت از معصوم، از علائم غير حتمي است و درنتیجه امکان واقع نشدن آن نيز هست، ضمن اينکه قبل از ظهور، بازه زماني طولاني است و چه‌بسا علائم غیرقطعی در تاريخ بافاصله زياد تا وقت ظهور اتفاق افتاده باشد، مثلاً از بين رفتن حکومت بني‌عباس در روايات به‌عنوان يکي از علائم شمرده‌شده است که دیرزمانی است بنی‌عباس از بين رفته‌اند. به‌عبارت‌دیگر این رخداد‌ها –برفرض صحت- برای قبل از حکومت امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) است و نمی‌توان این‌ها را به‌حساب ظهور گذاشت. از سوی دیگر، همان‌گونه که گفته شد، بسیاری از این نشانه‌ها، جنبه قطعی ندارد درنتیجه با دیدن این علائم، نمی‌توان گفت، بعد از آن‌ها، ظهور اتفاق می‌افتد؛ به‌عبارت‌دیگر برای علائمی که در روایات است نمی‌توان تطبیق قطعی ارائه داد.

پی‌نوشت‌ها

  1. شيخ طوسي، محمد بن الحسن، کتاب الغيبة للحجة، قم: دارالمعارف الاسلامية، چاپ اول، 1411 ق، ص 437.
  2. کتاب الغيبة للحجة، همان، ص 263 تا 267.
  3. ابن بابويه، محمد بن على‏، كمال الدين و تمام النعمة، تهران: اسلامیه، چاپ دوم، 1395 ق، ج‏2، ص 469.
  4. العروسى الحويزى، عبد على بن جمعة، تفسير نور الثقلين، تحقيق: رسولي محلاتي، قم: اسماعيليان، چاپ چهارم، 1415 ق، ج 5، ص 461.
  5. ابن بابويه، محمد بن على‏، كمال الدين و تمام النعمة، (پیشین)، ج ‏2، ص 469.
  6. شيخ طوسي، محمد بن الحسن، کتاب الغيبة للحجة، قم: دارالمعارف الاسلامية، چاپ اول، 1411 ق، ص 263.
  7. ابن بابويه، محمد بن على‏، كمال الدين و تمام النعمة، (پیشین)، ج 2، ص 445 و 447 و 465 و 466.
  8. رجوع کنید: کليني، محمد بن يعقوب، الکافي، تهران: اسلاميه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج ۸، ص ۳۱۰؛ ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم‏، الغيبة (للنعماني)، تهران: نشر صدوق‏، چاپ اول، 1397 ق، ص ۲۵۲، ۲۵۶، ۲۵۷، ۲۶۴ و ۳۰۰؛ ابن‌بابویه، کمال‌الدین و تمام النعمه، (پیشین) ج ‏۲، ص ۶۵۰ و ۶۵۲.
  9. ابن أبي زينب، محمد بن ابراهيم‏، الغيبة (للنعماني)، تهران: نشر صدوق‏، چاپ اول، 1397 ق، ص 302.
  10. مجلسى، محمدباقر بن محمدتقي، بحارالانوار، بیروت: دار إحياء التراث العربي‏، چاپ دوم، 1403 ق، ج 36، ص 356.
  11. حلى، حسن بن سليمان بن محمد، مختصر البصائر، قم: مؤسسه النشر الإسلامي‏، ص 469.

 

کلمات کلیدی

تعطيلي حج، بسته شدن مساجد، علائم ظهور، علي بن مهزيار، علائم غير حتمي، بدا، معارف حديث