پرسش:
عده ای میگویند آیه تبلیغ(آيه 67 مائده) ناظر به شرايط سال هاي اول بعثت پيامبر مي باشد نه واقعه غدير و اعلام جانشيني علي بن ابي طالب؛ به چند دلیل: اول اين كه خدا به پيامبر وعده حفظ جانش را داده در حالي كه در سال دهم چنين تهديدي براي پيامبر وجود نداشته است. دوم اين كه در اين آيه آمده است كه خداوند كافران را هدايت نمي كند و بحث كافران ارتباطي با شرايط سال دهم ندارد. بالاخره آیه تبلیغ ناظر به بعثت است یا غدیر؟
پاسخ:
آيه مورد نظر به شرح زير است:
«يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ»؛ اي پيامبر! آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملًا (به مردم) برسان! اگر نكني، رسالت او را انجام نداده اي! خداوند تو را از(خطرات احتمالي) مردم، نگاه مي دارد. خداوند، جمعيّت كافران(لجوج) را هدايت نمي كند.(1)
نظر مفسران و عالمان شیعه
عموم شيعيان مي گويند كه آيات ابتدايي اين سوره كه آخرين سوره يا از آخرين سوره هايي است كه بر رسول خدا صلی الله علیه و آله نازل شد، در روز عرفه بر پيامبر نازل گرديد. حضرت در سخنراني خود در صحراي عرفات آن ها را به مردم ابلاغ كرد. از جمله احكام و آيات نازل شده، حكم خلافت و جانشيني علي بن ابي طالب علیه السلام بود كه در آيات ابتدايي اين سوره(2) بدان اشاره شده و آن را "كمال دين و تمام نعمت" خوانده است.
پيامبر صلی الله علیه و آله در صدد بود كه اين حكم را هم در آن مجمع ابلاغ كند كه با غوغاي مخالفان مواجه شد. ترسيد كه غوغاها به اصل دين ضربه بزند. از ابلاغ صريح حكم جانشيني در آن مجمع خودداري ورزيد.
در غدير خم و هنگام بازگشت از حج وداع، در روز هجدهم ذي حجه اين آيه نازل شد. پيامبر به ابلاغ حكم جانشيني موظف گرديد. تهديد شد كه اگر اين كار را نكند، مانند آن است كه اصل رسالت را انجام نداده باشد. در پي اين امر صريح، پيامبر در غدير خم اين حكم را ابلاغ كرد. دين كامل و نعمت تمام شد.
نظر اهل سنت
غالب عالمان اهل سنت هم اين را حداقل به عنوان يک قول قبول دارند که آیه ابلاغ رسالت، در غدیر خم و در باره علی بن ابیطالب نازل شده است، کما این که «واحدی» سبب نزول این آیه را همین مطلب می شمرد(3)؛ البته اهل سنت سعی کرده اند در كنار این قول، اقوال ديگر هم بياورند كه گاه تا دوازده احتمال شمرده اند(4)، از جمله اين قول كه در بين آن ها مشهور است كه اين آيه در مكه و هنگام امر به علني كردن دعوت نازل شد، زيرا پيامبر از علنی كردن دعوت خودداری می ورزيد. می خواست پنهانی و بی سر و صدا دعوت را ادامه دهد تا با مخالفت و ممانعت كم تری مواجه باشد. امر به علنی كردن دعوت «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكينَ»(5) بر ايشان سنگين بود و اين آيه نازل شد و ايشان را از ترس كافران و مشركان ايمنی بخشيد و به علنی كردن وا داشت. آن ها عبارت «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ»(6) را كه در آخر آيه آمده مناسب با ابتدای بعثت شمرده اند كه مخاطب پيامبر، كافران بودند، نه حج وداع كه مخاطبش مسلمانان بودند.
آیه تبلیغ مربوط به غدیر است نه بعثت
بيان صاحب «التحرير و التنوير» در رد اقوال اهل سنت (مرتبط نبودن آیه تبلیغ با غدیر) كافي است؛ ایشان مي نويسد:
اين آيه از موارد مشكل قرآن است، زيرا سوره مائده آخرين يا از آخرين سوره هايي است كه بر پيامبر نازل شده، زمان نزول اين سوره، رسول خدا صلی الله علیه و آله همه شريعت و همه آن چه تا آن روز بر ايشان نازل شده بود، ابلاغ كرد. اگر اين آيه در ابتداي بعثت نازل مي شد، مي گفتيم در مقام تثبيت پيامبر و آسان ساختن حمل بار رسالت بر او مي باشد، هم چنان كه در آيات دستور علني كردن دعوت فرمود: «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ»؛ آن چه را مأموريت داري، آشكارا بيان كن! از مشركان روي گردان(و به آن ها اعتنا نكن!) ما شرّ استهزاءكنندگان را از تو دفع خواهيم كرد.(7)
«إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا... وَ اصْبِرْ عَلي ما يَقُولُونَ وَ اهْجُرْهُمْ هَجْراً جَميلا»؛ چرا كه ما به زودي سخني سنگين به تو القا خواهيم كرد... در برابر آن چه (دشمنان) مي گويند شكيبا باش و به طرزي شايسته از آنان دوري گزين!(8)
اما اين سوره آخرين سوره است. رسول خدا رسالت را ادا كرده و دين را كامل نموده و ديگر مطلبي براي ابلاغ نمانده تا دلداري لازم باشد. بنا بر اين دو احتمال بيش تر نمي ماند:
اول؛ اين آيه براي تبليغ مطلب خاصي نازل شده كه تبليغ آن احتياج به تثبيت داشته، زيرا تبليغ آن بر پيامبر سنگين بوده است.(همان كه ما شيعيان مي گوييم و روايات دلالت دارد.)
دوم؛ بگوييم اين آيه ابتداي بعثت و براي تثبيت رسول نازل شده است؛ همان كه روايات (اهل سنت) بر آن فراوان است؛ ولي اين احتمال (با وجود فراواني روايات) قابل اعتنا نيست، زيرا لازمه اش آن است كه آيه اي ساليان سال بعد از نزول در كتاب جايگاه نداشته و به سوره اي ملحق نشده باشد. جايز هم نيست كه آيه اي بدون الحاق به سوره اي و جداگانه تلاوت شود. پس با توجه به اين جهت، همه اخباري كه بر نزول اين آيه در اوايل بعثت يا در مكه يا در ساليان آغازين مدينه دلالت دارد، مردود مي شوند و بي اعتبار مي گردند.(9)
مطلب دیگر؛
كافر بر دو گروه اطلاق مي شود:
كافران اصطلاحي و ظاهري مثل بت پرستان و اهل كتاب كه منكر توحيد، معاد يا نبوت حضرت رسول صلی الله علیه و آله مي باشند.
كافران باطني كه گر چه به ظاهر به توحيد و نبوت و معاد اقرار كرده اند، ولي به واقع و باطن، ايمان ندارند و حقايق وحياني را با يقين به وحيانيت آن ها انكار مي كنند.
در اين جا هم سخن از كساني است كه به خلافت و جانشيني امام علي به عنوان خواست خدا و امري آسماني باور دارند و مي دانند كه چنين امري بر پيامبر نازل شده و ايشان در صدد ابلاغ آن است، ولي نمي خواهند آن را بپذيرند و در صددند مانع از ابلاغ اين حكم خدايي شوند. اينان در باطن كافرند و خدايي كه به باطن ها علم دارد با توجه به كفر دروني آنان، آن ها را كافر مي شمارد هر چند در ظاهر جزو مسلمانان هستند و اظهار اسلام مي كنند.
نتیجه
با توجه به مستندات روایی از معصومین علیهم السلام که مفسران حقیقی قرآن هستند و با توجه به شواهد تاریخی و... همه عالمان و اندیشمندان شیعی معتقدند آیه ابلاغ رسالت، مربوط به سال دهم هجری و حجة الوداع و روز غدیر و اعلان وصایت و جانشینی حضرت علی علیه السلام است.
در منابع روایی اهل سنت نیز روایات بسیاری در این زمینه هست و غالب اهل سنت نیز در بین اقوالی که در ذیل آیه تبلیغ می آورند، به غدیر خم و این که این آیه در باره علی بن ابیطالب است اشاره دارند.
آيه تبلیغ در آخر عمر پيامبر صلی الله علیه و آله و در مورد مسئله مهمي نازل شده كه ممكن بوده مورد كفر و انكار جمع زيادي از مسلمانان واقع شود. خدا پيامبرش را از مكر آنان امان داده، بدون ترس از آن جمع، به تبليغ آن مطلب فراخوانده، این موضوع مهم، ابلاغ جانشيني علي بن ابيطالب بوده و در غدير خم واقع شده است.
کلیدواژه
قرآن، آیه ابلاغ رسالت، آیه تبلیغ، غدیر خم، اعلان ولایت، علی بن ابیطالب، نصب جانشینی، روز غدیر، مائده آیه 67،
پي نوشت ها:
1. سوره مائده، آیه 67.
2. سوره مائده، آیه 3.
3. واحدي، علی بن احمد، اسباب النزول القرآن، بيروت، دار الكتب العلميه، 1411ق، ص 204.
4. طبرى، محمد بن جرير، جامع البيان فى تفسير القرآن(تفسير الطبرى)، بیروت، دار المعرفة، 1412 ه. ق، چاپ اول، ج 6، ص 198 و 199؛ فخر رازى، محمد بن عمر، التفسير الكبير(مفاتيح الغيب)، بیروت، دار إحياء التراث العربی، 1420 ه. ق، چاپ سوم، ج 13، ص 400.
5. سوره حجر، آيه 94.
6. سوره مائده، آیه 67.
7. سوره حجر، آیه 94 و 95.
8. سوره مزمل، آيه 10-15.
9. ابنعاشور، محمدطاهر، تفسير التحرير و التنوير المعروف بتفسير ابن عاشور، بیروت، مؤسسة التاريخ العربی، 1420 ه. ق، چاپ اول، ج 5، ص 151 و 152.