۱۳۸۹/۰۴/۲۲ ۱۸:۵۱ شناسه مطلب: 14334
سلام خواهش میکنم جوابی کامل به من بدهید میخواستم بدونم چرا جهان دارد به سوی ظلم فساد و تباهی پیش میرود ؟ وقتی به اطراف خودم نگاه می کنم و بد حجابی کم رنگ شدن عفت و حیا گسترش مال های حرام را میبینم بسیار ناراحت میشوم چرا جهان اینگونه ترسیم شده ؟ چرا موعود الهی در پایان ظهور میکند ؟ تکلیف ما چیست که باید اینگونه شاهد تباه شدن خود و هموطنانمان باشیم ؟ چرا جبهه ی باطل قدرتمند است و تمامی ثروت رسانه ها و غیره را در دست گرفته ؟ وقتی به کشور عزیزمان ایران نگاه میکنم و با چند سال پیش مقایسه میکنم و میبینم اگر با همین شرایط پیش رود دیگر چیزی به نام اسلام در عمل وجود نخواهد داشت عذاب میکشم ؟ اینده جهان چگونه است ....... اگر فرض کنیم امام زمان 100 سال دیگر ظهور کنند ما دیگر نخواهیم بود که ان جامعه ی زیبا را ببینیم پس تکلیف ما چیست که گرفتار این فتنه ها بی عدالتی ها و محرومیت ها شده ایم ؟ اینده ایران از همه چیز برای من مهم تر است ؟ چگونه خواهد بود؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از اعتماد و ارتباط تان با اين مرکز.
دغدغه و احساس مسؤليت شما شايسته تقدير و تحسين است . چند موضوع مهم اجتماعي ،تاريخي و تربيتي و ديني را در پرسش خود مطرح کرده ايد .پاسخ تفصيلي به همه آن ها در اين مجال مقدور نيست ليکن به صورت اجمالي به برخي جنبه هاي آن مي پردازيم، سپس شما را به مطالعه منبعي که معرفي خواهيم کرد ،توصيه مي کنيم.
عزيزگرامي !
پرسيده اي که :
1- آينده جهان - به ويژه ايران - چگونه خواهد شد ؟
2- چرا جهان به سمت فساد و تباهي مي رود ؟
3- تکليف ما در اين دوره فساد چيست ؟
دانش بشري هر گز نمي تواند آينده اجتماعي کل جهان يا بخشي از آن مثل ايران را به صورت قطعي پيش بيني کند .
مسايل اجتماعي و عوامل و شرايط مؤثردر وقوع حوادث و پيدايش فرم ها و وضعيت ها ي مختلف پيچيده تر از آن است که بتوان مانند يک منجم و متخصص در ستاره شناسي ، خسوف و کسوف يا هواشناسي آينده را با مشخصات زماني و مکاني به درستي پيش بيني کرد (1)زيرا چه بسا عوامل پيش بيني نشده يا غير قابل پيش بيني در جريان پيدايش آن حادثه و وضعيت خاص دخالت کرده ، مسير را به کلي دگرگون سازد .به همين دليل است که گفته اند : وعده دادن و خبر از آينده محتوم دادن و پيشگويي صادقانه کردن کار پيامبران صادق است .
اما ديدگاه قرآن در مورد آينده تاريخ بشر اين است که تاريخ در نهايت امر به حاکميت عقلانيت ، ايمان و تقوا ، صلح و صفا ،و خلافت و جانشيني صالحان در دنيا ، و گسترش امنيت ، عدالت ، نعمت و رفاه منتهي مي شود .با استقرار حکومت حق و عدل ، بشر از کمال عظيمي برخوردار خواهد شد . وعده تمام فرستادگان و سفيران الهي سر انجام جامه عمل خواهد پوشيد .
اما در مورد اين که چرا جهان به سوي ظلم و فساد و تباهي پيش مي رود، ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد.(1)
برخى ديدگاه ها ريشه فرهنگى دارد, برخى علت آن را در فاصله طبقاتي و وجود فقر و غنا جستجو مي کنند و ريشه آن را اقتصادي مي دانند . برخى ريشه سياسى دارد و ممكن است چند عامل دست به دست هم دهند ، موجب فساد در جامعه بشود .
عده اي معتقدند که شر و فساد لازمه جدا ناپذير زندگي بشر است .از اين رو عاقلانه ترين راه را خود کشي و خاتمه دادن به حيات و زندگي مي دانند . گروهي دوره حيات و زندگي بشر را به دليل پيشرفت ها و مهارت هاي شگرف علمي پايان يافته مي دانند .
برخي نيز مالکيت فردي را ام الفساد و مايه گسترش ظلم و فسادمي دانند. (2) در ذيل نخست به بيان عوامل مختلف فساداز نگاه صاحب نظران اشاره مي شود . سپس مهم ترين عامل را از نظر قرآن بيان خواهيم کرد .
عوامل مختلف فساد عبارتند از :
1- جهل و نا آگاهي:
بى اطلاعى از ماهيت و اهداف واقعى آفرينش و چرايي زندگي و جهل از جريان هاى موجود در جامعه و عملکردها و سياست هاي سالوسانه و مزدورانه شيادان و اكتفا كردن به مسموعات و شايعاتِ رايج وتحت تأثير شعارهاى ميان تهى قرار گرفتن , يكى از عوامل فساد در جامعه است .
زندگي در وضعيت بازي هاي کودکانه ، فرو رفتن در تاريکي ها و ظلمت هاي جاهليت مدرن که همراه با انواع صفات رذيله اخلاقي و رفتارها و منش هاي پست حيواني و شهواني است ، از يک سو و کنار رفتن ارزش هاي الهي و قدّوسي و جايگزين گشتن بَدَلي ها و ضد ارزش ها به جاي اصلي ها و ارزش ها از سويي ديگر انسان را از فلسفه آفرينش و مسؤليت هاي انساني اش دور کرده است .
ناآگاهى دردى است بزرگ و در شمار بزرگ ترين دردهاى بشريت است كه مايه تباهى همه امور, از جمله تباهى حيات ابدى آدمى است . بسيارى از لغزش ها, انحرافات و دشمنى ها ميوه هاى گنديده اى هستند كه از درخت پر آفت ناآگاهى و بى بصيرتى مى رويند. امام علي (ع) مي فر مايد:
الجهل داءٌ و عياء; الجهل أدوأ الداء; الجهل فساد كل أمر; الجهل يفسد المعاد; جهل و ناآگاهى سخت ترين درد است و بدترين دردها است و موجب فساد هر چيزى مى باشد و باعث عذاب آخرت مى شود.(3)
بى اطلاعى از نفوذ فرهنگ ها و مكاتب بيگانه كه از كانال هاى مختلف علمى و رسانه اي به نهانخانه انديشه و اعتقاد افراد,جريان مى يابد, خواسته يا ناخواسته انسان تحت تأثير آن ها قرار مى گيرد.
بى اطلاعى و جهل باعث مي شود که نا آگاهان بازيچه دست جاه طلبان فاسد و منافقان زيرك شوند.
ناآگاهى و بى اطلاعى باعث شيوع خرافات و رسومات غلط در قالب هاى مقدّس مآبانه مى شود.
بى خبرى و ناآگاهى سبب نفوذ و جاذبه يافتن شعارهاى عوام فريبانه و دروغين خيانت پيشگان و سياست بازان مى گردد.
بى خبرى و ناآگاهى سبب مى شود انديشه ها و مكتب هاى بيگانه , با عظمت و پر جاذبه قلمداد شود و معارف و انديشه هاى بلند دينى , كم ارج به نظر آيد.
بى خبرى و ناآگاهى باعث مى شود امام حسين كشته شود . امام على مظلومانه تنها و بى ياور گردد . وقتى آنان از دست رفتند, مردم به هوش آيند, در حالى كه كار از كار گذشته است .
شخصيت هاى فاسد دنيا يا يك جامعه براى اين كه خوب به منافع خود نايل گردند, دو كار مى كنند:
از طرفى هوس ها و غرائز نفسانى مردم را تحريك مى كنند تا مردم همانند آنان شوند . همدل و همراه آنان گردند .
از طرف ديگر با مشغول ساختن مردم به مسائل سطحى و كم اهميّت , در تخدير و غفلت و بى خبرى مردم مى كوشند . مسير صحيح وحقيقى را عوض مى كنند.
2- تهاجم فرهنگي دشمنان:
امروزه جامعه جهاني و به تبَع آن جامعه ايران با تخريب بزرگ فرهنگي روبرو است . فرهنگ ملت هاي مختلف كم كم ضعيف مي شوند . فرهنگ غرب ( آن هم جنبه هاي منفي و فاسد ، نه جنبه هاي مثبت آن ) در كشور هاي ديگرو ازجمله در جامعه ما جايگزين مي شود . فساد ، بي بند و باري ، گسترش فرهنگ مصرفي و بي ديني و لاقيدي از طريق رسانه هاي نوشتاري و گفتاري و ابزارهاي تبليغاتي مانند ماهواره ، فيلم هاي مبتذل ، اينترنت و...گسترش مي يابد.
3 - فقر و ندارى :
يكى از عوامل مهم بزهكارى ها و مفاسد اجتماعى , فقر مردم است . مشكلات اقتصادى يکي از آسيب هاى اجتماعى است . بعضى از جامعه شناسان با مطالعاتى كه انجام داده اند, منشأ عمده انحرافات اجتماعى در سطح پايين جامعه را در عوامل اقتصادى اعلام كرده اند .در تبيين علل پيدايش بزهكارى جرم و الكليسم و روسپيگرى وامراض روانى , بيش تر به عوامل اقتصادى اشاره كرده اند.(4)
بديهى است كه جوان و نوجوانى كه از يک سو فقر فرهنگي و ديني دارد و از سويي ديگر در خانه اي بزرگ شده که از فقرشديد مالي و اقتصادي رنج مي برد , براى فرار از آن خانه لحظه شمارى مى كند .خود را به آب و آتش مى زند. چون موقع ازدواج اش مى رسد, نه امكان ازدواج را دارد و نه خانه ومحل زندگى , كه خواه ناخواه به دنبال مفاسد اجتماعى مى رود يا به دزدى و چپاول مال مردم دست مى زند يا به مواد مخدّر رو مى آورد.
4 - غنا و ثروت اندروزى :
يكى از عوامل مهم مفاسد اجتماعى در سطح بالاى جامعه , غنا و توانمندى اقتصادى است . بيش تر انحرافات جنسى و اعتياد به الكل و مشروبات و مواد مخدّر, ناشى از استغنا و ثروتمندى است , قرآن نيز اين حقيقت را بيان كرده است . (5)
5- سست شدن بنيان خانواده و ضعيف شدن عواطف و روابط انساني ، يكي ديگر از عوامل است. با گسترش فرهنگ مادي گرايي و ثروت اندوزي و اشتغال مردم به اين مسئله ، روابط انساني و عواطف در درون خانواده و جامعه ضعيف مي شود ؛ به همين خاطر بنيان خانواده سست مي شود . از اين طريق طلاق و جدايي پدر و مادر، يا فرار دختران از كانون خانواده و غلطيدن در دام هاي مختلف آغاز مي شود.
6- دوري از خدا و معارف و آموزه هاي اسلامي : شهيد مطهري مي گويد : ريشه فسادها و تباهي ها نقص روحي و معنوي انسان است ( علتش اين است که ) انسان هنوز دوره جواني و نا پختگي را طي مي کند و خشم و شهوت بر او و عقل او حاکم است .(6) قرآن کريم ريشه اصلي همه مشکلات بشر ، و همه نا امني ها ، ظلم ها و فسادها را در فاصله گرفتن زندگي انسان ها ( در عرصه هاي مختلف اعتقادي ، فرهنگي و هنري ، سياسي و حکومتي ، اقتصادي و معيشتي ، فردي و اجتماعي و..) از خدا و معارف و آموزه هاي ديني بيان مي کند
: َّ وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكا (7) ؛هر کسي ( يا جامعه اي ) از ياد من روي گردان شود، زندگي تنگ و سختي خواهد داشت ..به گونه اي که درهاي زندگي به کلي به روي شان بسته مي شود . با ظلم و فساد و تبعيض و فقر و نا امني مواجه مي شوند.
در آيه ديگري مي فرمايد : وَ مَنْ يُعْرِضْ عَنْ ذِكْرِ رَبِّهِ يَسْلُكْهُ عَذاباً صَعَداً(8) ؛هر کسي از ياد پروردگارش روي بگرداند، خداوند او را به زندگي پر مشقت و به عذاب شديد و روز افزون گرفتار مي سازد .
اما چه بايد کرد و تکليف چيست ؟
از قرآن مجيد و روايات معصومين عليهم السلام استفاده مىشود كه اصلاح جامعه بشرى بدون ايمان و دعوت به حق و مبارزه با فساد ممكن نيست. از آيه « كنتم خير امت أخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون باللَّه» (9) بر مىآيد كه مسلمانان تا زمانى يك امت ممتاز محسوب مىشوند . جامعه آن ها يک جامعه برتر و الگويي خواهد بود كه امر به معروف و نهى از منكر نمايند .هرگاه اين دو را ترك كنند، نه بهترين امتاند و نه به سود جامعه خواهند بود.
لازمه امر به معروف و نهي از منکر اين است که نخست خودشان عامل به معروف باشند و از گناهان و منکرات فاصله بگيرند . يعني بازگشت به فطرت و هويت اصلي خود ، بازگشت به دين و به خدا تنها راه اصلاح جهان است ،
امام باقر(ع) در اين باره مىفرمايد: امر به معروف و نهى از منكر دو فريضه بزرگ الهى است كه بقيه فرائض با آنها بر پا مىشوند و به وسيله اين دو، راهها امن مىگردد و كسب و كار مردم حلال مىشود. حقوق افراد تأمين مىگردد و در سايه آن زمينها آباد و از دشمنان انتقام گرفته مىشود و در پرتو آن كارها سر و سامان مىگيرد.(10)
بنابراين اگر خواهان اصلاحات در بخشهاى مختلف زندگي فردي و اجتماعي مىباشيم، بايد1- سطح اطلاعات و معرفت هاي ديني را بالا ببريم ،
2- خدا را در همه جا و در هر لحظه حاضر و ناظر بدانيم ،
3-پايه هاي اعتقادي از جمله عقيده به قيامت و بهشت و جهنم را تقويت کنيم .
4- آموزه هاي ديني را برنامه هر روز زندگي خود قرار دهيم .
5- فرهنگ نظارت عمومى و امر به معروف و نهى از منكر را در جامعه حاكم سازيم.
پى نوشتها:
1و2.جهت آگاهي بيش تر به کتاب جامعه و تاريخ ، هم چنين به مجموعه آثار شهيد مطهري ،ج24 از ص 307به بعد مراجعه شود .
3- معجم الفاظ غررالحکم، ص 181.
4.دكتر محمد حسين فرجاد, آسيب شناسى اجتماعى .
5. علق (96 آيه 6
6. شهيد مطهري، مجموعه آثار ،ج24 ص435.
7.طه (20) آيه 124.
8. جن (72) آيه 17.
9. آل عمران (3) آيه 110.
10 . وسائل الشيعه، ج 11، ص 395.