۱۴۰۴/۰۳/۱۹ ۱۲:۳۲ شناسه مطلب: 100223
پرسش:
یهودستیزی پس از میلاد مسیح و طی قرونوسطی چگونه شکل گرفت؟
پاسخ:
یهودستیزی طی چند قرن مهمترین مشکل جامعه یهودی در اروپا بود. علت آن به بخشی از خصلتهای یهودیان بازمیگشت از آن جمله:
• یهودیان خود را قوم برتر و برگزیده و دیگران را گمراه میدانستند و میدانند که ناشی از نخوت و خودشیفتگی آنها بوده و هست.
• با هیچ قومی خارج از یهود ازدواج نمیکردند. ورود به دین یهود ممنوع بوده و چیزی به نام تبلیغ در دین نداشتند. در اینجا ذکر یک نکته تاریخی بسیار مهم است که در فهم دلیل «حلناشدگی یهودیان در سرزمینهای مختلف» به ما کمک میکند. بنیاسرائیل خود را قوم برگزیده و برتر میدانستند (و اکنون نیز میدانند) و به همین دلیل طی مهاجرتهای عمدتاً اجباری که در طول تاریخ داشتهاند، هیچگاه با اقوام سرزمینهای میزبان آمیختگی فرهنگی و دینی پیدا نکردهاند. آنها به دلیل «خودبرتربینی» با خارج از قوم خود وصلت نمیکردند و کسی را نیز به جمع خود راه نمیدادند. وقتی بنیاسرائیل معجزه خداوند را در شکافتن دریا دیدند، به این برتری قومی بیش از گذشته ایمان آوردند. این دیدگاه که «ما قوم برگزیده و برتر هستیم» یکی از ریشههای مهم یهودستیزی بوده است.! صهیونیستها در ارتش به سربازانشان آموزش میدهند «اگر مسلمانان یکی از ما را بکشند ما دو تا از آنها را میکشيم. اگر به یکی از ما چاقو بزنند ما به آنها گلوله میزنيم، اگر یکی از ما را زخمی کرده و به بیمارستان بفرستند ما آنها را به قبرستان میفرستیم» شاید علت اینکه اسرائیل در ازای تحویل گرفتن یک جنازه بهودی چندین اسیر فلسطینی زنده را آزاد میکند انتقال این پیام است که «جنازه ما نیز از چندین زنده مسلمانان باارزشتر است».
• در جوامع میزبان به لحاظ قدرت علمی و ثروت مادی که داشتند در وضعیت ممتازی قرار میگرفتند.
• جمعی از اندیشمندان اروپایی یهودیالاصل بودند.
• در درون خود جامعه منسجمي داشتند و به یکدیگر کمک مالی میکردند. حس اقلیت بودن و فرامین دینی دلیل کمکهای آنان به یکدیگر بود.
• ربا را مشروع میدانستند (و میدانند) و ازجمله دلایل ثروتاندوزی آنها رباخواری آنهاست که طبیعتاً با عکسالعمل جوامع میزبان اروپایی مواجه میشد.
• یهودیان در قرونوسطی به دلیل عقاید مذهبی تحتفشار کلیسا قرار داشتند. جرم آنها اين بود که قاتل عیسی مسیح هستند. اتهام دیگر آنها این بود که «قبول ندارند عیسی پسر خداست» بنابراین کلیسا آنها را تکفیر کرد. در مقابل اقدام کلیسا عدهی کمی مسیحی شدند، عدهای دیگر تقیه کرده و به زبان اظهار مسیحیت میکردند اما اکثریت یهودی باقی ماندند و فشارهای کلیسا را تحمل میکردند.کلیسا نیز برخلاف مسیحیان اولی؛ با محبت و استدلال دعوت به مسیحت نمیکرد. در قرونوسطی اگر کسی با زبان خوش مسیحی نمیشد با زبان زور باید به کسوت مسیحیت درمیآمد. یکی از دلایل برتری یهود به مسیحیان این بود که مسیحیت در قرونوسطی، مسیح را پسر خدا میدانستند اما یهردیان یکتاپرست بودند.
پس از چندی اخراج یهودیان در اروپا آغاز شد. اولین اخراج آنها توسط ادوارد اول پادشاه انگلستان در سال 1290 صورت گرفت اکثریت جمعیت یهودی در شرق اروپا بهویژه لهستان ساکن شدند. با کشف قاره آمریکا، مهاجرت به آنجا نیز آغاز شد مهاجران اولیه به آمریکا، جویندگان طلا و دگراندیشان مذهبی بودند که عمده این دگراندیشان را یهودیان تشکیل میدادند.
با پایان قرونوسطی و تضعیف شدید کلیسا تصور میشد؛ فشار بر روی یهودیان برداشته شود اما اینگونه نشد بلکه فشارها بر یهودیان بیشتر هم شد. اگر یهودیان در قرونوسطی متهم به عقیده غیر مسیحی بودند در دوران مدرنیته متهم به اخلال در نظام اقتصادی و خیانت به وطن شدند به آنها گفته میشد که تعصب ملی ندارند، در جنگ به فکر کاسبی خود هستند و احتکار میکنند. لذا در این دوران یهودستیزی، وارد مرحله جدیدی شد.
عصر ملیگرایی در اروپا و ظهور صهیونیسم (1850-1917):
در نیمه دوم قرن نوزدهم نژادپرستی در اروپا رواج یافت. اروپاییها خود را نژاد برتر (نژاد آریایی) و اعراب و یهودیان را نژاد پستتر (نژاد سامی)(1) معرفی میکردند.! پدیدهای که در اروپای جدید به آنتی سمیتیسم مشهور شد. اگر در قرونوسطی مشکل یهودیان دینشان بود حالا مشکل آنها نژادشان شد.
بسیاری از مشاهیر اروپایی، مبلغ برتری نژادی شدند. ازجمله آنها «ریچارد واگنر» موسیقیدان برجسته آلمانی بود که ایده دشمنی ذاتی نژاد یهود با نژاد آریاییالاصل آلمانی را تبلیغ میکرد. اهمیت دیدگاه واگنر ازآنروست که هیتلر از مریدان واگنر بود.(2)
موج یهودستیزی از اروپای غربی به شرق هم رسید. در سال ۱۸۸۱ الکساندر اول پادشاه روسیه ترور شد. بخشی از اعضاء تیم ترور، یهودی بودند. پسازاین واقعه روسها به مناطق یهودی حمله کردند، خانههای آنها را آتش زده و اموالشان را ضبط کردند. در سال ۱۸۹۰ نمایندگان ضد یهودی وارد پارلمانهای اروپایی گردیده و خواهان تصویب قوانین ضد یهودی شدند. در برخی از پارلمانها؛ مبارزه با نژاد یهودی به قانون تبدیل شد(3) ، در نیمه اول قرن بیستم و با افزایش موج ناسیونالسیم در اروپایهودستیزی شدت بیشتری گرفت. مقدس شدن پرچم و ملت و تمدن و... دشمنی با یهودیان را تشدید کرد. در این دوره حدود ۱۰ میلیون یهودی در اروپا بودند.
واکنش یهودیان متفاوت بود. عدهای با شرایط سخت جوامع میزبان، ساختند. عدهای نیز تصمیم گرفتند به آمریکا که مهاجرپذیر بود مهاجرت کنند. هسته اولیه قدرت سیاسی و اقتصادی یهودیان در آمریکای امروزی، همین مهاجران بودند. یهودیان که در فضای یهودستیزانه قرونوسطی و مدرنیته اروپایی از تولید ثروت و قدرت بازنماندند در جامعه آمریکا باقدرت بیشتری جایگاهها و مناصب سیاسی و اقتصادی آمریکا را به خود اختصاص دادند.(4)
پی نوشت:
1. سام پسر نوح نبی بود و عرب و از نگاه نژادپرستان اروپایی، یهودیان و اعراب فرزندان سام و نژاد پستتر بودند. ویل دورانت در تاریخ تمدن خود مینویسد: گروه تفتبش عقاید در اروپا که یهودیان را دستگیر وشکنجه کرده غالبا خودشان یهودی بودند.
2. هیتلر در خاطراتش گفته بود به شدت به واگنر علاقهمند بوده و در کودکی پولهایش را جمع میکرد تا به اپرای واگنر برود. ريشه یهودستیزی هیتلر را باید در علاقه افراطی او به واگتر جستجو کرد.
3. یهودستیزی در پارلمانهای اروپایی قدرت سیاسی تولید میکرد.
4. تا پایان جنگ جهانی دوم شش میلیرن یهودی به آمریکا مهاجرت کردند. آنها حدود دو درصد جمعیت آمریکا را تشکیل میدادند اما به دلیل ثروت و دانش سهم بالایی در مناصب سیاسی، اقتصادی، فکری و رسانهای داشتند و اکنون نیز دارند.