۱۳۸۹/۰۴/۱۹ ۰۱:۰۲ شناسه مطلب: 14191
به نام خدا با عرض سلام من برایم سئوالی پیش آمده که عقیدهای کلی ، سنی و شیعه مخالفن را می دانم حال گفته میشود در اکثر موارد دینی با هم مشترکیم اگر آن نکات مشترک و نکات غیر مشترک را بیان کنید ممنون میشوم. حتما نکاتی که از کتاب گرفین نام کتاب را هم بیان کنید.
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
ميان شيعه وسني عوامل متعدد مشترک وجود دارد. که به برخي ازآن ها اشاره مي شود:
1 ـ اصل توحيد
همه مسلمانان به اصل توحيد عقيده دارند. ايمان به خداوند قلب هاي مؤمنان را به هم پيوند مي دهد . در قرآن نيز از اصل توحيد به عنوان عامل مهم مسلمان حتي پيروان اديان الهي ياد شده است.(1) در قرآن نيز توحيد به عنوان عامل وحدت «امت واحده» ذکر شده است. (2)
2 ـ دين اسلام
اسلام به عنوان مجموعه قوانين الهي يکي از محورهاي مشترک دو فرقه شيعه وسني است. يعني شيعه و سني به اصل دين عقيده دارند. در قرآن نيز دين به عنوان عامل وحدت و اشتراک ذکر شده است:
«و اعتصموا بحبل اللّه...» در تفسير اين آيه که مقصود از حبل اللّه چيست؟ در برخي از تفاسير مانند مجمع البيان(3)، التبيان(4) و روح البيان(5) آمده : مقصود از «حبل اللّه» دين اسلام است. در قرآن آمده است: " شما مسلمانان مانند مشرکان نباشيد که در دين شان اختلاف کردند" (6)
3 ـ قرآن
يکي ازعوامل اشتراک شيعه و سني، قرآن است. يعني اصل قرآن به عنوان کتاب واحد، مورد قبول همگان بوده و عامل مهم همبستگي مسلمان است. هرگاه قرآن از سوي دشمنان تهديد شود، همه مسلمانان با جان و مال از آن دفاع و پاسداري مي کنند. در برخي تفاسير مانند روح المعاني(7)، تفسير ابن کثير،(8) الميزان(9) و تفسيرالکبير(10)آمده که مقصود از «حبل اللّه» قرآن است.
4 ـ پيامبر اسلام (ص)
همه مسلمان به پيامبر عقيده دارند . او را فرستاده خداوند مي دانند . مرحوم طبرسي در ذيل آيه: «واعتصموا بحبل اللّه جمعياً و لا تفرقوا»مي نويسد: مقصود از «حبل اللّه» پيامبر اسلام است.(11) امام علي (ع)در هنگام درگيري با اهل شام، از اختلافات بين مسلمانان اظهار نگراني نموده ، از پيامبر واحد و خداوند واحد به عنوان محورهاي همگرايي ياد کرد: " جريان کارمان با درگيري با گروهي از اهل شام آغاز شد، در حالي که به ظاهر پروردگارمان، پيامبرمان و دعوت اسلامي مان يکي بود." (12)
5 ـ مصالح عمومي
يکي از عوامل مهم مشترک شيعه و سني، مصالح عمومي است، بدين معنا در جايي که مصالح عمومي در خطر افتد، امت اسلامي احساس خطر نموده ، در برابر دشمنان متحد مي شوند، از اين رو علي (ع) يکي از علل سکوت خود در برابر خلفا را رعايت مصالح عمومي و حفظ وحدت اسلامي بيان مي نمايد:
"به خدا سوگند! اگر ترس وقوع تفرقه ميان مسلمانان و بازگشت کفر و تباهي دين نبود، رفتار ما با آن ها طور ديگري بود." (13)
6 ـ ارزش ها
درهرجامعه اي سنت و اصول پذيرفته اي شده است که مردم آن جامعه به آن ها علاقمند بوده و حفظ آن ، عامل وحدت است. جامعه اسلامي نيز سنّت ها و اصولي دارد که مي توان از آن ها به عنوان ارزش هاي اسلامي ياد کرد. هويت و استقلال جامعه اسلامي بستگي به پاسداري آن ها داشته ، حفظ آن ها يکي از مؤلفه هاي وحدت اسلامي است، از اين رو هرگاه دشمنان آن ارزش ها را تهديد کنند، مسلمانان، متحد و از آن ها دفاع مي کنند. امام علي (ع)به مالک اشتر دستور داد که حافظ ارزش ها باشد:
«هيچ سنّت شايسته اي را مشکن که معيار عمل بزرگان اين امت بوده است . همبستگي و کار ملت بر محورش سامان مي يافته است . هيچ راه و رسم جديدي ايجاد مکن که به سنّتي از اين سنّت ها آسيب برساند.»(14)
7ـ اهل بيت
مسلمانان خاندان پيامبر را قبول دارند و به آنان احترام مي گذارند. اين امر نيز عامل مهم مشترک بين شيعه وسني مي باشد .
8-رهبري و حکومت
اعتقاد به ضرورت تشکيل حکو مت و اعتقاد به رهبري واحد نيز يکي از عوامل اشتراک شيعه وسني مي باشند.شيعه و سني عقيده دارند که جامعه اسلامي بايد رهبر داشته باشد .البته اين دو گروه در باره شرايط و انتخابي و انتصابي بودن رهبري اختلاف دارند ،اما در اصل ضرورت حکومت و رهبري اتفاق دارند .
عوامل ديگر مانند اعتقاد به اصول و فروعات مانند نماز، قبله واحد، امر به معروف و نهي از منکر نيز عوامل وحدت و مشترکات بين دو فرقه شيعه وسني مي باشند .
اين دو گروه نکات اختلاف و افتراق هم دارند، مانند اينکه شيعيان امام علي(ع) را خليفه بلا فصل و جانشين رسول خدا مي دانند، حال اينکه اهل سنت، حضرت را خليفه چهارم مي دانند. همچنين شيعيان امامان شيعه را امام و رهبر جامعه - بعد از علي - مي دانند ، حال اينکه اهل سنت چنين عقيده ندارند.همچنين شيعه امامان را معصوم مي دانند . اهل سنت اين امر را قبول ندارند . از سوي ديگر شيعه و سني در برخي مسايل مانند کيفيت وضو و نماز اختلاف دارند.
در باره عوا امل مشترک شيعه و سني به سايت ،کتاب ها و مجلات مجمع تقريب بين مذاهب اسلامي مراجعه نماييد.
پي نوشت ها :
1. آل عمران(3) آيه 63.
2. انبياء(21) آيه 92.
3 . مجمع البيان، ج 2، ص 356.
4 . التبيان، ج 2، ص 545 و 546.
5 . روح البيان، ج 2، ص 72.
6 . روم(30) آيه 32.
7 روح المعاني، ج 4، ص 18.
8 . تفسير ابن کثير، ج 8، ص 397.
9 . الميزان، ج 3، ص 271.
10 . تفسيرالکبير فخررازي، ج 8، ص 167.
11. مجمع البيان، ج 2، ص 375.
12 . فرهنگ آفتاب، ج 1، ص 9.
13. سيري در نهج البلاغه، ص 179 و 180.
14. فرهنگ آفتاب، ج 1، ص 85.