۱۴۰۴/۰۳/۲۸ ۱۴:۴۸ شناسه مطلب: 100257
پرسش:
فرق حکومت جمهوری اسلامی با حکومت شاه در فساد چیست؟ هر دو، فساد سراسر حکومتشان را فراگرفته است.
پاسخ:
برخی بر این باوراند که با مقایسه دو حکومت جمهوری اسلامی و حکومت پهلوی به این نتیجه خواهیم رسید که در هر دو حکومت فساد در سرتاسر ارکان آن وجود دارد و مشاهده میشود که در موارد خرد و کلان در این دو حکومت اختلاس و فساد مالی وجود دارد، با توجه به این مسئله این سؤال مطرح است آیا این دو حکومت در فساد تفاوتی دارند یا نه؟
1- در جواب به این سؤال میتوان از دو حیث پاسخ را بیان کرد چراکه فساد در حکومت از دو منشأ متفاوت است، گاهی فساد از سوی دولتها و شخصیتهای خارجی در کشور و حاکمیت صورت میگیرد و گاهی از سوی عوامل ذینفوذ داخلی. اولین تفاوت عمده حکومت جمهوری اسلامی و حکومت پهلوی در این است که نظام جمهوری اسلامی به خاطر پایبندی به اصل استقلال و عدم وابستگی (نه شرقی و غربی بودن) از وجود فساد توسط عوامل خارجی که به خاطر وابستگی به دول خارجی در مملکت به وجود میآید مبرا است و از این حیث با حکومت پهلوی غیرقابل قیاس است ولی در حکومت شاهنشاهی سابق به خاطر وابستگی شدید به دولتهای آمریکا و انگلیس و بهاصطلاح بلوک غرب، در ضمن عناوین مختلف همچون قراردادهای اقتصادی و حضور مستشاران خارجی این فساد بهطور جدی صورت میپذیرفت.
قرارداد کنسرسیوم نفتی که توسط حکومت شاه با طرف آمریکایی و انگلیسی پس از سقوط دولت مصدق در سال 1332 امضا شد نمونهای مهم از همین فسادهاست که توسط طرف خارجی به کشور تحمیل شد.(1) این نوع قراردادها که حکومت شاه یا به خاطر وابستگیاش به دول خارجی و یا به خاطر فشار این دولتها، میبست، یکی از مهمترین مظاهر فساد در حکومت بود، بهطور مثال اسدالله علم وزیر دربار شاه درباره یک قرارداد برای ساخت تعدادی ساختمان مسکونی نظامی با یک شرکت انگلیسی تعبیر «دزدی سرگردنه» را بکار میبرد آنهم به این خاطر که در ازای ساختمانسازیشان 600 میلیون دلار از رقم دیگر رقبایشان بیشتر میخواستند که مورد قبول محمدرضا شاه هم واقع میشود.(2) همه اینها دلیل بر این است که در حکومت پهلوی باجدهی به بیگانگان امری رایج بوده که در حکومت جمهوری اسلامی به خاطر اصل استقلال کشور، منتفی شده است.
2- از حیث فساد عوامل داخلی هرچند حکومت جمهوری اسلامی از این مسئله مبرا نبوده و هر از چند گاهی خبر فساد و یا اختلاسی هرچند کلان منتشر میشود، ولی نکته اساسی در این باره این است که پروندههای فساد در جمهوری اسلامی از ابتدا تاکنون هیچکدام مصداق فساد سیستمی (نظام فساد پرور و فسادپذیر) نبوده است به این معنا که کل سیستم به فساد آلوده شده باشد و در این راستا به خاطر حجم گستردگی فساد نهاد های نظارتکننده قدرتی برای کشف آن و نهاد قضایی قدرت و اختیاری برای برخورد با آن نداشته باشند، هرچند که مواردی از فساد سیستماتیک به معنای فساد شبکهای وجود داشته باشد که عمده آنان به خاطر نقص قوانین و عدم نظارت دقیق بر اجرای قوانین است، ولی قطعاً هم کشف آن و هم برخورد با آن توسط نهاد های قانونی نظام صورت میگیرد و در برخی از موارد شامل مسئولان عالیرتبه نظام هم شده است همچون برخورد با معاون اول رئیسجمهور سابق و یا معاون اجرایی رئیس قوه قضائیه سابق که پرونده آنها توسط نهاد های نظارتی و قضایی نظام کشف و رسیدگی شد، البته این نکته حائز اهمیت است که با اینهمه وضعیت مقابله با فساد گرچه قابل دفاع باشد، ولی به حد مطلوب نرسید و جا دارد که حکومت با استفاده از تمامی ظرفیتهای خود اصل مبارزه با فساد را دنبال کند تا موارد فساد به حداقلیترین حد ممکن برسد؛ ولی در آنسو و بر اساس گزارشهای تاریخی موجود از مسئولان حکومت پهلوی روشن میشود که در آن زمان کشور دچار یک نوع فساد سیستمی است که از عالیترین نهاد کشور یعنی شاه و دربار تا سازمانها و نهاد های خرد و کلان و کشور درگیر آن بوده است.
برای نمونه خانم مینو صمیمی (سرپرست روابط عمومی دفتر فرح پهلوی) درباره وجود این فساد سیستمی در حکومت پهلوی چنین میگوید: «نکته حائز اهمیت در جریان سفرهای شاه به سوئیس این بود که اکثر تصمیمهای مهم سیاسی ایران در سن موریتس گرفته میشد؛ زیرا اکثر وزرا دست شاه را خوانده بودند و با اطمینان به اینکه «ارباب بزرگ» در سوئیس معمولاً وضعیتی شاداب و سرحال دارد، سعی میکردند هر چه طرح و برنامه جیب پرکن دارند (بجای تهران) در سوئیس به اطلاع شاه برساندد تا با استفاده از روحیه مساعد او بهسرعت برای طرح مورد نظر خود تاییدیه بگیرند، چنین حالتی باعث شده بود سن موریتس بهصورت میعادگاه سران کشور (اعم از لشگری و کشوری) درآید، در حقیقت به گونهای حالت «پایتخت زمستانی ایران» را به خود بگیرد».(3)
نتیجه:
درنتیجه باید گفت که تفاوت وجود فساد در حکومت جمهوری اسلامی و پهلوی در این است که از حیث قدرتهای خارجی حکومت پهلوی به خاطر وابستگیاش به خارج از کشور دارای سطح بالایی از فساد بود که شامل قراردادها و باجهای شاه و دربار به شخصیتها و دول خارجی بود که در این زمینه حکومت جمهوری اسلامی به هیچوجه قابل قیاس با آن نیست، ولی از حیث فساد داخلی هرچند در دو حکومت مصادیق فساد دیده میشود، ولی نکته مهم این است که در جمهوری اسلامی این فساد بهصورت سیستمی صورت نمیگیرد و بهنوعی در حاکمیت نهادینه نشده است و بهصورت موردی صورت گرفته که در بسیاری از موارد با آن برخورد شده است، ولی برخلاف آن در حکومت پهلوی بهطور سیستمی این فساد از دربار تا وزارتخانهها و نهادهای خرد کشور جریان داشته است.
پی نوشت:
1. قراردادهای قبل انقلاب - قراردادهای رژیم پهلوی، 25/4/1400: https://psri.ir/?id=6olxxhtv
2. فقیه حقانی، موسی، آخرین شاه آخرین دربار، ص 327.
3. صمیمی، مینو، پشت پرده تخت طاووس، ص 111.