فرج امام زمان

علت توصیه‌ به دعا برای سلامتی و تعجیل در فرج امام زمان چیست؟
جای تردید نیست که مشیت الهی بر عمر طولانی و سلامتی حضرت تعلق دارد و تا هرزمانی که مصلحت بداند او را با سلامت کامل نگاه خواهد داشت؛ چه ما دعا بکنیم و چه دعا ...

با توجه به اینکه ایشان از سوی خدا برگزیده و بازهم به اراده‌ی خدا به غیبت رفته‌اند پس مسلماً خود خدا ایشان را از هر امر سوئی حفظ خواهد کرد، از طرف دیگر درست است که زمان ظهور امام (عج) بر ما پوشیده است اما قطعاً از قبل معلوم بوده و هست؛ و این اتفاق در زمان مقرر رخ خواهد داد، پس علت این‌که ما توصیه‌شده‌ایم به دعای بسیار برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا چیست؟

پاسخ:

جای تردید نیست که مشیت الهی بر عمر طولانی و سلامتی حضرت تعلق دارد و تا هرزمانی که مصلحت بداند او را با سلامت کامل نگاه خواهد داشت؛ چه ما دعا بکنیم و چه دعا نکنیم. ولی در دعاهای ما برای آن حضرت ممکن است اسرار نهفته‌ی بسیاری وجود داشته باشد که به نمونه‌های از حکمت این کار اشاره می‌شود:
دعا برای سلامتی ایشان درواقع نشانه انتظار و بیانگر چشم‌به‌راه او بودن و اظهار عشق و علاقه به ظهور اوست، بر اساس آموزه‌های دینی انتظار نوعی عبادت، بلکه یکی از بهترین عبادت‌هاست. ازاین‌رو در حدیثی آمده: «افضل اعمال امتی انتظار فرج‌الله؛ (1) بهترین اعمال امت من انتظار گشایش از جانب خداوند است».
در روایت دیگر آمده: «المنتظر للثانی عشر کالشاهر بسیفه بین یدی رسول الله یذب عنه؛ (2) کسی که منتظر ظهور امام دوازدهم باشد، مثل کسی است که در حضور رسول خدا شمشیر خود را برهنه کرده و از حضرت دفاع می‌کند».
پس کسی که برای سلامتی حضرت دعا می‌کند، انتظار خود نسبت به رؤیت جمال او را اظهار می‌کند.
دعا و تحیت و اظهار محبت و ولایت اهل‌بیت (ع) نتیجه‌اش به خود ما برمی‌گردد. در زیارت جامعه کبیره آمده: «و جعل صلوتنا علیکم و خصنا به من ولایتکم طیبا لخلقنا و طهاره لانفسنا و تزکیه لنا و کفاره لذنوبنا فکنا عنده مسلمین بفضلکم و معروفین بتصدیقنا ایاکم؛ (3) خداوند درود و صلوات ما بر شما و آنچه ما از ولایت شما باور داریم، مایه طهارت خلقت ما، پاکی جان ما، تزکیه ما و کفاره گناهان قرار داده، ما به سبب فضایل شما نزد خداوند مسلمان محسوب شده و به دلیل تصدیق و ایمان ما نسبت به شما معروف شده‌ایم».
بر اساس این آموزه متعالی معلوم می‌شود دعای ما برای امام زمان و صلوات ما برای حضرت پیامد و نتیجه‌اش نصیب خود ما می‌شود. این کار نوعی توسل به او و اظهار ادب و عشق به ساحت قدس آن حضرت است.
خداوند او را از هر گزند و پیش آمد و رخدادی به‌سلامت حفظ نموده، در فراسوی پرده غیبت برای روزی که خود مصلحت ظهورش را بداند، نگاه‌داری می‌کند تا به‌وسیله حضرت اهداف و آرمان‌های انبیا تحقق و عینیت بیابد، ولی ما به‌عنوان پیروان اهل‌بیت و ارادتمندان به حضرت وظیفه‌داریم که برای سلامتی او پیوسته دعا نماییم.
خداوند و فرشته‌گان بر پیامبر درود می‌فرستند، ولی درعین‌حال ما را نیز دستور داده که درود بفرستیم و فرمود: «ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا علیه و سلموا سلیما؛ (4) خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستد، ای اهل ایمان بر او صلوات فرستید و سلام گویند و کاملاً تسلیم فرمان او شوید».
بااینکه پیامبر نیازی به صلوات ما ندارد، ولی خدا دستور داده که مؤمنان به او صلوات بفرستند، چه‌بسا دعا برای امام زمان از همین باب است، بااینکه آن حضرت نیازی ندارد که ما برای سلامتی او دعا کنیم، ولی ما وظیفه‌داریم این کار را انجام دهیم.
نکته آخر این‌که گرچه بر اساس مشیت و حکمت و مصلحت الهی امام زمان تا تحقق اهداف الهی در زمین زنده و باقی خواهد بود، ولی به دلیل جنبه بشری او ممکن است دچار بیماری و یا رنج و مانند آن شود، لذا دعای مؤمنین برای آن حضرت مفید و مؤثر خواهد بود.

اما در خصوص دعا برای تعجیل فرج هم مسئله روشن است زیرا علم خداوند به نتیجه هر کاری تعلق‌گرفته است یعنی خداوند می‌داند که حضرت بر اساس علل و عوامل گوناگون و اقتضائات مختلف زمانی و مکانی و مطالبات توده مردم و آمادگی‌های ایجادشده در زمین و ده ها عامل دیگر در چه زمانی ظهور خواهد نمود؛ اما نباید از یاد برد که همین دعا و مطالبه فرج خود یکی از علل و عوامل تحقق بستر و زمینه فرج محسوب می‌شود و درنتیجه تأثیرگذار است.
درواقع دعای تعجیل در فرج هم موجب آمادگی روحی و درونی خود ما است و هم به تلاشی عمومی برای ایجاد بستر ظهور منتهی می‌شود و به‌علاوه دعا خود عاملی برای اراده خداوند در تحقق امور گوناگون است و درنتیجه دعای فرج می‌تواند تأثیر بسزایی در زودتر محقق شدن این حادثه عظیم داشته باشد؛ هرچند از ازل در علم خداوند روشن بود که درنهایت و بر اساس وقوع همه این علل و عوامل چه زمانی حضرت ظهور می‌نمایند.

پی‌نوشت‌ها:
1. محمد، باقر مجلسی، بحارالانوار، نشر دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق. ج 52، ص 122.
2. همان، ج 8، ص 374.
3. شیخ عباس قمی، مفاتیح‌الجنان، نشر دفتر انتشار اسلامی، تهران، ص 1004.
4. احزاب (33)، آیه 56.