۱۳۸۹/۰۵/۱۲ ۱۳:۰۰ شناسه مطلب: 15854
سلام خسته نباشید من یک پسر 15 ساله هستم .به مقطع دوم دبیرستان می روم.من خدا را هم قبول دارم یعنی نمازو روزه و بقیه ی واجبات را انجام می دهم.اما یک دوست داشتم که با هم سال اول دبیرستان آشنا شدیم. با هم صمیمی شدیم و به آنجا کشید که با هم حتی کتاب و.... هم خریدیم. ولی یک روز دیدم که او حال زیاد جالبی ندارد.به اون گفتم که :چیزی شده؟ گفت:نه گفتم:چرا گفت:به شما ربطی ندارد. من از چرف اون ناراحت شدم واز 2-3 ماه مانده ی سال تا الان با او سر صحبت باز نکردم.حالا فکر می کنم هم اون به من احتیاج داره و هم من به اون.حالا توی این راه گیرکردم که چکار کنم: 1.اگر من بروم وعضر خواهی بکنم,غرورم می شکند و در ضمن من به او احانتی نکردم که از او عضر خواهی بکنم. 2.او یک بار می خواست با من دوباره دوست بشه ولی من ارتباط را قطع کردم چون از دستش ناراحت بودم. حالا نمی دونم خدا در این موردچی گفته فقط هر راحی باشه جز این که غرور هر دو طرف خورد نشه .اگه واقعا راهی وجود ندارد.موردی نداره. با تشکر فراوان از شما
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
به نظر مي رسد بي دليل و اساس رابطه دوستي خود را مكدر كرده و موجب اين ناراحتي شده ايد ؛ از نظر دستورات اسلامي قهر و به هم زدن دوستي بين دو مسلمان امري مذموم و غير قابل قبول است .بايد در هر حال براي برقراري آن تلاش نمود به خصوص كه در مورد رابطه شما هيچ دليل منطقي وجود نداشته است .
در هر حال اقدام شما براي برقراري دوستي يك وظيفه اخلاقي است و موجب تحقيرتان نخواهد شد .اگر غرورتان در اين راه مي شكند، از آن استقبال كنيد كه اين غرور خود نماد تكبر و خود خواهي است ؛ لازم هم نيست در اين مسير خود را كوچك و حقير كنيد .خيلي محترمانه با يک پيامك يا نامه اي كوتاه و اگر مي توانيد رو در رو با او سرصحبت را باز كنيد و بگوييد " اگر فكر مي كني در مورد تو اهانتي كردم، از تو عذر مي خواهم " به نظر مي رسد با كم ترين كاري از اين دست مي توانيد مشكل را برطرف کرده ،دوستي خود را از سر بگيريد .
به علاوه وظيفه شما در از سر گيري اين رابطه سنگين تر است، زيرا يك بار به درخواست او پاسخ منفي هم داده ايد و بايد به خاطر عمل تان هم عذر خواهي كنيد ؛ اما در هر حال عذر خواهي ها خيلي آسان هم انجام مي شود و نياز به خرد شدن شخصيت نيست .