۱۳۸۹/۰۴/۰۷ ۱۸:۱۷ شناسه مطلب: 13340
با سلام می خواستم سوال کنم ایا راه یا دعایی برای مرگ خداپسندانه وجود دارد. توانایی تحمل مشکلات را ندارم ولی هرگاه از خداوند درخواست مرگ می کنم ایه "الذین تتوفیهم الملائکه ظالمی انفسهم" برایم می اید.
پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با اين مرکز
در بعضي روايات به ما دستور دادهاند كه هيچگاه از خدا طلب مرگ نكنيد، بلكه هميشه طلب عمر طولاني كه در طاعت و بندگي خدا باشد نماييد. طلب مرگ نمودن از خداوند دليلهاي گوناگون ميتواند داشته باشد . اگر منشأ آن ايمان قوي و عشق و محبت وصف ناشدني نسبت به خداوند باشد (به طوري كه عاشق تحمل دوري معشوق خويش را ندارد و وصال وي تمام آرزوي او است) اين طلب مرگ ممدوح است. امير مؤمنان (ع) در نهج البلاغه در خطبه معروف به خطبه متقين در اوصاف و ويژگي هاي اهل تقوا و ايمان مي فرمايد:
«و لولا الاجل الذي كتب الله عليهم لم تستقر ارواحهم في اجسادهم طرفه عين شوقا الي الثواب و خوفا من العقاب (1) ؛
اگر خداوند عمر معيني را براي اهل ايمان و تقوا معين نكرده بود، يك چشم به هم زدن نيز روح آنان در بدن شان نمي ماند ،به خاطر اشتياق به پاداش الاهي و بيم از كيفر او» .
مومن مشتاق ديدار و لقاي پروردگارش مي باشد . مي داند با مرگ و مردن به پاداش الاهي و نعمت هاي بي پايان مي رسد . در عين حال تسليم خواست پروردگارش مي باشد . هر وقت او بخواهد ،به ديدارش بشتابند، ولي شرط اشتياق به مرگ، داشتن اعمال صالح و ايمان است.
البته در اين عبارات نمي توان اشتياق به مرگ را به معناي طلب و درخواست مرگ معنا کرد.امام سجاد جملات ديگري دارد که نزديک تر به معناي مورد نظر است:
«و عمرني ماكان عمري بذله في طاعتك فاذا كان عمري مرتعا للشيطان فاقبضني اليك قبل ان يسبق مقتك الي او يستحكم غضبك علي ؛
خدايا !تا وقتي عمر من در راه اطاعت تو صرف مي شود، عمرم را طولاني و دراز فرما، اما اگر عمرم، چراگاه شيطان و محل برآوردن شدن خواست هاي او گرديد، قبل از آن كه خشم تو مرا در بر گيرد و به غضب تو دچار گردم، جانم را بگير ». (2)
اما طلب مرگ اگر به دليل برخورد با مشكلات زندگي و ضعف نفس باشد ،كاري ناپسند است ؛ زيرا نشان از نا اميدي از رحمت خدا ، يا بي صبري در مقابل آزمايش و امتحان الهي و يا تسليم نبودن در مقابل قضا و قدر الهي است.
گاهي درخواست مرگ به خاطر سست عنصري و شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت است كه نشانه ضعف اراده و روحيه و ميدان خالي كردن است . اين كار انسان هاي ضعيف و ترسو است ،نه انسان هاي شجاع و مبارز و اميدوار. مشكلات در زندگي پل پيروزي و نردبان ترقي انسان است . كمالات انساني در برخورد با مشكلات و غلبه بر آن ها ظهور و بروز مي كند . جوهره انسان در ميدان هاي مبارزه با سختي ها جلوه مي يابد . اين از سنت هاي الاهي است. بايد به جاي طلب مرگ از خداوند، استقامت و صبر و استواري طلب نماييم . از او بخواهيم ما را در آزمايش هاي سخت و دشوار زندگي موفق و پيروز سازد.
پي نوشت ها:
1. نهج البلاغه ، خطبه 193.
2. صحيفه سجاديه، دعاي مكارم الاخلاق.