۱۳۸۹/۰۶/۰۹ ۱۸:۵۰ شناسه مطلب: 18092
با سلام قبل از اینکه ازدواج کنم به درگاه خداوند توکل کردم تا با کسی ازدواج کنم که به خیر و صلاحم است و از او خوشبختی ام را در این ازدواج خواستم . اما توکلم نتیجه ای عکس داد و متاسفانه همسرم فردی خائن از آب درآمد که به خاطر عشق و علاقه اش به دختری دیگر مرا طلاق داد .متاسفانه این طلاق تا به امروز هیچ نتیجه ای جز بدی برایم به همراه نداشته است . من بسیار افسرده شده ام و نه دیگر انگیزه ای برای انجام امور دینی دارم و نه حتی برای یک زندگی عادی . حتی خواستم یک بار خودکشی کنم که بی نتیجه ماند. رفت و آمد را با تمام اقوام و دوستان قطع کردم چرا که دیدن افراد هم سن و سالم که بر خلاف من , زندگی خوب و موفقی دارند مرا آزار می دهد . بعد از این حادثه دچار بیماری قلبی نیز شده ام که مطمئنم روزی مرا از پا در خواهد آورد. چرا خداوند پاسخ اعتماد من به خودش را اینگونه داد ؟ اگر غیر از این است که بعد از توکل , خداوند آن چیزی را در برابرت قرار می دهد که به خیر و صلاحت باشد ,پس چرا توکل من این گونه پاسخ داده شد؟ آیا موارد مذکور را می توان خیر و صلاح یک فرد تلقی کرد؟ افسردگی , بی ایمان شدن و ..... ؟ آیا طلاق اصلا خیر و صلاحی هم می تواند برای کسی به همراه داشته باشد ؟ اگر خداوند را به مانند پدری خیر خواه برای دخترش در نظر بگیریم , کدام پدر را میتوان یافت که برای دخترش به جای یک زندگی آرام , طلاق و جدایی را بخواهد؟
باعرض سلام و تشكر از ارتباط شما با اين بخش.
لطفا به نكات زير دقت فرماييد:
1- برداشت شما از توكل و به طور كلي برداشت تان نسبت به خدا و امامان درست نيست زيرا نمي توانيم چه عمدي و چه غير عمد با توكل بر خدا دست مان را به آتش بزنيم و انتظار داشته باشيم كه نسوزد.
2- اگر قرار بود خداوند براي حل مشكلات و مصائب ما كاري انجام دهد، مصيبت ها و مشكلات را براي بهترين بندگانش قرار نمي داد، زيرا آن ها دايم به ياد خدا بوده و رفتارهاي خدايي داشتند. چرا امامان معصوم براي امرار معاش به كارهايي مانند چوپاني ، كشاورزي مبادرت مي ورزيدند در حالي با يك دعا مي توانستند بهترين روزي ها را براي خود و همسر و فرزندان شان داشته باشند و مشغول عبادت نشوند؟
3- خداوند هيچ وقت نفرموده كه از راه غير عادي من مشكلات شما را حل مي كنم .شايد فردي كه اصلا خدا را قبول نداشته باشد، ولي از راه منطقي و عاقلانه مسيري را طي كند ، به ايشان هيچ آسيبي نرسد اما فردي كه مذهبي است به دليل اينكه مسير مناسبي را انتخاب نكرده، دچار مشكل شود.اگر اندك تحقيق محلي و دقيق و جزيي درباره زندگي گذشته طرف مقابل و وضعيت خانوادگي و فرهنگي و... داشتيد ،متوجه دلبستگي ايشان به فردي ديگر بوديد و اين مشكل را ريشه يابي مي كرديد .
4- به هر حال هر رفتاري بر اساس نيازهايي اتفاق مي افتد . بايد به اين پرسش جواب دهيد كه همسر من چه نيازي به برقراري رابطه با فردي غير من را داشته است .اگر به من علاقه مند بود، چرا انتخاب نكرده و..؟
5- در وضعيتي كه هستيد، نياز شديد و اورژانسي به مشاوره حضوري داريد كه احتمال مصرف داروهاي آرامش بخش در شما وجود دارد. بنابراين بهتر است در اين وضعيت به افكار و احساسات تان برچسب واقعيت نزنيد و آن ها را بيمارگونه بدانيد . براي درمان شوك ناشي از طلاق به مشاوره حضوري اقدام كنيد . به هيچ وجه به تصميم هاي مهم زندگي در اين وضعيت روحي و رواني مبادرت نكنيد. موفق باشيد.