خودارضاعی

سلام. میخواستم بدونم که فکر کردن به آمیزش جنسی در صورتی که فقط تحریک شویم نه ارضا استمنا محسوب میشود و گناه کبیره است

اگر تحریک جنسی به وسیله فکر و ذهن به قصد استمنا و آوردن منی صورت گیرد ، جایز نیست . در غیر این صورت اگر منجر به خروج منی نشود ، حرمت شرعی ندارد، ولی کار شایسته ای نیست .(1)

پی نوشت:
1. سوال از دفتر آیت الله مکارم شیرازی در قم (7840001-0251).

شما با اين فكر بازتون اشاره به همه چيز كردين جز اينكه مشكل و بدبختي همه جوانهاي اين دوره زمونه اينه كه بيكارن اگر همه بيكار باشن تنها كاري كه دارن همينه شايد فشار فكريو كم كنه اگه كار باشه ميتونن ازدواج بكنن وقتي عمده كشور ما قشر جوان هست تا 3سي سيوپنج سالگي ورزشهاي سنگين بكنن و به هيچي فكر نكنن و اينترنت ماهواره تعطيل و مواد غذايي مقوي نخورن وغيره... آخه شما دارين حرف از چي ميزين به جاي اينكه اين حرف هاي بزنين يه خوره فكر كنيد من نميدونم غريزه جنسي يك عنصر خدادادي هست براي توليد مثل اميدوارم درست گفته باشم نه براي دكور شما ميگي بزارش تو دكور برو فوتبال بازي كن چرا دغدقه اصلي جوانها كه همون بيكاري هست حل نمي كنيد چرا وقتي ازتون سوال ميكنن چرت و پرت جواب ميديد الان همه هيچي كاري نميتونن بكنن تمام فكر ذهنشون شده فقط همين كارا مثل خود ارضايي چرا بايد اينجوري باشه و انر‍ژي تمام جوانها صرف اينكارا بشه به جاي پيشرفت خودشون و كشورشون چرا ما عقب مونه شديم براي اينكه سوال پاك ميكنيم اگه همه تو همون بيست سالگي ازدواج كنن به آرامش ميرسن و از اين شرايط وحشتناك نجات پيدا مي كنن البته من تقصيرو گردن شما نميندازم ما همين هستيم و تا زمان نگذره هيچي درست نميشه پس اگه كسي سوال كرد من چرا دارم استمنا ميكنم بگيد مشكلي نداره چرا؟ به دليل لينكه خونه متري خدادتونمه و هيشكه به شما زن نميده برو با خودت ور برو آخر زمان نزديك پاسخگو ببينم اونجا چي پاسخ ميدي البته دوست دارم نظرتون بدونم وسلام

توجه شما را به نكات ذيل جلب مي‌نمايم:
1- قبول داريم كه با اين فكر بازمون چرت و پرت جواب مي‌دهيم . اگه كسي سؤال كرد من چرا دارم استمنا مي‌كنم. باید بگيم مشكل نداره ولي آيا با محكوم كردن ما و امثال ما دردي از شما دوا خواهد شد؟ فرض بگيريم ما استمنا را حلال و بي‌مشكل اعلام نماييم. آيا با اين خودشيريني ما عوارض و آسيب‌هاي عيني و ملموس خودارضايي از جسم و روان جوانان خودارضا رخت خواهد بست ؟ آيا فرقي بين من و شما هست؟ آيا ما در زمينه غرايز جنسي، بيكاري ،گراني خانه، زن گرفتن در شرايط متفاوتي از شما به سر مي‌بريم؟ واقعيت امر اين است كه تنها تفاوت جوانان شاغل و خويشتندار این است که آن ها خواسته‌اند و دیگر جوانان نخواسته‌اند يا آن‌ طور كه بايد بخواهند نخواسته‌اند.
اين حقير به همراه صدها دوست ديگرم بدون دريافت هيچ كمك خاصي از خانواده‌مان از نوجواني تا به امروز بر روي پاي خود ايستاده‌ايم . كنار تحصيل با اشتغال‌هاي موقت و موسمي سعي در كسب درآمد حلال (هر چند اندك) مي‌نمودیم. بديهي است حركت جانانه ما (نه غر زدن و دست روي دست گذاشتن و زمين و زمان را به هم دوختن) با بركت خداوند همراه بود . به آنچه كه از ابتدا تصورش نمي‌كرديم ،دست يافتيم.
خانه (شخصي يا رهني يا اجاره‌اي) درآمد (بالا و متوسط) همسر و فرزند ...
فرق من و دوستانم با ديگر جوانان غیر خویشتندار اين بود كه از همان ابتداي تكليف، تكليف خودمان را با خدا روشن كرديم . با انجام هميشگي واجبات و ترك همواره محرمات سعي در جلب رضايت خداوند نموديم.
استمنا كه جاي خود دارد. حتي از نگاه به نامحرم ،موسيقي‌مبتذل ،فيلم‌هاي مستهجن، روابط با جنس مخالف و علافی ،پرسه‌زني، سيگار، قليان و ... پرهيز نموديم.
اساساً پالايش محرك‌هاي محيطي به حدي بود كه كم تر محركي اجازه ورود به عرصه ذهن ما را داشت. وقتي محرك مزاحمي نباشد، با خيال راحت درس مي‌خوانديم و كار مي‌كرديم .با هر سختي زندگي می ساختيم و دم برنمي آورديم . همواره به صورت زباني و عملي شاكر خداوند بوديم . ما كار خود را مي‌كرديم و كاري به عقب‌ماندگي يا پيشرفتگي كشورمان نداشتيم. اگر كشور ما عقب مانده است ،چرا من خود را تسليم شرايط عقب‌افتادگي كشور نمايم؟
همه ما نيك مي‌پذيريم كه ايران يكي از كشورهايي است كه شغل‌هاي متعدد و متنوع در آن به وفور يافت مي‌شود، از شاگرد پادويي گرفته تا عملگي . از مسافركشي گرفته تا پيك موتوري .از ويزيتوري گرفته تا پخش بروشورهاي تبليغاتي . از تايپ گرفته تا منشي‌گري. از درباني گرفته تا دست‌فروشي. وقتي كه ما نگاه مي كنيم يك شهروند خارجي (افغاني ) با چند سر عايله زندگي خودش را با 700- 800 اداره مي كند، در حالي كه از جامعه خود دور است و حتي مورد تمسخر ديگران هم واقع مي شود ،به خود مي گوييم ما كمتر از يك شهروند خارجي كه نيستيم . پس كار كردن هر چند با رشته تحصيلي منطبق نباشد، ننگ و عار نيست . آنچه ننگ و عار است و براي جسم آسيب زاست، افتادن به دام گناه خودارضايي است .حتي گداهاي كشور ما پول‌هاي هنگفتي به جيب مي‌زنند.پر واضح است كه کار فقط پشت ميز نشيني يا شغل دولتي نيست . هر كسي مي‌تواند با نيم‌ نگاهي به رضايت خدا به هر درآمد حلالي دل خوش دارد.
امروزه در همه جاي جهان مهاجرت‌هاي شغلي وجود دارد . دليلي ندارد كه ما به صرف پيدا نكردن كار در منطقه يا شهر و روستاي خود به نق‌زدن بپردازيم.
ده‌ها بلكه صدها و هزاران نكته باقي ماند كه نه مجالي براي پرداختن به آن است ،نه گوش شنوايي براي شما دوست عزيز.
اگر بخواهم همه عرايضم را در چند كلمه خلاصه كنم بايد بگويم:
همه چيز از ابتداي تكليف، تكليفش روشن مي‌شود. نمي‌شود بي‌اعتنا به خدا بود و توقع اعتنا از خدا داشت. اگر خويشتنداري اوليه صورت پذيرد ، همه فضاي ذهن و روان، براي هر كار مثبتي آزاد خواهد بود . ما مي‌توانيم در كنار انجام واجبات و ترك محرمات به تحصيل و اشتغال بپردازيم .تحصيل و اشتغال هر چند اندك ما با بركت خداوند همراه خواهد بود . دير يا زود به همه آنچه كه از زندگي در دنياي فاني توقع داريم ، خواهيم رسيد.
نمي‌شود چشم‌ها ،گوش‌ها ،زبان‌ها ، دست‌ها و پاها را آزاد گذاشت و در زير بار خروارها گناه جنسي و غير جنسي به دنبال مقصر بيكاري و بي‌عاري خود گشت. آری! تكليف همه چيز از ابتداي تكليف روشن مي‌شود.