خواستن حدیث درموضوعات مختلف

در موضوعات زیر در هر کدام چند حدیث می خواستم لطفا منبع آنها بطور کامل ذکر شود تکریم سادات، رفتن به جهاد در هر شرایطی، واگذار کردن امور به خدا، کرم پیامبر، شاعر اهل بیت بودن، رسیدگی به کار مردم و نیازمندان

پرسش 1:
درخواست چند حديث شرح : در موضوعات زير در هر کدام چند حديث مي خواستم. لطفا منبع آن ها کامل ذکر شود: تکريم سادات،
پاسخ:
در باره تکريم سادات : دو حديث که از پيامبر (ص) نقل شده است :
لا يومن احدکم حتي اکون احب اليه من نفسه و اهلي احب اليه من اهله وعترتي احب اليه من عترته وذر يتي احب اليه من ذر يته ؛ (1)
احدي از شما مومن نخواهد بود مگر اينکه مرا و خاندانم وسادات از نسلم را از خاندان وفرزندان خود بيش تر دوست داشته باشد .
در حديث ديگر مي فرمايد :
إني شافع يوم القيامة لأربعة أصناف ، ولو جاءوا بذ نوب أهل الدنيا : رجل نصر ذريتي ، و رجل بذل ماله لذريتي عند الضيق ، و رجل أحب ذريتي بالقلب واللسان ، و رجل سعى في حوائج ذريتي اذا طردوا او شردوا.(2)
در روز قيامت چهارگروه راشفاعت مي کنم، اگر چه به اندازه همه اهل دنيا گناه کرده باشند:
1- فردي که فرزندانم را ياري کرده باشد.
2- کسي که در موقع سختي به آن ها مالي داده باشد .
3- کسي که فرزندانم را به زبان ودل دوست داشته باشد .
4- کسي که در انجام حوائج آنان در وقتي که گرفتار دشمن و رانده و آواره شده اند، سعي کرده باشد .
براي اطلاع بيش تر به احاديث مربوطه به ارشادالاذهان علامه حلي، ج 1 ، ص 174 مراجعه نماييد .
پي نوشت ها :
1- ميزان الحکمه، ج1 ،ص 518 .
2- شيخ المفيد، مقنعه ، ص 267 - 268.

پرسش 2:

حديث رفتن به جهاد در هر شرايطي بنويسيد.

پاسخ:
امام علي (ع) : ان الجهاد باب من ابواب الجنة .فتحه الله لخاصة اوليائه و هو لباس التقوي و درع الله الحصينه وجنة الوثيقه .(1)
براي اطلاع بيش تر به کتاب ميزان الحکمه ،باب الجهاد مراجعه نماييد .
پي نوشت :
1- محمدي ري شهري ، ميزان الحکمه، ج 1 ،ص 443 .
پرسش 3:
حديث واگذار کردن امور به خدا بنويسيد.

پاسخ:
در باره واگذار کردن امور به خداي متعال که در روايات به عنوان تفويض آمده، احاديث فراوان ذکر شده است که به يکي بسنده مي کنيم : حضرت رضا (ع) مي فرمايد: الايمان اربعة ارکان : التوکل علي الله والرضا بقضائه والتسليم لامرالله والتفويض الي الله .
اين فرمايش دقيقا با آيه 44 سوره غافر مطابقت دارد : و افوض امري الي الله ان الله بصير بالعباد . (1)
براي اطلاع بيش تر به کتاب ميزان الحکمه، ج3 باب التويض مراجعه نماييد .
پي نوشت:
1- محمدي ري شهري ،ميزان الحکمه ،ج 3 ،ص 2472. باب التفويض .
پرسش 4:
حديث در باره بخشش و کرم پيامبر بنويسيد.
پاسخ:
درباره صفات پيامبر ( ص) ازجمله صفت جود وکرم حضرت احاديث فراوان نقل شده است که هم اهل سنت نقل کرده اند وهم شيعه که به برخي
اشاره مي شود.
عن انس بن مالك، قال: كان رسول (ص) احسن الناس، و كان أجود الناس، و كان أشجع الناس، الحديث و قال: كان النبى (ص) من اجرأ الناس، و أجود الناس و أشجع الناس.
نيزنقل مي کند از ابن عباس ، كان رسول اللّه (ص) أجود الناس بالخير، و كان أجود ما يكون فى شهر رمضان، إن جبرئيل كان يلقاه فى كل سنة من رمضان حتى ينسلخ فيعرض عليه رسول اللّه ( ص) القرآن فاذا لقيه جبرئيل كان رسول اللّه (ص) أجود بالخير من الريح المرسلة .
حديث ديگراز على (ع) نقل شده : كان على (ع ) اذا وصف النبى (ص) قال: لم يكن بالطويل الممغط ......
بين كتفيه خاتم النبوة و هو خاتم النبيين، أجود الناس كفا، و أشرحهم صدرا و أصدق الناس لهجة، و ألينهم عريكة، و أكرمهم عشيرة من رآه بديهة هابه، و من خالطه معرفة أحبه، يقول ناعته: لم أر قبله و لا بعده مثله. (1)
جهت اطلاع بيش تر به کتاب هايي که در سيره عملي پيامبر تدوين شده است، مراجعه فرماييد.
پي نوشت:
1- فضائل الخمسه من الصحاح السته، ج‏1، ص: 113 باب في جود النبي ؛
صحيح الترمذي، ج 2 ،ص 286

پرسش 5:
حديث شاعر اهل بيت بودن بنويسيد.

پاسخ:

امام صادق (ع) فرمود:«هر كس درباره ما شعرى بسرايد, خداوند براى او خانه اى در بهشت بنا مى كند» .(1)
حسن بن جهم مي گويد: از امام رضا (ع ) شنيدم : هر كس درباره ما شعري بسرايد و ما را مدح كند, خداوند شهري در بهشت كه وسيع تر از دنيا باشد, براي او بنا كند.
با ز امام صادق (ع)فرمود: «هر كس يك بيت شعر در مدح ما بگويد: خداوند او را به واسطه روح القدس تأييدخواهد كرد».(2)
ابوطالب قمي مي گويد: نامه اي به امام نهم , حضرت امام محمد تقي (ع) نوشتم و در آن اشعاري را درباره پدرش امام رضا(ع)سرودم و از او خواستم اجازه دهد آن ها را براي مردم بخوانم . حضرت در گوشه نامه نوشت : بسيار كارخوبي كرده اي . خداوند به تو جزاي خير دهد. براي من و براي پدرم شعرهاي حزن انگيز و مرثيه بخوان .(3)
ابوعماره شاعر خدمت امام صادق (ع)رسيد. حضرت به او فرمود: اي ابوعماره ! درباره امام حسين (ع)اشعاري برايم بخوان . مي گويد: شروع به شعر خواندن كردم . حضرت گريه كرد, آن قدر كه صداي گريه حضرت از دور شنيده مي شد. بعد فرمود: اي ابوعماره ! هر كس درباره امام حسين (ع)شعري بخواند و پنجاه نفر يا سي نفر يا بيست نفر يا دونفر و يا حتّي يك نفر را بگرياند, جزاي او بهشت خواهد بود.(4)
زيد شحّام مي گويد: من و جماعتي از كوفيان در محضر امام صادق (ع)بوديم . جعفربن عفّان وارد شد. حضرت به او احترام كرد و او را نزد خود جاي داد. سپس فرمود: اي جعفر! شنيده ام درباره امام حسين (ع)شعر مي سرايي و مي خواني . گفت : بله . حضرت فرمود: بخوان . مي گويد: خواندم و حضرت و اطرافيان , بر حسين (ع)گريستند. بعدامام (ع)فرمود: اي جعفر! واللّه ملائكه مقرّب خدا در اين جا جمع شده اند و اشعار تو را شنيدند. آنان نيز بر حسين (ع)گريستند .خداوند تو را بيامرزد.(5)
براي اطلاع بيش تر به کتاب بحارالانوار، ج26 مراجعه نماييد .

پي نوشت ها:
1. بحارالانوار, ج 26,ص 231.
2.همان , ص 229.
3.همان .
4.همان , ص 232.
5.همان .

پرسش 6:
حديث رسيدگي به کار مردم و نيازمندان بنويسيد.

پاسخ:

در باره رسيدگي به کارمردم و نيازمندان روايات درمنابع اسلامي فراوان است ،از جمله اين دوحديث که به آن ااشاره مي شود. امام صادق ( ع) مي فرمايد :
قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ خَيْرٌ مِنْ حُمْلَانِ أَلْفِ فَرَسٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ‏.
برآورده کردن حاجت مومن بهتر است از آزاد کردن هزار بنده .نيز بهتر است از به عهده گرفتن مخارج هزار اسب در راه خدا و براي جهاد .
أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ از امام صادق( ع) نقل مي کند:
يَقُولُ مَنْ طَافَ بِالْبَيْتِ أُسْبُوعاً كَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ سِتَّةَ آلَافِ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ سِتَّةَ آلَافِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ سِتَّةَ آلَافِ دَرَجَةٍ قَالَ وَ زَادَ فِيهِ اإِسْحَاقُ بْنُ عَمَّارٍ وَ قَضَى لَهُ سِتَّةَ آلَافِ حَاجَةٍ قَالَ ثُمَّ قَالَ وَ قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ أَفْضَلُ مِنْ طَوَافٍ وَ طَوَافٍ حَتَّى عَدَّ عَشْراً.
کسي که خانه خدا را هفت دور طواف کند ،از سوي خداي متعال براي او شش هزار حسنه نوشته مي شود . شش هزار گناه ازاو محو مي گردد .شش هزاردرجه بالا مي رود . از اين شخص شش هزارحاجت برآورده مي شود.برآورده کردن حاجت مومن بهتر است از طواف .(1)
براي اطلاع بيش تر به اصول کافي . باب قضاء المؤمن مراجعه نماييد .
پي نوشت:
1- الكافي ،ج‏2 ،ص 194 باب قضاء حاجة المؤمن.