حدیث پیامبر به اندازه چهل نفرشهوت داشت

در جایی حدیثی ( کتاب طبقات ابن سعد)خواندم که شهوت پیامبر (ص) به اندازه چهل مرد می باشد ?کدام امام یک همسر داشته که نشان دهد چند همسری طبیعی نیست؟ شما از کجا تشخیص می دهید که مردان ممکن است این میل طبیعی چند همسری را نداشته باشندخودتان را شاهد بیاورید و صادقانه جواب دهید؟ چگونه میتوان جلوی تمایل ذهنی به زنان را گرفت؟

پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز؛
صرف نظر از درستي يا نادرستي سند اين مطلب بايد توجه داشت :پيامبري كه در دوران زندگي به مبارزه با نفس پرداخته و ديو شهوت را به خاك نشانده ،چگونه مي توان در حق ايشان چنين مطلبي را پذيرفت ؟پيامبر (ص) در دوران جواني (زمان به اوج رسيدن شهوت)هواي نفس را سركوب وقوه شهويه را مهار نموده ، با مطالعه زندگي حضرت درميابيدكه ازدواج‌هاي پيامبر(ص) به جز ازدواج با حضرت خديجه، بعد از پنجاه سالگي و در دوران پيري بوده، در دوران جواني و حدود بيست و پنج تا پنجاه سالگي،‌ دوران نيرومندي و قدرت غريزة جنسي است . خيلي از افراد در اين دوران دنبال تنوع و ارضاي حداکثري غريزة جنسي هستند . بعد از آن که سن انسان از پنجاه گذشت،‌اين غريزه رو به کاهش و ضعف مي‌رود. اگر فردي دنبال مسائل جنسي باشد ،معمولاً قبل از رسيدن به سن پنجاه سالگي، بيش تر به سراغ اين مسايل مي رود ، در حالي که در مورد پيامبر اين گونه نبوده است .
او در زمان جواني انساني پاک بود . هنگام ازدواج نيز با زني که بيش از سن او بود،ساليان زياد زندگي کرد حتي پيشنهاد قريش مکه را براي دست برداشتن از رسالت خود در مقابل ازدواج با زيباترين دختر مکه رد مي کند. اين ها نشانه هاي چيست؟
اگر مي بينيد پيامبرپس از پنجاه سالگي ازدواج هاي مكرر دارد ،بر اساس مصالح اسلامي و اجتماعي بوده. پيامبر با اين روش، نفوذ اجتماعي خود را تقويت کرد . دشمني‌ها و کينه‌توزي‌هاي دشمنان اسلام را کاهش داد و ضريب امنيتي مسلمانان را بالا برد.
براي آگاهي بيش تر به کتاب همسران پيامبر(ص) از حسن عاشوري لنگرودي مراجعه نماييد.
اسلام تعدد زوجات را بدون قيد و شرط و نامحدود قبول ندارد. با بررسي وضع محيط­هاي مختلف قبل از اسلام به اين نتيجه مي‏رسيم که تعدد زوجات به طور نامحدود، امر عادي بوده و قبل از اسلام جريان داشته؛ تعدد زوجات از ابتکارات اسلام نيست، بلکه دين آن را در چارچوب ضرورت‏هاي زندگي انسان محدود ساخته ، براي آن قيد و شرايط سنگين قرار داده است.
قوانين اسلام براساس نيازهاي واقعي بشراست، نه احساسات، زيرا ممکن است هر زني از آمدن رقيب در زندگي ناراحت بشود، ولي وقتي مصلحت تمام جامعه در نظر گرفته شود و احساسات را به کنار بگذاريم، فلسفه تعدد زوجات روشن مي‏شود. هيچ کس نمي‏تواند انکار کند که مردان در حوادث گوناگون زندگي، بيش از زنان در معرض خطر مرگ قرار دارند . در جنگ‏ها و حوادث ديگر، قربانيان اصلي را آن‏ها تشکيل مي‏دهند.
نيز نمي‏توان انکار کرد که بقاي غريزه جنسي مردان از زنان طولاني‏تر است، زيرا زنان در سن معيني، آمادگي جنسي خود را از دست مي‏دهند، در حالي که در مردان چنين نيست.
هم چنين زنان به هنگام عادت ماهانه و قسمتي از دوران حاملگي، عملاً ممنوعيت آميزش دارند، در حالي که در مردان اين ممنوعيت وجود ندارد.
از همه گذشته زناني هستند که به علل گوناگوني همسران خود را از دست مي‏دهند . اگر تعدد زوجات نباشد، آن‏ها بايد براي هميشه بدون همسر باقي بمانند.
با در نظر گرفتن اين واقعيت‏ها در اين گونه موارد (که تعادل ميان مرد و زن به هم مي‏خورد) ناچاريم عددزوجات را انتخاب کنيم به شکلي که کساني که قدرت دارند بيش از يک همسر را اداره کنند و از نظر جسمي و مالي و اخلاقي مشکلي براي آن‏ها ايجاد نمي‏شود، نيز قدرت بر اجراي کامل عدالت ميان همسران و فرزندان دارند، به آن‏ها اجازه داده شود که بيش از يک همسر انتخاب کنند.
در پايان چند نکته را ذکر مي‏کنيم:
1 - جواز تعدد زوجات با اين که در بعضي موارد يک ضرورت اجتماعي است . از احکام مسلم اسلام محسوب مي‏شود، اما شرايط آن با گذشته تفاوت بسيار کرده است، زيرا زندگي درگذشته، يک شکل ساده داشت . رعايت عدالت بين زنان آسان بود و از عهده غالب افراد برمي‏آمد، ولي در زمان ما بايد کساني که مي‏خواهند از اين قانون استفاده کنند، مراقب عدالت همه جانبه باشند. اگر قدرت بر اين کار دارند، چنين اقدامي بنمايند. اقدام به اين کار از روي هوي و هوس نبايد باشد.
2 - تمايل پاره‏اي از مردان را به تعدد همسر نمي‏توان انکار کرد. اين تمايل اگر جنبه هوس داشته باشد، مورد تأييد نيست، اما گاه عقيم بودن زن و علاقه شديد مرد به داشتن فرزند، اين تمايل را منطقي مي‏کند، يا گاهي بر اثر تمايلات شديد جنسي و عدم توانايي همسر اول براي برآوردن خواسته غريزي، مرد خود را ناچار به ازدواج دوم مي‏بيند. حتي اگر از طريق مشروع انجام نشود، از طريق نامشروع اقدام مي‏کند. در اين گونه موارد نمي‏توان منطقي بودن خواسته مرد را انکار کرد.(1)
گاهي مسئله تعدد زوجات در يک خانه موجب کينه و دشمني مي‌شود اما اين اشکال بر افراد وارد است که دشمني مي‌ورزند، نه بر اسلام و تعاليمش، زيرا دين قانون تعدد زوجات را به طور وجوبي وضع نکرده است. در واقع تعدد زوجات در اسلام يک قاعده نيست، بلکه يک استثنا است . تنها حکم به جواز داده شده، نه الزام، چنان که براي آن شرطي گذاشته شده و آن اطمينان مرد به اين است که مي‏تواند ميان زنان به عدالت عمل کند.(2)
پي‏نوشت‏ها:
1. تفسير نمونه، ج‏3، ص 256 - 260؛ مجموعه آثار، مطهري، ج‏19، ص 357 - 361.
2. الميزان، ج‏4، ص 319؛ مرتضي مطهري، مجموعه آثار، ج19، ص 302.