۱۳۸۹/۰۴/۲۷ ۰۰:۱۵ شناسه مطلب: 14637
با سلام و خسته نباشيد ،لطفا" اگر امكان دارد درمورد شب معراج رسول اكرم (ص) جزء به جزء توضيح دهيد (حضرت در طبقات آسمان چه ديدندو...
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
پاسخ در چند محور بررسي مي شود.
1.متأسّفانه جريان معراج پيامبر مانند بسيارى ديگر از جريان هاى صحيح تاريخى آميخته با خرافاتى شده كه قيافه اصلى آن را در نظر كسانى كه مطالعات كافى در اين قسمت ندارند ناپسند نشان داده است.
قرآن از روى اين حقيقت پرده برمى دارد .در هر حال بهترين سند زنده و دست نخورده براى درك هدف اصلى معراج و براى درك همه حقايق اسلامى، قرآن مجيد است.
مى توانيم هدف اين سير شبانه را به خوبى از آيات قرآن استنباط كنيم . با اينكه آيات اصلى مربوط به معراج در قرآن به ده آيه نمى رسد، در عين حال در دو آيه هدف معراج توضيح داده شده است:
«سبحان الذى اسرى بعبده ليلا من المسجد الحرام الى المسجد الاقصى الذى باركنا حوله، لنريه من آياتنا؛(1) منزه است خدايى كه بنده خود را در شبانه از مسجدالحرام به مسجد اقصى ( مسجدى كه اطراف آن را پربركت ساختيم) برد تا آيات خويش را به او نشان دهد.»
در اين آيه هدف اين سير شبانه را مشاهده آثار عظمت خداوند در جهان بالا معرّفى نموده است . و در آيه 18 سوره «النجم» مى فرمايد: «لقد راى من آيات ربه الكبرى؛ پيامبر در اين سفر آيات بزرگ خدا را مشاهده نمود.»
از اين دو آيه به خوبى برمى آيد كه هدف اين سير فضايي، بار يافتن به بارگاه سلطنت خداوند يا شنيدن صداى قلم او يا مشاهده جمالش نبوده است.
اصولا به عقيده ما مسلمانان خداوند محل خاصّى ندارد. او در همه جا و در تمام جوانب عالم هست :«اينما تولوا فثم وجه الله؛ به هر سو رو كنيد ،خدا در آن جا هست.»
«وسع كرسيه السموات و الارض؛ كرسى او به وسعت آسمان ها و زمين مى باشد.» منظور از كرسى چيزى جز مجموعه جهان پهناور آفرينش نيست.
بنابراين منظور از معراج مشاهده آثار عظمت خدا در جهان بالا بوده است تا قلب نورانى پيامبر در پرتو
مشاهدة اين آثار حيرت انگيز نورانى تر گردد .فكر و روح بلند او وسيع تر شود . براى رهبرى و هدايت خلق به سوى خدا آمادگى بيش ترى پيدا كند.
بديهى است مشاهده حضورى بوده است .مشاهده حضورى براى موجودى كه جسم دارد جز با حضور او کنار موجودى كه مى خواهد آن را مشاهده كند ممكن نيست.اين كه پيغمبر بدون سير به آسمان ها از وضع آن ها باخبر است، اين گونه علم و اطّلاع با مشاهده از نزديك فرق بسيار دارد؛ درست مثل اينكه حادثه اى در شهر واقع شده باشد و از وقوع آن مطلع شده باشيم ،ولى در محل وقوع حادثه نبوده و جريان را با چشم نديده ايم؛ البته حضور در محل و مشاهده جريان حادثه تأثير بسيار عميق ترى در وجود انسان خواهد داشت در حالى كه اطّلاع غيابى آن اثر را ندارد.
2. قرآن در اين مورد مى فرمايد: «پاك و منزّه است خدايى كه بنده اش را در يك شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى ـ كه گرداگردش را پر بركت ساخته ايم ـ برد، تا برخى از آيات خود را به او نشان دهيم، چرا كه او شنوا و بيناست». (2)
خروج و سيردادن شبانه حضرت رسول به آسمان ها و جسمانى بودن آن از ضروريّات دين است كه تقريباً مورد اتفاق مذاهب اسلامى است. (3)
سخنان و احاديث زيادى در اين خصوص در كتب و منابع اسلامى وجود دارد. معراج از جملة معجزات حضرت مى باشد. پيامبر همراه جبرئيل سفر خود را از مسجد الحرام يا به روايتى از خانة امّ هاني، خواهر امام على (ع) آغاز كرد. با مركبى فضا پيما به نام «براق» به سوى مسجد الاقصى (بيت المقدس) روانه گرديد. ايشان از شهر هاى مدينه، طور سينا، بيت اللّحم (زادگاه حضرت مسيح)، منازل انبيا، آثار آنان و مسجد الاقصى ديدن كرد و در برخى منازل نماز گزارد.
حضرت پس از توقّف كوتاهى در بيت المقدّس به سوى آسمان صعود كرد. در اين بخش از سفر، ستارگان، نظام جهان بالا و آسمان ها را ملاحظه نمود. با ارواح پيامبران و فرشتگان سخن گفت. هم چنين بهشت، دوزخ و درجات بهشتيان و اشباح دوزخيان را مشاهده فرمود. پيامبر در ادامه سير خود به سدرة المنتهى رسيد: «نزد سدرة المنتهى ـ كه جنت المأوى و بهشت هميشگى آن جا است ... چطور ممكن است چشم او دچار كژبينى و طغيان شده باشد، با اين كه آيات چندى از آيات كبراى پروردگارش را ديده بود؟!» (4)
پيامبر پس از دين شكوه و جلال سدره المنتهى، از راهى كه عروج نموده بود، بازگشت و در بيت المقدس فرود آمد. آنگاه به سوى مكه حركت كرد و سرانجام پيش از طلوع فجر به مكه باز گرديد. هدف از معراج اين بود كه پيامبر با مشاهدة اسرار عظمت خداوند در سراسر جهان هستي، مخصوصاً عالم بالا كه مجموعه اى است از نشانه هاى عظمت او، درك و ديد تازه اى براى هدايت و رهبرى انسان ها بيابد. (5)
در روايتى امام صادق(ع)، علّت معراج را چنين نقل مى كند: «خداوند هرگز مكانى ندارد و زمان بر او جريان نمى گيرد، ليكن مى خواست فرشتگان و ساكنان آسمانش را با قدم گذاشتن پيامبر به آن جا احترام كند. نيز شگفتى هاى عظمتش را به پيامبر نشان دهد تاپس از بازگشت براى مردم بازگو كند». (6)
براى اطلاع بيش تر به تفسير الميزان و نمونه، ذيل آيه اول سوره اسراء و آيات اول تا هجدهم و فروغ ابديّت آيه الله سبحاني، ج 1، ص 379 مراجعه فرماييد.
3.در احاديث معراج، امامان معصوم(ع) از رسول خدا روايت كردهاند: « وقتي همه مراحل را طي كرده، از آسمان ها گذشتم و به بيت معمور و نزديك سِدرة المنتهي رسيدم، بعضي از اصحابم مرا همراهي ميكردند. آن ها كه لباس نو دربرداشتند وارد شدند و آن ها كه نداشتند ماندند. عدهاي را همراه خود بردم و عدهاي همراهم آمدند» (7). عدهاي كه در آن مراسم، حضور داشتند، اهل بيت و مؤمناني بودند كه به دنبال پيغمبر، آن مقام را طي كردند.
براي اطلاع بيش تر تفسير الميزان و نمونه ذيل آيه اول سورة اسراء و آيات اول تا هجدهم و فروغ ابديّت آيهْْ الله سبحاني، ج 1، ص 379 مراجعه فرماييد.
پينوشتها:
1 . اسراء (17) آيه 1.
2. همان.
3. بهاءالدين خرمشاهى، ترجمة قرآن كريم، ذيل آية اول سورة اسراء.
4. نجم (53) آيه 14 ـ 18.
5. تلخيص و برداشت از دائرة المعارف فارسي، ج 2، بخش 2، مادة معراج، ص 2806 ؛
دانشنامة قرآن، ج 2، ص 2121 ـ 2118 ؛ تفسير نمونه، ج 12، ذيل آية اول سورة اسرا؛ تفسير الميزان، ج 13، ذيل آية اول سورة اسراء ؛ بحارالانوار، ج 18، باب 3، ص 282 به بعد، چاپ بيروت [اثبات المعراج].
6. تفسير برهان، ج 2، ص 400، به نقل از تفسير نمونه، ج 12، ص 17.
7. بحار، ج 18، ص327.