الهی اگر من گناه نکنم توغفار نیستی

سلام علیکم . بنده در کتاب حضور و مراقبت (استاد صمدی آملی) به نکته ای برخوردم که برایم سوالی پیش آمد . ایشان در صفحه ی 35 این کتاب می فرمایند : اگر من و شما گرسنه نشویم مطعمی نخواهد بود . تا تشنه نشویم ساقی نخواهد بود و تا مریض نشویم اسم شافی هم ظهوری نخواهد داشت . این که آقا در الهی نامه فرمودند : الهی حسن آدم زاده است ، چگونه دعوی بی گناهی کند ؟ برای این است که اگر عبد گناه نکند پس خداوند چه طور غفار و بخشنده و ستار خواهد بود ؟ مثلا در حدیثی از ناحیه حق متعال نقل است که فرمود : اگر شما گناهی مرتکب نشوید شما را می بریم و گروهی دیگر را می آوریم ... ----------------------- خب سوالات زیادی پیش می آید : 1- تکلیف ائمه چیست ؟ پس این ها چه طور می توانند گناه نکنند ؟ یعنی اینها عبد نیستند ؟ 2- انسان اگر اراده کند نمی تواند گناه نکند ؟ یعنی مجبور است که گناه کند ؟ 3- خداوند برای این که اسم شریف غفارش تجلی پیدا کند خود بندگان را به گناه می اندازد _نعوذ بالله_؟ 4- خداوند دوست می دارد که بندگانش گناه کنند_نعوذ بالله_ چرا که در غیر این صورت اسم شریف غفار تجلی نمی یابد ؟ 5- خداوند بنده ای را که گناه نمی کند دوست نمی دارد . چرا که او باعث می شود اسم شریف غفار تجلی نیابد _نعوذ بالله_ پس چرا ائمه از تمام خلایق مقرب ترند ؟

پرسش 1:
سوالي در مورد اسماء الله شرح : در کتاب حضور و مراقبت (استاد صمدي آملي) به نکته اي برخوردم که برايم سوالي پيش آمد . ايشان در صفحه 35 اين کتاب مي فرمايند : اگر من و شما گرسنه نشويم مطعمي نخواهد بود . تا تشنه نشويم ساقي نخواهد بود . تا مريض نشويم اسم شافي هم ظهوري نخواهد داشت . اين که آقا در الهي نامه فرمودند : الهي حسن آدم زاده است ، چگونه دعوي بي گناهي کند ؟ براي اين است که اگر عبد گناه نکند ،پس خداوند چه طور غفار و بخشنده و ستار خواهد بود ؟ مثلا در حديثي از ناحيه حق متعال نقل است که فرمود : اگر شما گناهي مرتکب نشويد، شما را مي بريم و گروهي ديگر را مي آوريم ... ----------------------- خب سوالات زيادي پيش مي آيد : 1- تکليف ائمه چيست ؟ پس اين ها چه طور مي توانند گناه نکنند ؟ يعني اين ها عبد نيستند ؟

پاسخ:

باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مرکز.
اسم‌هاي ياد شده در پرسش و مانند آن از صفات فعلي الهي است، صفات فعلي عبارت از مفاهيمي است که از مقايسه ذات الهي با مخلوقات او با در نظر گرفتن نسبت و اضافه و رابطه خاصي انتزاع مي شود . آفريننده وآفريده، طرفين اضافه را تشکيل مي‌دهد ،مانند مفهوم بخشايش و گذشت که از ملاحظه گذشت و بخشايش الهي نسبت به عملکرد ناصواب بنده او انتزاع مي‌شود. (1)
براي ظهور و يا انتزاع اين مفهوم و تجلي اسم غفار ،بسيار هستند افرادي که عملکرد شان به گونه اي است که باعث ظهور آن اسم بشود. هيچ ضرورتي ندارد که همه آدميان حتي حضرات معصومان (ع) گناه کنند تا اسم غفار ظهور نمايد، بلکه براي ظهور اسم غفار حتي اگر در ميان بشر يک نفر گناهي انجام بدهد و توبه کند و خداوند با اسم غفار تجلي نمايد و او را عفو کند، اسم الغفار ظهور پيدا مي کند. چون هرگز فرض ندارد که ميان بشري چنين فردي وجود نداشته باشد. از اين روي جاي نگراني در اين باره وجود ندارد .زمينه براي ظهور اسم الغفار فراوان است.

نبايد تصور کرد که از لازمه عبد بودن گناه کردن است و اگر کسي گناهي مرتکب نشود ،شگفت انگيز تلقي گردد. بلکه اصل سرشت آدمي بر فطرت توحيد و پاکي و نورانيت است، ولي در پي وسوسه‌هاي شيطاني از سرشت پاک و راه درست منحرف شده و مرتکب گناه مي‌شود . حضرات معصومين (ع) به دليل موهبت عصمت که بر اساس اراده تکويني خداوند به آنان داده شده (2) نه تنها از گناه و معصيت ،بلکه از هر گونه سهو و نيسان مصون و معصوم‌اند. چون آن ها غير از سرشت پاک و نوراني از موهبت ويژه الهي به نام عصمت مطلقه نيز برخوردارند که مصونيت ذاتي و نورانيت وجودي آن ها را مضاعف ساخته و در برابر هر گونه نسيمي مخالف آن ها را حفظ مي‌کند. (3)
پي‌نوشت‌ها:
1- مصباح ،آموزش عقايد، ص 81.
2- احزاب (33) آيه 33.
3- پيامبر اعظم در نگاه عرفاني امام خميني ،ص 42.
پرسش 2:
2- انسان اگر اراده کند نمي تواند گناه نکند ؟ يعني مجبور است که گناه کند ؟

پاسخ:
2@@بر خلاف آنچه در پرسش آمده ،هرگز انسان مجبور به انجام گناه نيست، چون موجودي با اختيار است . صفت اختيار از ويژگي برجسته اوست که بسياري از موجودات ديگر آن را ندارد. مقصود از اختيار آن است که رفتار انسان بر اساس آگاهي، قدرت و اراده او انجام پذيرد، به گونه اي که بتواند به ترک آن نيز اقدام کند.
فعل اختياري آن است که بر اساس انتخاب و گزينش فاعل و از روي عزم و تصميم او واقع شود. (1) بنابراين آدمي هرگز در انجام گناه مجبور نيست، ولي اگر اراده گناه نمود ،مي‌تواند گناه کند .در عين حال در همين شرايط باز هم مجبور به گناه نيست . مي‌تواند برگردد و از انجام گناه صرف نظر کند، يعني اراده او بر گناه او را مجبور به انجام گناه نمي‌کند . مي‌تواند از آن اراده برگردد و اراده‌اي بر ترک گناه نمايد .در اين باره نمونه‌هاي بسياري قابل طرح است ،ولي جريان« حر» که معروف است ،آموزنده و شنيدني است که در شرايط خاصي يک دفعه دچار يک انقلاب دروني شد . از اراده‌اي که بر شرکت درجنگ با امام حسين است و مي خواست بزرگ ترين گناه وجنايت را مرتکب شود، يک باره برگشت . اراده خود را تغيير داد و بزرگ ترين و درس آموزترين کاري را انجام داده که تا هميشه تاريخ براي همگان درس است . از ظلمت و کفر به نور و ايمان روي آورد . در رکاب امام حسين (ع) به فيض جاودان شهادت نايل آمد. (2)
پي‌نوشت‌ها:
1- آموزش کلام اسلامي، ج 1، ص 334.
2-شهيد مطهري، مجموعه آثار، 43، ص 552.
پرسش 3:
3- خداوند براي اين که اسم شريف غفارش تجلي پيدا کند خود بندگان را به گناه مي اندازد _نعوذ بالله_؟

پاسخ:
2@@اولا لازم نيست براي ظهور و تجلي اسم شريف «الغفار» گناهي انجام شود و گناه در پي توبه و يا بر اساس رحمت و بخشايش الهي مورد عفو قرار گيرد تا اسم الغفار تجلي و ظهورش محقق گردد، زيرا بر اساس آن چه در جاي خود به تفصيل بيان شده. (1) گاهي اسم شريف الغفار ثمرش و ظهورش و تجليش به عنوان فيض عصمت نصيب انساني مي شود، يعني خدا و با اسم الغفار تجلي مي کند .بنده خود را از نزديک شدن به گناه و آلودگي معصيت حفظ مي کند . عصمت از همين طريق تامين مي‌شود که در اين صورت اثر اسم الغفار براي دفع گناه از بنده است. (2) بر اساس اين مبنا به روشني معلوم مي‌شود که براي تجلي اسم شريف الغفار انجام گناهي از سوي بنده لازم نيست ،بلکه حتي اگر
همه آدميان مثل فرشتگان داراي عصمت و به دور از گناه بودند، باز هم اسم الغفار زمينه ظهور و تجلي داشت . فيض آن به صورت عامل بازدارنده از گناه و دفع گناه و عصمت نصيب آدميان مي شد، چه اين که هم اکنون از همين طريق نصيب حضرات معصومان مي گردد.
ثانيا: اگر خداوند بنده خود را به گناه بياندازد، موجب جبر مي‌شود . با اصل بنيادين و انکارناپذير مختار بودن انسان تعارض دارد، چه اين که با عدل الهي نيز ناسازگار است، زيرا چه بسا ممکن است فرد گناهکار در پي توبه و استغفار ... و زمينه دريافت فيض از اسم الغفار را طلب نکند و کيفر و عذاب شود، در حالي که به فرض سوال خداوند او را به گناه و پيامدش گرفتار کرده و اين با حکمت و عدالت خدا ناسازگار است.
پي‌نوشت‌ها:
1- شرح فصوص الحکم (قيصري) ص 97، ص 114.
2- سيماي اهل بيت در عرفان امام خميني ،ص 299.
پرسش 4:
4- خداوند دوست مي دارد که بندگانش گناه کنند_نعوذ بالله_ چرا که در غير اين صورت اسم شريف غفار تجلي نمي يابد ؟

پاسخ:
@@در ذيل سوالات ديگر پاسخ داده شد .
پرسش 5:
5- خداوند بنده اي را که گناه نمي کند دوست نمي دارد . چرا که او باعث مي شود اسم شريف غفار تجلي نيابد _نعوذ بالله_ پس چرا ائمه از تمام خلايق مقرب ترند ؟
پاسخ:
@@در ذيل سوالات قبل پاسخ داده شد .