۱۳۸۹/۰۴/۳۰ ۰۹:۱۸ شناسه مطلب: 14964
با سلام من مطمئنم که خدا منو دوست داره نمیخوام کاری کنم که خدا از من دلگیر بشه ولی یه موقع هایی کاری رو انجام میدم بعد مدتها میفهمم که کارم اشتباه بوده یا همین الان نمیدونم کارم درست بوده یا نه ؟چه کار باید بکنم؟ ودر لحظه های حساس دوست دارم خدا یه نشونهای بهم بده که بفهمم حرفای منو میشنوه و دلم آررووم بشه
باعرض سلام و تشکر از ارتباط شما با اين مركز.
اگر انسان مي خواهد طوري عمل كند كه خداوند از او دلگير نشود و خود نيز بعد از مدتي از عملش پشيمان نشود ،بايد از مجموعه قوانيني تبعيت كند كه خداوند براي تکامل و پيشرفت بشريت و سعادت و خوشبختي آنان فرستاده است، قوانين تشريعي که به صورت وحي و کتاب آسماني و تفسير و تفصيل آن توسط اولياي الهي و معصوم در اختيار انسان قرار گرفته، مجموعهاي كه بايدها و نبايدها را تشکيل ميدهد، اين فرد با اطاعت کليه قوانين الهي، رضايت و خشنودي خدا را کسب کرده است.خداوند به او توجه خواهد نمود و خواسته هايش را اجابت مي نمايد ، اگر گاهي بنده گمان مي كند كه خداوند خواسته اش را برآورده نكرده ، مهم اين است كه در هر صورت جواب او را داده ، مقتضاي جواب او - برآورده شده خواسته و يا برعكس - هماني است كه مصلحت بنده مي باشد.
نوشته ايد : " نمي خواهم کاري کنم که خدا از من دلگيرشود، ولي گاهي کاري رو انجام مي دهم، بعد مدت ها مي فهمم که کارم اشتباه بوده . چه کار بايد بکنم؟"
دوست گرامي!
بسيار خوب است كه در ابتدا با قوانيني كه خداوند براي تکامل و سعادت انسان ها به صورت وحي و کتاب آسماني توسط اولياي الهي و معصوم فرستاده است، آشنا شويد. در واقع با بايدها و نبايدها آشنا شويد . سپس به آموخته هاي خود عمل كنيد . عمل به آموخته است كه رضايت و خشنودي خدا را در پي دارد . خداوند به او توجه خواهد نمود و خواسته هايش را اجابت مي نمايد ، البته ميزان و نسبت رضايتمندي خداوند به ميزان عمل افراد به کميت و کيفيت و اخلاص آنان بستگي دارد.
دوست عزيز ،
برخي اعمال از ويژگيهاي برتر و ممتازي برخوردارند، به گونهاي که ميتوان آن ها را به عنوان اصول و زير کارهاي جلب رضايت و خشنودي خداوند دانست. بايد به قرآن که زبان خداوند است، مراجعه نمود .از زبان آن کشف کرد که انجام چه کارهايي موجب جلب رضايت حضرتش ميگردد. رضايت وخشنودي خدا در بيش از سي آيه بيان شده است.
به برخي از آيات که تقريباً در بردارنده محتواي بقيه آيات و بيان کننده همه ويژگيهايي است که رضايت خداوند را جلب ميکند، اشاره ميشود.
رضوان و رضايت خدا شامل کساني ميگردد که:
1ـ ايمان به خدا و قيامت داشته باشند.
2ـ در صورت لزوم خانه و وطن خويش را براي حفظ دين شان رها کنند و هجرت نمايند.
3ـ با مال جان خويش در راه خدا جهاد نمايند.
4ـ پيوسته پيرو ولايت و امامت باشند. (1)
5ـ رضايت خدا را در صدق و راستي (گفتار و عمل) بايد جست و جو کرد. (2)
در يک جمله :
« شرط کسب رضايت خدا ، عمل به وظيفه و تکليف الهي است که در اسلام به عنوان واجبات و محرمات معرفي شده است. »
اگر مي خواهي خداوند به شما توجه داشته باشد، بايد بر اساس آن چه كه رضايت او را به دنبال دارد، عمل نمايي. اگر چنين كني، خداوند آرامش را در قلب شما قرار خواهد داد كه نشانه توجه او به شما و در حقيقت پاسخ خالق يكتا به خواسته شماست.
نوشته ايد : " در لحظه هاي حساس دوست دارم نشانه اي بهم بدهدكه بفهمم خدا حرف هاي منو مي شنود و دلم آرام بشود"
مطمئن باشيد در تمام لحظه ها خداوند صداي شما را مي شنود. پرس و جو از نشانه و سوال از شنيدن و نشنيدن صداي ما توسط خالق يكتا وقتي تصور مي شود كه بين او و انسان جدايي و فاصله و دوگانگي باشد.
در حالي كه خداوند از خود ما به ما نزديك تر است . به تعبير قرآن كريم : «نحن اقرب اليه من حبل الوريد؛ (3) ما از رگ گردن به او نزديكتريم ».
يار نزديك تر از من به من است وين عجب بين كه من از وي دورم
چه كنم با كه توان گفت كه دوست در كنار من و من مهجورم
در آيه اي از قرآن كريم خداوند مي فرمايد : «و هو معكم أينما كنتم ؛ هر كجا باشيد خدا با شما است» (4)
فطرت پاك خدا داد انسان براي راه يابي به خدا و يافتن او و درك حضور و احاطه او كافي است چون فطرت آينه خدا نماست. جمال و جلال الهي در اين آينه منعكس و جلوه گر است كه در اثر انس با عالم خاكي و دلبستن به دنيا و تعلقات آن آينه پاك فطرت زنگار نگرفته ، محجوب و مستور نگشته باشد .به راحتي مي توان نشانه هاي الهي رادرك نمود. حتي اگر زنگار گرفته و مستور گشته ،با زدودن زنگارها و صيقل بخشيدن به آينه فطرت مي توان جلاي اوليه را به آن بازگرداند.در هر حال مجالي براي اين پندار كه خداي رئوف جواب بنده را ندهد، وجود ندارد،چه ارحم الراحمين است.
هيچ دعاي بنده اي بي پاسخ نمي ماند .همين که دعا مي کنيم ،نشان مي دهد خدا ما را پذيرفته است.
مولوي ميگويد:
آن يكي الله ميگفتي شبي تا كه شيرين ميشد از ذكرش لبي
گفت شيطان: آخر اي بسيار گو اين همه "الله" را "لبيك" كو؟
مي نيايد يك جواب از پيش تخت چند "الله" مي زني با روي سخت
او شكسته دل شد و بنهاد سر ديد در خواب او خضر اندر خضر
گفت: "هين" از ذكر چون واماندهاي چون پشيماني از آن كش خواندهاي
گفت: لبيكم نميآيد جواب زآن همي ترسم كه باشم رد باب
گفت: آن "الله" تو "لبيك" ماست و آن نياز و سوز و دردت پيك ماست
ترس و عشق تو كمند لطف ماست زير هر يا رب تو لبيكهاست
پي نوشتها:
1. توبه (9) آيه 19 ـ 21.
2. مائده (5) آيه 119.
3. ق (50)آيه 16.
4. حديد(57) آيه 4.