۱۳۸۹/۰۶/۰۶ ۰۳:۳۵ شناسه مطلب: 17705
سلام من به طور اتفاقی با سایت شما آشنا شدم گفتم اونی که داره توی زندگیم اتفاق می افته رو براتون بگم من خدا رو حس می کنم و می دونم هست و خیلی باهاش حال می کنم اما ... اما اعمال و تکالیف دینی منو افسرده می کنه یعنی روزی هست که نماز لذت داره اما روزی که اصلا نمی تونم و موقعیت بدی دارم نماز زورکی ... نمی خونم چون معتقد هستم باید از این کار حتما لذت ببرم و دیگه هیچ . برا همین از اونجا که آخوندا تبلیغ جهنم رو می کنن همیشه دلم می لرزه نماز هام و دیگر اعمال که صرف لذت نبردن از اونها انجام نمی دم چی میشه و قراره ، آخرت چه بلایی سرم بیارن می ترسم . چیکار کنم من از خدا می خوام لذت ببرم فقط همین چون می دونم لذیذه !!!
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
قلب انسان گاهي اوقات به معنويّات و عبادت روي ميكند . به اصطلاح « اقبال » به عبادت دارد. گاهي نيز به خاطر برخي عوامل نسبت به عبادت، حال خوبي ندارد. اين حالت را « ادبار » قلب مي گويند. همه انسانها كم و بيش در زندگي خود اين حالتها را تجربه ميكنند. امام علي(ع) ميفرمايد:«ان للقلوب اقبالاً و ادباراً فاذا اقبلت فاحملوها علي النوافل و اذا ادبرت فاقتصروا بها علي الفرائض؛دلها (حالات متفاوتي دارند. گاهي براي دعا و عبادت و ارتباط با خدا) سر حال و با نشاطند. به آن رو مي آورند، (گاهي بي حال و کسلند. از اين رو تمايلي به عبادت و معنويات ندارند، بلکه به آن) پشت و از آن فرار مي کنند .پس آن گاه كه نشاط دارند، آن را بر انجام مستحبّات وا داريد. آن گاه كه پشت كرده و بينشاط است، به انجام واجبات قناعت كنيد». (1)
بايد در کارها و عملکردها ، افکار و انديشه ها ،خصلت ها و صفات دروني خويش جستجو کنيد ، ببينيد چه چيزي باعث ادبار قلب يا بي حالي در عبادت مي شود؟ براي برون رفت از آن چه بايد کرد؟ علتش هرچه هست، سرچشمه اش در وجود شما است. البته دواي اين درد نيز در درون شما نهفته است .
شايد علت بي نشاطي و احساس دوري اين است که ذکر قلبي و عملي نسبت به خدا کم رنگ شده است . شايد در معرض يک امتحان بزرگي قرار داريد ؟ شايد شيطان وسوسه گر براي ايجاد شک و شبهه اين و ضعيت را در شما وسوسه و تلقين مي کند . امام سجاد عليه السلام در تحليل اين مسئله عميق در دعاي سحر ابوحمزه ثمالي عرض ميكند:« خدايا! چه شده مرا كه هر وقت ميخواهم مناجات كنم ، دعا كنم( دعاي كميل بخوانم، مناجات شعبانيّه داشته باشم ، ذكر داشته باشم، نمازي داشته باشم، زيارت عاشورائي داشته باشم،) حواسم جمع نيست؟! يا خوابم ميآيد، يا اگر خوابم نميآيد، حالت پيلگي و چُرت است، يا اگر اين ها نيست، شادابيم ، وقتم و نيرويم درباره خاطرات تلخ ديگري صرف ميشود. آن لذّت مناجات را از من ميگيري؟ در نتيجه يا مناجات نميكنم، يا مناجات بيمحتوا يي دارم.
خدايا ! هر وقتي پنداشتم سريره و درون و نيت من پاک و صالح است و به محفل توّابين نزديكم، يك ابتهالي، يك بَليهاي، يك آفت و آسيب و گزندي ميرسد كه پاي مرا ميلغزاند و نميگذارد كه من به محفل نوراني آن ها راه پيدا كنم.پروردگارا ! علتش چيست ؟
نکند که مرا از دَرِ خانهات راندي؛ شايد ديدي كه من ( با گناه صغيره يا کبيره ، گناه قلبي و فکري و ذهني يا بدني خود ) حقّ تو را سبك شمردم، مرا مطرود كردي؛ يا ديدي كه چون از تو (و ذکر تو) اِعراض كردم؛ رحمت خود را از من سلب کردي يا چون ديدي كه من در مقام دروغ گويان هستم، مرا مورد بيمهري قرار دادي و رهايم كردي؛ يا ديدي كه نعمتهاي تو را شكر نميكنم، مرا محروم كردي؛ يا ديدي كه در مجالس علما و انديشوران ديني حاضر نمي شوم ، ( و با آن ها رابطه و نيت خوبي ندارم ) مرا طرد كردي؛ يعني به جاي اين كه در محافل علما شركت كنم ، چيزي ياد بگيرم، در مجالس ديگران شركت ميكنم . يا ديدي در بين غافلين به سر بردم ، از رحمت خاصّه خود مرا نااميد كردي؛ يا چون مرا در مجلسهاي طنزگويان و بذله گويان و باطل گرايان كه عمري را به بطالت و بي هدفي ميگذرانند ، ديدي مرا مورد بيمهري قرار دادي؛ نمي دانم خدايا ! چرا اين جوري شدم ؟
شايد اصلاً دوست نداري صداي مرا بشنوي؛ به اين دليل كه من اين صدا و اين حنجره در غير راه تو صرف شده است. يا از اين جهت دوست نداري چهرهام را در مجلس توّابين و پاکان ببيني، كه گاهي در مجلس بَطّالين و هرزه گويان و هرزه پويان مشاهده ام کرده اي. يا چون ديدي كه من در مجلس علما حضور ندارم، براي همين مرا از خودت دور کردي و توفيق حضور در مجلس پرهيزكاران را به من ندادي .
شايد به جرم گناه و معصيتي که کردم ، مرا مكافات و مجازات كردي، يا در اثر كم حيائي و بي شرمي ام مرا مجازات كردي...»
در محتواي اين قسمت از دعاي ارزشمند سحر دقت کنيد ، ببينيد علل بي حالي ها و ادبارها ذکر شده است . ترك واجب، فعل حرام، فكر و انديشه و نيت نادرست ، انجام کار مكروه و رها کردن اموري که از شعائر ديني و مذهبي است و مانند آن باعث ميشود كه انسان يا توفيق مناجات و نماز نداشته باشد ، يا اگر توفيقي پيدا كرد و مناجات و نمازي داشت، نماز بيحال و بدون حضورقلب انجام ميدهد. ماه مبارک رمضان ماه ميهماني خدا است. سفره کرامت و مغفرت و رحمتش به روي همه بندگان از پاکان تا نا پاکان،از پرهيزكاران تا گناهکاران باز است . از او بخواهيم که ظلمت گناهان را از وجودمان بزدايد. آتشي را که با اعمال خود در درون خود روشن ساختيم ، با آب توبه و جلب رحمت و مغفرت خدا خاموش کنيم . از طريق خواندن و انس و تدبر در معاني دعاهاي ابو حمزه ثمالي ، مناجات شعبانيه ، مناجات خمس عشره و دعاي کميل ( همه اين ها در مفاتيح آمده است ) با خدا حرف بزنيم. معرفت خود را نسبت به خدا زيادتر کنيم .هر چه معرفت بيش تر شود ، انسان بيش تر ازدعا و مناجات خود لذت مي برد و احساس قرب و نزديکي مي کند .
براي لذت بردن از نماز و انس با آن راهكارهاي زيرا را دقيق عمل كنيد:
1- باور كردن اهميت نماز:
بايد يك مطالعه مستمري را درباره اهميت نماز پيش بگيريد . كتابهاي مختلفي را كه در اين باره نگاشته شده ،پيوسته مطالعه كنيد تا با تكرار اين مطالعه به اهميت نماز برسيد . از اعتقاد صرف به باور و ايمان دست يابيد. كتب زير سفارش ميشود:
ا. "اسرار الصلوة" اثر ميرزا جواد ملكي تبريزي.
ب. "پرواز در ملكوت يا اسرار الصلوة"، اثر امام خميني(ره). البته اگر شروع مطالعات با كتابهاي آقاي محسن قرائتي در باب نماز باشد، بهتر است.
2- باور كردن عتاب تارك نماز:
وعيد و عذابهاي الهي درباره تارك نماز هميشه بايد مدّ نظر باشد تا انسان به خود بباوراند كه چنين عذابهايي واقعاً وجود دارد. كتابهايي مثل "گناهان كبيره" اثر شهيد دستغيب در اين باره مفيد است.
3- تفكر در مرگ روزي نيم ساعت، در زود گذشتن دوران زندگي خود، خاطرات تلخ و شيرين و خلاصه انتهاي عمر و ورود به عالم قبر و قيامت و رسيدن عذابهاي الهي و سرافكندگي و روسياهي و... اين فكر بايد در مكاني خلوت باشد تا دل شما متأثر گردد. تا تحريك براي نماز و هر توشه اخروي گرديد. اگر اين تفكر اثر خود را بخشيد، هفتهاي نيم ساعت كفايت ميكند.
4- گزيدن دوستانِ نماز دوست و گريز از دشمنان بينماز به ظاهر دوست: اثر همنشين بر كسي پوشيده نيست.
5- پرهيز از گناه: گناه دل انسان را سياه ميكند . او را نسبت به اعمال عبادي كم رغبت و گاهي بي رغبت ميكند.
6- انس با محيط هاي معنوي: مساجد و كلاً محافل نشاط بخش معنوي، دل را به سمت عبادت و نماز ميكشاند. حتي شنيدن وديدن مثل دعاي ندبه و كميل به وسيلهي صدا و سيما مفيد و روح بخش هستند.
7- استقامت و پافشاري عملي بر نماز در محيطهاي ملامتگر نماز: نماز را به هيچ قيمتي ترك نكنيد، هر چند در محيط و موقعيتي قرار گيريد كه ديگران شما را سرزنش كنند.
8. پرهيز از نمازهاي طولاني تحميلي: نماز واجب را خلاصه بخوانيد. فقط هر وقت قلب شما به طولاني كردن نماز اقبال و تمايل نشان داد به همان اندازه نماز را طولاني كنيد.
9- انجام مستحبات نشاطآور: در بين مستحبات چه نماز، چه ذكر ،چه دعا آن را كه بيش از همه به شما حال خوش و لذّت روحي ميبخشد، انتخاب كرده و بيش تر انجام دهيد.
10- دعا و توسل: رغبت به نماز را هم با دعا و توسل به ائمه معصومين(ع) از خداوند تعالي بخواهيد.
11- عزم جزم: تصميم جدي بگيريد كه هيچ گاه نماز را ترك نكنيد . اگر به خاطر عذر شرعي مثل فراموشي ترك شد ،حتما قضاي آن را به جا آوريد.
12- مطالعه احوال علما: شرح حال بزرگان را دانستن و مطالعه كردن بسيار مفيد است.
براي آگاهي بيش تر ر.ك:
گلشن ابرار، جمعي از پژوهشگران حوزه علميه قم
مفاخر اسلام، آقاي علي دواني
در پايان کتاب هاي زير را جهت مطالعه پيشنهاد مي کنيم :
درمورد نماز
1- آيين نيايش، ابراهيم غفاري.
2- نماز عارفانه، جواد محدثي.
3 - پرورش در پرتو نيايش، حسنعلي نوري ها.
4 - نماز زيباترين الگوي پرستش، غلامعلي نعيمآبادي.
5 - نماز از ديدگاه قرآن و حديث، موسوي لاهيجي.
6- نماز، حسين انصاريان.
7 - عبادت عاشقانه،استاد کريم محمود حقيقي
پي نوشت :
1. نهج البلاغه ،قصار 312.