دلیل مذکر بودن افعال قرآن

با سلام در آيه 12 سوره نسا كه مربوط به ارث است براي بيان ميزان ارث مردان از ضمير "كم" استفاده شده است ترجمه ايه چنين است:‌"سهم ارث شما مردان ...". براي بيان ميزان ارث زنان از ضمير "هن" استفاده شده است و ترجمه ايه چنين است "سهم ارث انها(زنها)....". سوال اينجاست كه چرا براي خطاب قرار دادن زنان از ضمير "كن" استفاده نشده است؟ نثر قران طوري است كه باعث اين برداشت ميشود كه مخاطب قران مردان بوده اند. ايه 5 سوره مائده نيز همينطور. براي مردان نكاح زنان پارساي مومنه را حلال كرده ولي ايه اي نداريم كه براي زنان چيزي حلال كرده باشد. انگار قران براي مردان است. دين مردسالاري داريم!

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
پرسشگر محترم خداوند بهتر مي داند که با چه اسلوبي پيامش را به مردم برساند . اما اين که خطاب در قرآن يا در بعضي آيات آن با مردان باشد، دليل بر "مردسالار" بودن قرآن نيست.
قرآن در زماني نازل شده که زن ارزش انساني و حضور اجتماعي نداشت تا در مجامع حضور محسوس داشته و مخاطب باشد. با توجه به اين غيبت است که در مواردي مثل آيه بالا خطاب به مردان است.
البته در زبان عرب صيغه مذکر براي عموم است. مگر در موردي که قرينه باشد مثل همين آيه که مذکر در مقابل مؤنث آمده و معلوم مي شود منظور از ضمير "کم" نه عموم مردم بلکه مردان است.
اما اين مخاطب واقع شدن مردان و غايب بودن زنان دليل بر مردسالار بودن نيست.
مرد سالار بودن زماني است که زنان را درآفرينش پست تر بشناسد، براي مردان حقوق بيشتر و تکاليف کمتر قائل شده باشد. مردان در عقوبت ها تخفيف داشته باشند و زنان تشديد، اعمال صالح مردان با اجر چند برابر مواجه شود و اجر زنان کم محاسبه گردد و...
در حالي که قرآن به صراحت اعلام مي کند زن از همان خمير مايه اي آفريده شده که مرد از آن آفريده شده (1)،
مخاطب تکاليف و وعده ها و امر ها و نهي هاي قرآن "انسان" ، "بني آدم" ،و "ناس" است که اعم از زن و مرد مي باشد.
ملاک ارزشمندي نه مرد يا زن بودن بلکه ايمان و تقا است.(2)
مرد و زن هر دو به يکسان متعهد و مسؤول شناخته شده اند:
المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف و بنهون عن المنکر و...(3)
مردان و زنان مؤمن ولي و متعهد نسبت به يکديگرند و امر به معروف و نهي از منکر مي کنند
اعمال زن و مرد بدون توجه به جنسيت آنها مورد قبول واقع مي شود و اين گونه که بعضي گمان مي کنند نيست که از زنان قبول نگردد و فقط از مردان پذيرفته شود:
لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً يُجْزَ بِه ِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصيرا وَ مَنْ يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقيرا‏(4)
به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست هر كس عمل بدى انجام دهد، كيفر داده مى‏شود و كسى را جز خدا، ولّى و ياور خود نخواهد يافت. و كسى كه چيزى از اعمال صالح را انجام دهد، خواه مرد باشد يا زن، در حالى كه ايمان داشته باشد، چنان كسانى داخل بهشت مى‏شوند و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد.
و...
اين ها نشان مي هد که اسلام انسان سالار است نه مرد يا زن سالار .
بله به تناسب شرايط اجتماعي و فرهنگ قوم ، مخاطب گاهي انسان است و گاهي "کم" يعني شما اعم از زن و مرد است و گاهي مردان و زنان که مردان چون حضور اجتماعي دارند خطاب مي شوند و زنان چون حضور اجتماعي ندارند با صيغه غياب مورد کلام واقع مي شوند.
پي نوشت ها:
1. اعراف(7)آيه189.
2. حجرات(49)آيه13.
3.توبه(9)آيه71.
4.نساء(4)آيه123.