۱۳۸۹/۰۶/۰۴ ۰۳:۵۵ شناسه مطلب: 17567
با عرض سلام و خسته نباشید ... پسری 18 ساله هستم که مشکلی با مادر پدرم دارم سر این مسئله که با وجود اینکه پسری نیستم که اهل کارهای خلاف باشم ولی چون بعد از دانشگاه کمی بیرون رفتنم بیشتر شده مادر پدرم احساس بدی به من پیدا کردن تا این حد که میگن گستاخی و دروغ میگی ... از این بیشتر ناراحتم که چرا با وجود اینکه دروغی بهشون نمیگم و همیشه کمک خالشون بودم اینجوری جوابمو میدن ... مرجع تقلید : مکارم شیرازی تحصیلات : دانشجوی هوافضا
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
به عنوان يک انسان فرهيخته بايد بپذيريد که در رويارويي با درخواست هاي معقول و احيانا نامعقول پدر و مادر نبايد به شيوه تقابلي يا استدلال گونه برخورد کرد. استدلال در برابر منطق درست يا نادرست پدر و مادر ثمره اي جز تشديد کشمکش ندارد . عاقلانه اين است که با عقب نشيني استراتژيک به جاي اصرار بر بيرون روي حساسيت برانگيز به محروميت خود خواسته بپردازيد مثلا بدون کوچک ترين تنش و اصطکاک به حساسيت هاي پدر و مادر وقع بنهيد . براي مدت 2 تا 6 ماه به صورت ملموس به تعديل رفت و آمد خود بپردازيد.
سعي نماييد براي اعتماد سازي و تأثير گذاري بيش تر از سيستم گزارش دهي مستمر استفاده نماييد. مثلاً در شبانه روز به انحا و انواع مختلف ميزان حرف شنوي و ترتيب اثر دادن به خواسته به حق يا نابحق والدين را به ايشان گزارش دهيد. مثلاً مادر جان! پدر جان! امروز با بچه هاي دانشگاه قرار داشتيم بريم كتابخونه كه درس بخونيم ، ولي من قرارو كنسل كردم ،گفتم پدر مادرم راضي نيستند من زياد از خونه برم بيرون و ....در اين مثال ساده فرد تا حدودي روي رگ خواب هاي والدين انگشت گذاشته است و ....