۱۳۸۹/۰۴/۱۶ ۱۷:۵۹ شناسه مطلب: 14084
یک بار یکی از دوستانم که کلا بک گراند ذهنی اش ضد دینی است به من گفتمگر حدیث نیست که وقتی امام زمان می آید مردم احساس می کنند دين جدیدی آورده شده و همین امام بدترین آزارها را از دست عالمان دین خواهد کشید؟ مگر نه انکه ما مردم اخرالزمانیم ؟ پس این چیزی که آخوندها دارند به عنوان دین به ما عرضه می کنند بیخود است و قابل اعتماد نیست و دین واقعی گم شده این وسط درست نمیگوید؟
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
چرا در ميان صدها حديثي که از علما و فقها تعريف و تمجيد شده، به برخي احاديث نظر کردهاي که از برخي عالم نماها مذمت کرده است؟ علما و فقها هستند که ائمه در حق آنان فرمودهاند:
امناي خدا و امانتداران و خليفه او در روي زمين هستند، حافظان و نگهبانان دينند. اگر آنان نبودند، دين خدا كهنه و قرآن فراموش ميشد و از بين ميرفت. آنان هستند که با جان و مال و خون دلهاي خويش از قرآن و دين تا ظهور امام پاسداري ميکنند. آنان هستند که ارزش قلم آنان بر خون شهدا برتري داده شد. ائمه عليهم السلام مردم را به اطاعت و فرمانبري از آنان توصيه کردهاند و امام زمان ميفرمايد:
«فانّهم حجّتي عليکم، آنان حجت من در روز قيامت هستند».
کسي نميتواند بگويد انحراف وگناهم به خاطر جهل و ناداني ام بوده است. چون نميدانستم و امامان معصوم(ع) هم نبودند تا از آنان بپرسم، منحرف شدم، زيرا به آنان گفته مي شود : مگر علما در ميان شما نبودند، مگر من نگفتم آنان نمايندگان من هستند؟
چگونه از بياعتباري علما و معتبرنبودن داوري و فتواي آنان سخن ميگويي، در حالي که خداوند ميفرمايد:
«إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء؛(1) بر اين اساس تنها علما هستند که در دين داري و توحيد به مقام «خشيت»رسيده اند.
در سوره بيّنه آيه 7 و 8 ميفرمايد: کساني که به مقام خشيت ميرسند، خداوند از آن ها راضي و خشنود است. آن ها نيز از خدا خشنودند، آنان «خير البريه» يعني بهترين نيکوکاران و آفريدگانند.
منظور از اين که امام زمان وقتي ظهور کرد، امر تازه و روش و داوري جديدي با خود ميآورد ،به گونهاي که عدهاي خيال ميکنند که دين جديدي آورده است، اين نيست که پنداشتهايد، بلکه منظور اين است:
حضرت وقتي با تکيه بر قدرت الهي و پشتيباني تشنگان حق و عدالت بر مستکبران و صاحبان زور و زر پيروز شد، تمام احکام و قوانين اسلام را به شيوهاي که در زمان پيامبر پياده ميشد، به اجرا در ميآورد.
يعني همان اسلام و قوانين و احکامي که بسياري از مردم آن را ميدانند، ولي به خاطر دنيازدگي و يا دلايل ديگري آن را اجرا نميکنند، چنان که يکي از دوستان امام صادق به نام عبدالله بن عطا ميگويد:
از امام پرسيدم: روش و سيره مهدي چگونه است؟ فرمود:
يصنع ما صنع رسول الله؛...(2) کاري را انجام ميدهد که رسول خدا انجام داد...
همان گونه که رسول خدا با اعمال خود، جاهليت را ويران ساخت، امام زمان با اعمال خلاف دين مردم مخالفت خواهد نمود و آن را ويران خواهد ساخت. با اجراي احکام و قوانين اسلام در همه عرصه ها و در گستره کره زمين جامعه بشري چنان چهره با طراوت و وضعيتي جديد پيدا مي کند که برخي نا آگاهان از اسلام به دليل عدم آگاهي و نديدن چهره دنيايي که اسلام در همه ابعادش پياده شود ،مي پندارند که اين دين جديدي است.
اين سخن معنايش اين نيست که علما و فقها دين را منحرف ميکنند. تفسير و برداشتهاي غلط از آن ارائه ميدهند، بلکه معنايش اين است که احکام و قوانين دين که در زمان غيبت به آن عمل نميشد، عمل ميشود.
مگر الان اکثريت مردم در همه کارهاي فردي و اجتماعي خود ،آن چه را که علما و فقها ميگويند و مينويسند، عمل ميکنند؟ مگر علما فقط علماي شيعه هستند؟ علما و فقهاي شيعه اقليتي هستند در ميان ميليونها نفر از مردم شيعه از يک سو و در ميان صدها ميليون مسلمان و علماي غير شيعه از سوي ديگر.
بنابر اين آنکه ميخواهيد کاري کند که مورد رضايت خدا و ائمه باشد، و به ديني پايبند باشد که در قيامت پذيرفه شود، بايد:
اولاً: منفيگرايي و وسواس فکري ـ که قطعاً کار شيطان و مورد رضايت اوست ـ را کنار بگذارد . به جلوههاي مثبت، زيبا و با طراوت نعمتهاي خدا بيش تر توجه کند.
دوم: بنگرد که ياران و کارگزاران امام زمان(ع) چه ويژگيهايي دارند، سعي کند آن ويژگي ها را داشته باشيد تا شايد يکي از کارگزاران حضرتشود.
سوم: دين خود را از علماي رباني اقتباس نمايد تا مورد مرضي پروردگار شود.
پينوشتها:
1. فاطر (35) آيه 28.
2. بحار، ج 52، ص 352.