سلام، می دونم ازنظر شرعي اشکالي نداره که برخلاف استخاره عمل کنيم، راستش من چند بار استخاره کردم ولي نتيجه بد آمد خلاصه با انجام دعا و صدقه دادن و توکل به خدا اگر من برخلاف استخاره عمل کنم به نظر شما در رسيدن به هدفم مشکلي پيش نمياد؟
با سلام و تشکر از ارتباط شما با مرکز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني و آرزوي توفيق روزافزون.
استخاره به معناي درخواست و طلب خير است و اين درخواست وقتي از خداوند متعال طلب شود، خود نوعي دعا و توجه به ذات اقدس خداوند است. در كتب حديثي شيعه و سني به حد تواتر از معصومين عليهم السّلام روايتشده كه استخاره نوعي دعا در موقع ترديد در امري كه داراي وجوه متعدد است و يا ترديد در انجام دادن و انجام ندادن امري وارد ميباشد كه در اين حال انسان طلب خير و صلاح از خدا ميکند. درواقع انسان از خداوند ميخواهد كه آنچه به خير و صلاح او است در دل او اندازد و تصميمش را بدان استوار دارد و آن را برايش ميسّر و ممكن سازد (1)
در تفكرات اسلامي، عقل بهعنوان نعمت بزرگي كه خداوند متعال به بشر ارزاني داشته، مطرح است. انسان با چراغ عقل ميتواند خيلي از راههاي تاريك زندگي را به سهولت طي كند. هر كس كه چراغ عقل را در خود فروزان نگه داشت دنيا و آخرت او روشن و پرفروغ است. در قرآن كريم سفارش زيادي به باروري عقل شده است، بهطوريکه بدترين موجودات، آنهايي معرفيشدهاند كه انديشهگر نيستند: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُكْمُ الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ»(2) بدترين جنبندگان كساني هستند كه تعقل و انديشه نميكنند.
اساساً يكي از علل مهم بعثت پيامبران نيز همين بوده است كه عقلهاي آدميان را شكوفا سازند و دفينههاي آن را استخراج كنند. چنانکه امام علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «و يثيرُوا لهُم دَفائنَ العُقول»(3) پيامبران آمدند تا گنجهاي پنهاني عقلها را آشكار سازند. خلاصه اينکه تاروپود فرهنگ و باورهاي ديني ما با تعقل و انديشه ورزي درهمتنيده شده است، بهطوريکه هيچ روزنهاي را براي ورود عوامل انديشه سوز، باقي نگذاشته است.
باز در اعتقادات اسلامي به عواملي كه در تصميم سازي خردمندانه دخيلاند و عقل را در حقيقتيابي و شفاف انديشي، مدد ميرسانند تأكيد فراوان شده است كه مهمترين آنها «مشورت» است. مشورت كه همان «انديشه جمعي» است بسياري از گرههاي كور را كه عقل فردي، قادر به گشودن آنها نيست بهراحتي ميگشايد و بر نقاط تاريك، نور ميتاباند. حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: «لا ظهيرَ كَالمُشاورة»(4) هيچ پشتيبان و عامل دلگرمي مانند مشاوره نيست.
مشورت ادراك و هوشياري دهد
عقلها مر عقل را ياري دهد (5)
امّا بسيار اتفاق ميافتد كه پس از تفكر و مشورت، بازهم ترديد باقي ميماند و توان تصميم قاطع را در خود نميبينيم، در اين هنگام و در اين حالت شک و دودلي، عقل و شرع توصيه ميكنند كه به مشورتي ديگر دست بزنيم. ولي اين بار باعقل بينهايت و آگاه مطلق و خداوندگار هستي. همو كه بر نيك و بد بندگان، آگاه است و خير همگان را ميخواهد و ما با اين كار طلب خير و صلاح از خدا ميكنيم و دست نياز به درگاه او برده و دعا ميكنيم و طالب صلاح و سعادت و خير خود هستيم و خداوند هم بهمقتضاي حكمت و عظمت و بزرگي خود، دست ما را ميگيرد (6)
لذا در استخاره به چند مطلب بايد توجه داشت: اول اينکه ما كار را واگذار به خدا كردهايم و صلاح و خيركارها را از او طلب ميكنيم: وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَي اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ (7) تفويض ميكنم كارم را به خداوند تعالي همانا او بندگان خود را ميبيند.
نكته دوم اينکه استخاره كننده نبايد نفع ظاهري و آشكار موضوع را در نظر گرفته باشد، بلكه به نفس استخاره و نتايج پنهان آن توجه كند، يعني درواقع طلب خير از خداي متعال نموده است نه محاسن ظاهري آن امر، بنابراين چهبسا ممكن است پاسخ استخاره در امري بد باشد، ولي نفع ظاهري داشته و استخاره كننده غافل از عاقبت و پايان كار باشد، لذا او نفع ظاهري را ديده و شايد در بدي پاسخ استخاره ترديد نمايد، درحاليکه در حقيقت خير او در آن بوده است (8)
قرآن كريم ميفرمايد: چهبسا از كاري كراهت داريد كه خير و خوبي شما در آن است و چهبسا چيزي را دوست داريد كه شر و بدي شما در آن است بهدرستي كه خداوند ميداند و شما نميدانيد (9)
بزرگان دين و علماي شيعه درباره استخاره مباحث متعدد و گستردهاي داشتهاند و اصل استخاره را همه قبول دارند و ميفرمايند: استخاره همان طلب خير و سعادت از خدا كردن است.
مرحوم آيتالله دستغيب ميفرمايد: استخاره يعني طلب خير از خدا كردن. يعني پروردگارا من حيرانم و نميدانم اين كار، مورد رضايت توست يا نه تو خود رضاي خويش را برايم پيش آور؛ و صلاح و مصلحت مرا جاري ساز و مرا از ترديد رهايم كن (10)
خلاصه اينکه استخاره درجايي است كه انسان از طريق تعقل و مشورت بهجايي نرسد و براي طلب خير و رفع ترديد با خداوند مشورت كرده و خير و صلاح خود را از او جويا ميشود و اين كار بسيار ممدوح و جزء سيره بزرگان دين بوده است؛ که البته براي آگاهي از چگونگي استخاره واردشده در شرع به کتابهاي نگاشته شده در اين موضوع، ازجمله مفاتيحالجنان مراجعه كنيد.
بنابراين اگر بعد از استخاره با تفکر و مشورت به اين نتيجه رسيديد که کاري که ميخواهيد انجام دهيد، مناسب و معقول است، آن را با توکل بر خدا انجام دهيد و از خدا کمک بخواهيد و واهمهاي نداشته باشيد. چراکه قرآن در مورد کارها بر توکل بر خدا و تعقل و تفکر بسيار سفارش کرده است.
موفق باشيد.
پينوشتها:
1. حسيني دشتي. سيد مصطفي. معارف و معاريف. ج 2. ص 133. چاپ دانش. 1376.
2. انفال، آيه 22.
3. نهج البلاغه. خطبه اول. ترجمه شهيدي. سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي. 1368.
4. همان. كلمات قصار، ش 54.
5. مثنوي. دفتر اول.
6. طريقهدار. ابوالفضل. استخاره و تفأل. ص 14 ـ 15. مركز انتشارات مركز تبليغات اسلامي حوزه علميه قم. 1377.
7. غافر، آيه 44.
8. مجلسي. محمد باقر. مفاتح الغيب. ص 31 ـ 33. انتشارات فوژان. 1374.
9. بقره، آيه 216.
10. به نقل از طريقهدار. ابوالفضل. استخاره و تفأل. ص 93. مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم. 1377.