سرگذشت سلمان فارسی را توضیح بفرمایید.
سلمان محمدی از دین زردشتی رایج آن زمان در ایران رویگردان شد و پیرو مسیحیت شد. نقل می کند؛ پیش چندین کشیش خدمت کردم و از آنها می پرسیدم که اگر شما از دنیا رفتید به کدام عالم مراجعه کنم، او عالم بعدی را معرفی می کرد، تا اینکه آخرین کشیش هنگام مرگش به من گفت؛ که الان بعثت کسی که عیسی و موسی (ع) بشارت داده نزدیک شده است. او به شهری هجرت می کند که نخلستان دارد ، صدقه را قبول نمی کند ولی هدیه را قبول می کند و یک خال بین دو کتفش دارد.
سلمان در جستجوی دین حق به طرف عربستان حرکت می کند ولی در راه مکه توسط دزدان به اسیری گرفته می شود و در مدینه ( یثرب ) به یهودی فروخته می شود. بعد نقل می کند که در این شهر متوجه شدم که نشانه های آن با شهری که کشیش گفته بود تطبیق می کند. سلمان آن جا برده بود و صحبت پیچید که رسول خدا (ص) به یثرب هجرت می کند. بعد از آن سلمان خودش را به پیامبر (ص) می رساند و یک روزی که حضرت (ص) به قبرستان بقیع رفته بود خرمایی را به عنوان صدقه می دهد و حضرت (ص) نمی پذیرد و آن را به اصحاب می دهد و روزی دیگر خرمایی دیگر را به عنوان هدیه می دهد و حضرت (ص) می پذیرد. بعد از آن تقاضا می کند که بین دو کتفش را مشاهده کند و یک خال درشت بین دو کتف حضرت (ص) می بیند، اظهار اسلام می کند و توسط پیامبر از بردگی آزاد می شود، نخستین ایرانی مسلمان و از اصحاب برگزیده رسول خدا (ص) می گردد. تا اینکه در سال 33 هجری در زمان خلافت عثمان که والی مداین ( از شهرهای عراق ) بود، از دنیا می رود و قبرش در همان شهر است.
